فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

دعا‌هایی که به اجابت رسید

  • کد خبر: ۱۳۱۶۱۰
  • ۰۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۶
دعا‌هایی که به اجابت رسید
همین چند روز پیش بود که بنده‌خدایی، نذر سفره صلوات داشت. یکی از میهمانان هم بنده‌خدایی بود که تازه از کربلا برگشته بود.

من خیلی قبول دارم این جمله مولوی را که می‌گوید: «این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید ندا‌ها را صدا.» برای خیلی‌ها هم این شعر را خوانده‌ام، اما وقتی شنیدم که دو نفر بی‌خبر از یکدیگر، برای هم دست به دعا برداشته‌اند، باورم به این نگاه مولوی یقین‌افزا شد. همین چند روز پیش بود که بنده‌خدایی، نذر سفره صلوات داشت. یکی از میهمانان هم بنده‌خدایی بود که تازه از کربلا برگشته بود.

در آن جلسه، بانوی صاحب سفره می‌گوید: برای فلانی هم دعا کنید. بانوی ازکربلابرگشته می‌گوید: در همه زمانی که در کربلا و دیگر اعتاب مقدسه گذشت، به فکر او بودم. همه‌اش چهره‌اش جلوی رویم بود. انگار همه‌جا مرا همراهی می‌کرد. هرجا رفتم، دعایش کردم و به‌نیابت از او نماز خواندم. الان هم نذر آرزوهایش، صلوات می‌فرستم.

بعد که قصه روایت شد و خبر رسید به فردی که منظور دعا بوده است، او هم از نذر صلواتی گفت که سال‌ها پیش برای این بانو انجام داده است. می‌گفت: من اگرچه او را کم می‌دیدم و ارتباطمان هم زیاد پررنگ نبود، ویژه برایش دعا می‌کردم. هر شب برای اینکه «دامنش سبز شود»، صلوات می‌فرستادم.

این موضوع هم بین من بود و صاحب صلوات که خدای خبیر و بصیر است. وقتی هم که او بعد مدت‌ها صاحب فرزند شد، به اندازه یک دنیا خوشحال شدم. این ماجرا را هم برای کسی نقل نکردم. جالب بود برای من این حکایت. دومی، نذر صلوات می‌گیرد برای سلامتی و صاحب فرزند شدن اولی.

اولی هم در کربلا و سر سفره صلوات، برای تحقق آرزو‌های دومی دعا می‌کند. هردو هم به آرزوی خود می‌رسند. این ماجرا مرا یاد این روایت می‌اندازد که خداوند به موسی (ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا با زبانی بخوان که گناه نکرده است.» موسی (ع) عرض کرد: «خداوندا! آن زبان را از کجا بیاورم؟» خطاب آمد: «با زبان دیگری مرا دعا کن.» اینجا هم زبان هر دو به کار دعا برای دیگری، به معجزه اجابت رسید. بله؛ این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید ندا‌ها را صدا.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->