ایران کالبد است و انقلاب اسلامی، جان. دفاع از جان و جسم، توأمان است. چنان که در دفاع مقدس، جسم و جان، انقلاب و ایران، یک حقیقت بود در جلوههای مختلف، از خرمشهر و آبادان تا خلیجِ همیشه فارس و عمان نفت شهر و مهران و قلاویزان. بعد حماسه دفاع مقدس هم باز پاسدار بود از زلزله بم تا سیل گلستان. در دفاع برون مرزی هم او بود از کربلا و سامرا و حلب تا خان طومان. این را چه میشود معنا کرد جز «این همانیِ» انقلابِ اسلامی با عظمت جاودانه ایران؟
آنان که به نامِ سپاه منتقدانه نگاه میکنند و سراغی از ایران در «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نمیبینند، اگر منصفانه نگاه و رویدادها را تحلیل کنند، در خواهند یافت که میان این دو، جز نسبتِ این همانی، هر تعریف دیگری بگذارند، خطا خواهد بود. برخی، اما -خصمانه- نگاهشان به این نامِ شناسنامهای سپاه، نه برای نبود کلمه ایران است، بلکه در بازی کلمات به دنبال برد خود هستند که باختِ ایران را رقم میزنند.
خود آنان هم میدانند ملیتر از سپاه در نیروهای مسلح جهان وجود ندارد. کدام ارتش را میشود یافت که برای یک وجبِ خاکِ وطن، خون خویش را نذر کرده باشد؟ آمار شهدای ما مشخص است. هرکدامشان علاوه بر اینکه یک پرچم در اهتزاز ند، یک امضای سرخ پای نگاه ملی پاسداران هم هستند. آنان صادق نیستند در ادعای خود، و الا در دفاع مقدس، باید نه در خط مقدم که در سنگرهای کمین، آن سوتر از خط مقدم میبودند.
ادعای ملی اندیشی با رفتار شان نمیخواند. باید از آنان پرسید با این نگاه، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی» را چگونه فهم و معنا میکنند؟ آیا بنیاد، سازه هایش را در خلأ، پایه میگذارد یا در خاکِ ایران؟ همان طور که بنیاد، در جغرافیای ایران، میسازد و در خدمت مردم میکوشد، سپاه نیز در همین جغرافیای مقدس به انجام وظیفه میپردازد. تجربه چهار دهه جانبازی پاسداران به ما میگوید که هم فرزند ایران اند، هم سرباز ایران و هم پاسدار عظمت ایران. اقداماتِ بدخواهان از آمریکا تا اروپا، در دشمنی با «سپاه پاسدارانِ انقلاب اسلامی» دقیقا به همین دلیل است.
به همین دلیل که نگذاشتند و نمیگذارند یک ذره از خاکِ ایران، روی چکمه سرباز بیگانه برود. نمیگذارند عظمتِ نام ایران، خراش بردارد. از آمریکا و اسرائیل و اروپا و بانیان داعش، جز این هم توقع نباید داشت. گفتارشان از جنس رفتارشان است و کردارشان، تجسم پندارشان. این ما هستیم که نباید در جنگ ترکیبی آنان گرفتار شویم و جای دوست و دشمن را اشتباه بگیریم. حساب این نهاد از رفتار برخی افرادش هم جداست. میتوانیم و حتی باید منتقدانه، رصد کنیم؛ اما نباید در زمینی قدم بگذاریم که صدر تا ذیلش را دیگران طراحی کرده اند.
آنان میخواهند نه بین ایران و انقلاب تمایزنمایی کنند که میخواهند بین مدافعان وطن و خود وطن فاصله بیندازند. میخواهند با دوگانه سازیهای کاذب، یگانگی نگاه ملی ما را هدف بگیرند. روی غفلت ما حساب کردند؛ اما محاسباتشان خطاست. ما خیلی وقت است که هم دست از جلوی چشمانمان برداشته ایم و هم نمیگذاریم کسی پرده بیندازد جلوی نگاهمان. خوب میبینیم. درست تحلیل میکنیم. انقلاب اسلامی را جانِ ایران و ایران را کالبد انقلاب اسلامی میدانیم. سپاه هم نگهبان این جسم و جان است.