صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مثل شهدا پای آرمان‌های انقلاب بمانیم

  • کد خبر: ۱۳۵۰۲۵
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
به قول شهید سلیمانی، «نه فرزندان خاص خود ما که فرزندان جامعه ما»؛ فرزندان خاص من و شما هم در شمار فرزندان جامعه اند.

کم مورد پرسش قرار نگرفته ایم ما. مهم‌ترین پرسش این روز‌ها هم این بود که چرا انقلاب کردید؟ غریبه هم نمی‌پرسد این را، بلکه فرزندان خود ما می‌پرسند. به قول شهید سلیمانی، «نه فرزندان خاص خود ما که فرزندان جامعه ما»؛ فرزندان خاص من و شما هم در شمار فرزندان جامعه اند. پندار شان این است یا برایشان چنین رقم زده اند که انگار ما گلستان را به آتش کشیده ایم.

انگار بهشت را برآشفته ایم، حال آنکه نسل گذشته می‌دانند نهضت ما انقلاب در جهنم بود. برای به هم ریختن دوزخ شاه ساخته برخاستیم و گلوله‌ها و حتی به خیابان آمدن تانک‌ها هم ما را از پا نینداخت. برای قضاوت منطقی در باره انقلاب اگر نمی‌توانید در آن زمان زندگی کنید، باید خود را در آن ظرف زمانی تصور کنید.

بخوانید شرایط را و بسنجید در شرایطی چنان، شما -اگر بودید- چه می‌کردید. با تحلیل نگاه امروز شان به جرئت می‌توان گفت اگر بودند، پرخروش‌تر از نسل ما، برای برهم زدن نظم باطل شاهنشاهی، غیرت به خرج می‌دادند.

این را به فرزندان خود گفته ام، به فرزندان جامعه خود هم می‌گویم که حتما توجه داشته باشید که پدیده‌های اجتماعی هم – به قول فلاسفه- تا به «وجوب» نرسد، به «وجود» هم نخواهد رسید. به واقع، انقلاب نمی‌کنند، انقلاب می‌شود.

وقتی یک ملت علیه آن رژیم برخاست. دیگر امروز در چرایی انقلاب جای، اما و اگر نیست. به وجوب رسیده بود ضرورت انقلاب و به وجود رسید در میدان. در آن میدان هم فقط این نبود که ما بدانیم چه چیزی را نمی‌خواهیم. نگفتیم فعلا، این رژیم را فرو می‌ریزیم تا بعد ببینیم چه می‌شود.

نه، می‌دانستیم چه می‌خواهیم. مدل حکومتی مولا علی (ع) را به عنوان یک الگوی موفق در عدالت محوری پیش رو داشتیم. می‌خواستیم بهشت بسازیم که انسان‌ها در آن هر لحظه با ارزش افزوده، قیمتی‌تر شوند. می‌خواستیم عدالت احیا و قسط و داد، رویه حکمرانی باشد. نقشه مهندسی و طرح آزموده داشتیم. مصالح هم موجود بود؛ از فراوان انسان‌های صالحی که خود را وقف اصلاح می‌کردند.

مطهری بود، بهشتی بود، رجایی بود و نمونه‌های میدانی تر، چون همت و باکری و برونسی و صیاد شیرازی و رحیمی و...  که تا بودند،  نگاه به افق‌های روشن بیناتر بود. ما آنان را می‌دیدیم و اصلا تصور هم نمی‌توانستیم بکنیم که روزی خواهد آمد و برخی‌ها در جایگاه مسئولیت به ثروت‌های چند هزار میلیاردی خواهند رسید. به عدالت می‌اندیشیدیم و فراتر از آن به ایثار. ما افراد صالح کم نداشتیم.

قرار بود پایه‌های کار باشند؛ اما دشمن با آغاز ترور و جنگ، اینان را- که مصالح ساخت جامعه بهشتی بودند- از ما گرفت. خب، وقتی مصالح به اندازه کافی نداشته باشیم، نخواهیم توانست سازه‌ای در اندازه طرح، بسازیم. بله، ما می‌خواستیم بهشت را برای مردم بسازیم. طرح امام (ره) این بود؛ اما دریغ که با شهادت ۲۴۰ هزار انسان صالح در جنگ، توفیق به قدری که باید، حاصل نشد.

البته توفیقات هم کم نبوده و نیست اگر منصفانه داوری کنیم. رویکرد‌ها و کارنامه‌ای قابل ارزیابی داریم؛ اما در مقیاس آرمان‌ها یمان، راه نرفته هزاران فرسنگ است. بهشت هم یافتنی نبود که بجوییم و آدرس بدهیم؛ ساختنی است مثل بنا، بافتنی است مثل فرش. برای تحقق آن آرمان باید خیلی تلاش کنیم. خود را به تراز شهدا صاحب صلاحیت کنیم. مطمئن باشیم اگر چنین کنیم، با همت همه ما و با توکل بر خدا آن بنا ساختنی و آن فرش بافتنی است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.