آدمی در عشق به مرحلهای میرسد که آن را شهادت مینامند، شهادت یعنی حضور همراه با مشاهده، از این رو وقتی کسی به مرحله شهادت (حضور با بصیرت در محضر حق) رسید، شهید میشود، یعنی همواره حاضر و زنده! مقام معظم رهبری به سردار شهید سلیمانی لقب شهید زنده داده بودند. این بدان معنی است که حاج قاسم قبل از شهادتش، شهید شده و در عشق به مرتبه اعلی رسیده بود.
آنچه اتفاق افتاد، پایان حاج قاسم نه؛ بلکه آغاز او بود. به راستی چه کسی زندهتر از اوست؟
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شهادت حاج قاسم تکاندهنده بود، نه فقط برای مردم ایران، بلکه برای تمام انسانهای آزادمنش، فارغ از نژاد و ملیت و حتی مذهب! چون شخصیت حاج قاسم جهانی بود. او را کسانی میشناسند که زیر یوغ استعمار و استکبار بودهاند. سردار سلیمانی امید مستضعفانی بود که نسل اندر نسل تازیانه جلادان و سفاکان را روی دوششان حس میکردند. او با آن نگاه غرورآفرین و آن هیبت سلیمانی و جلال و جبروت خدادادیاش، تکیهگاه و امید جهان اسلام بود.
سردارشهید سلیمانی با شهادتش هم حماسه آفرید، آنها تصور میکنند قاسم سلیمانی را کشتهاند، اما غافل هستند از اینکه شهادت خون تازه در رگ اسلام است.
شهادت همانقدر که برای شهید ارزشمند است، برای امت اسلامی نیز نقطه وصل و وحدت است.
حاج قاسم سلیمانی برای جهان اسلام ارزشمند بود، حضور او در کنار مظلومان و روحیه ظلم ستیزیاش، از او چهرهای ورای چهرهها ساخته بود. او ناجی ملتهای مظلوم بود که در وقت اضطرار سر میرسید و در کنار مظلوم میایستاد.
نام سردار سلیمانی کافی است تا لرزه بر اندام ظالمان و ستمگران بیفتد. او افسانه نبود، قصه نبود، شعار نبود، واقعیتی جاری و خروشان بود که در مکتب حسین، درس شهادت آموخته بود.
او یادگار نسلی روشن ضمیر و عدالتخواه و انقلابی بود که روح شهادت را در کالبد زمان میریخت، معلم اندیشه و منش اسلامی بود که به ما نشان داد اسلام نظریه نیست، بلکه راه و روش و منش و مسیر است. مسیری به درازای تاریخ از آدم تا خاتم، از حسین علیهالسلام تا مختار، از چمران و زینالدین تا عماد مغنیه و ابوحامد، از حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی تا...!
این راه ادامه دارد، هر شهیدی که پر میکشد، با شهادتش تکثیر میشود تا بینهایت و این معجزه شهادت است، شهادتی که هنر مردان خداست و وحدت بخش امت اسلامی است. کسانی مثل حاج قاسم که زندگیشان سراسر شهادت است، از بین رفتنی نیستند، آنها تا قیام قیامت در صندوقچه هزاران انسان آزاده دیگر زندهاند و هر روز زندهتر میشوند.
مگر میشود قاسم سلیمانی را از حافظه تاریخ پاک کرد؟ او که در تمام جبهات اسلامی حضور مؤثر داشت و قوت قلب داغ دیدگان و پابرهنگان بود.
حاج قاسم به آرزوی دیرینه خود رسید و با شهادت خود نشان داد که میتوان در عصر کتمانها و دروغها و دغل بازیها و نیرنگها، صادقانه زیست، عارفانه سلوک کرد و عاشقانه عروج کرد.
هر شهیدی از سیدالشهدا نشانهای دارد، مثل سردار همدانی، مثل شهیداسماعیلی فاطمیون که هر دو، چون اباعبدا... الحسین علیهالسلام سر در بدن نداشتند. مثل شهید ابوزینب (شهید محمدجعفر حسینی) که هنگام شهادت بیش از ۳۰۰ ترکش در بدن داشت؛ اما حاج قاسم سلیمانی در هنگام شهادت عباس گونه بود. دست نداشت!