در آستانه سومین سالگرد شهادت سردار بزرگ جهان اسلام شهید حاجقاسم سلیمانی قرار داریم. بیشک پاسداشت رشادتها و ایثار شهدای سرزمینمان میتواند آینههای فراروی نسل ما باشد و بذر وطنپرستی و مردمدوستی را بر خاک کشور برویاند.
جهان اسلام و جبهه مقاومت یکی از فرزندان شایستهاش را از دست داد؛ شخصیتی که سدی محکم دربرابر خونآشامان داعش برآورد و مرزهای کشورمان را از نکبت حضور آنان ایمن داشت.
مرد میدانهای دشوار ایثار و شهادت، پس از چهار دهه مجاهدت و پایداری و حضور در قلب خاک و خون و آتش از دوران دفاع مقدس تا لحظه شهادت.
او مصداق سخن سرور شهیدان اهل قلم شد که فرمود: پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند؛ اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.
سردار سلیمانی زندگیاش را از ابتدا وقف انقلاب اسلامی کرده بود؛ چه آن زمان که کردستان توسط گروهکهای ضدانقلاب ناامن شده بود که بهعنوان یک نیروی بسیجی وارد عمل شد و چه بعد از آن در جنگ تحمیلی که همه تاریخش را میدانند.
یکی از ویژگیهای بارز این شهید بزرگوار این بود که همانند سپهبد شهید علی صیادشیرازی، استراتژیک فکر کرده و تاکتیکی عمل میکرد و این را بارها در جبهههای مقاومت از این سردار بزرگ دیدهایم.
نقش حاجقاسم در پیروزیهای جبهه مقاومت در مبارزه با استکبار جهانی، صهیونیسم بینالملل و حکومتهای مرتجع منطقه، نقشی اثرگذار بود که موجب شد خلافت خودخوانده داعش در عراق و سوریه از بین برود.
تطبیق الگوی رفتاری شهید سلیمانی با الگوی معرفتی نشان میدهد که خیلی خوب درسهای مولای متقیان(ع) را شاگردی کرده است. در تعابیری سردار سلیمانی را مالک اشتر زمان نامیدند، مالکی که حضرت علی(ع) در نامه38 نهجالبلاغه درباره او میفرمایند: در روزهای وحشت نمیخوابد و در لحظههای ترس، از دشمن روی نمیگرداند و برای بدکاران از شعلههای آتش تندتر است.
خاطرات زیادی از نزدیکان، دوستان، آشنایان، همکاران و دیگرافرادی که بهنحوی با آن شهید در ارتباط بودند، وجود دارد که مهر تصدیق بر این ادعا میزند. سردار شهید با نیروهای خود مانند دوست رفتار میکرد و هیچ کسی را به دیگری ترجیح نمیداد. خوشاخلاق و مهربان بود، حق کسی را ضایع نمیکرد و با برداشتهای ذهنی، کسی را قضاوت نمیکرد.
هر روز از زندگی شهید سلیمانی یک درس و بند و روش زندگی است؛ نسخهای که میتوان آن را برای همه پیچید. گفتن از حاجقاسم، دریایی است که درهرصورت از ظرف ما سرریز میشود و قلم نیز برای بیان آن خسته و فرتوت میشود و میتوان از آن بهعنوان مکتب حاجقاسم یاد کرد، هرچند باید اینها را بدانیم، بگوییم و بخوانیم و تلاش این یادداشت نیز درهمینزمینه بود.
آری! این سرنوشت بزرگمردانی است که در مسیر الهی قدم مینهند و خود را سرباز ائمهاطهار(ع)و قطب عالم امکان، حضرت صاحبالزمان(عج)، میدانند و مهمترین شئونات عاقبتبهخیری را رابطه قلبی، دلی و حقیقی با حکیمی میداند که سکان انقلاب اسلامی را به دست گرفته است و رابطه با ولایتفقیه را مهمترین محور محاسبه در قیامت میداند.
گرامیباد یاد و خاطره سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهدای جبهه مقاومت و مدافعان حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران