صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

علی اکبر (ع) الگوی ولایت پذیری و شجاعت

  • کد خبر: ۱۵۳۱۸۵
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۴
دکتر محمدعلی مهدوی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، از سیره اخلاقی و تربیتی جوان برومند امام حسین (ع) می‌گوید.

به گزارش شهرآرانیوز؛ رشد و پویایی جامعه با الگوگیری از نخبگان بشری مسئله‌ای است که در همه فرهنگ‌ها و ملت‌ها دیده می‌شود. دین مبین اسلام نیز به عنوان آخرین دین آسمانی و تکمیل کننده مأموریت انبیای الهی و با جلوداری پیامبراکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، افرادی را در مکتب خود پرورش داد که به الگو‌هایی درخشان نه تنها در عالم اسلام، بلکه در پهنه عالم و در همه ارکان و اصناف بشری تبدیل شدند. بین این نخبگانِ معرفتی و علمی، نام بزرگواری همچون حضرت علی اکبر (ع) می‌درخشد.

معرفت به خداوند و هادیان زمانه به عنوان بایسته‌های فرد متدین، کنار ویژگی‌هایی مثل کرامت نفس، حسن خلق، شجاعت و بصیرت از علی اکبر (ع) چهره‌ای ساخت که نامش را تا ابد در صف برترین شیعیان و سربازان حریم اهل بیت (ع) ثبت کرد تا الگویی برای مجاهدان راه خدا و آزادگان عالم باشد.

حضرت علی اکبر (ع) از الگو‌های عالی و سرمشق‌های برتر برای جوانان مؤمن و پاک دامن است. جوانان عصر ما می‌توانند خصلت‌های والا و بلند و اوصاف شایسته آن حضرت ازجمله عفت، پاک دامنی، ایثار، ادب، وقار، سخاوت، شجاعت، مطیع امام زمان خود بودن و کمک به مظلومان را از سرور خوبان بگیرند و نسخه عملی زندگی خویش قرار دهند و با پناه آوردن به بارگاه ربانی او، از همه ناپاکی‌ها دست بشویند، از دامان رهبران شیطان برهند و به سوی خداوند عالم عروج کنند.

حضرت علی اکبر (ع) با توجه به اینکه مربیانی از اهل بیت (ع) در کنار او بودند، در مسائل روز جامعه در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و موضع گیری‌های خاص خود منطبق با روش و سیره امام زمان خود بوده است و این نشان از درایت و معلومات او دارد. زیرا در بیشتر کتاب‌های رجالی نام حضرت علی اکبر (ع) ازجمله راویان موثق حدیث نقل شده است. البته ایشان نه تنها راوی حدیث بود، بلکه جزو فقیهان به شمار می‌آمد و علو مقام ایشان پس از رتبه معصومان (ع) است. به مناسبت ولادت دردانه سیدالشهدا (ع) و برای تبیین سیره زندگانی ایشان، با دکتر محمدعلی مهدوی راد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، گفت وگویی داشته ایم.

وقتی به تاریخ صدر اسلام و دوره حضور نبی مکرم اسلام (ص) می‌نگریم، متوجه توجه ویژه ایشان به جوانان و به کارگیری آنان در مناصب مهم حکومتی می‌شویم. به نظر شما راهبرد ایشان برای مواجهه با جوانان چگونه بوده است؟

جوانان در همه دوران تاریخ بشریت جلودار جریان‌های مهم سیاسی و اجتماعی بوده اند. هواداران انبیا از جوانان بودند. در صدر اسلام پیامبراکرم (ص) مأموریت‌های دشوار را به جوانان می‌سپرد. حضرت چنان به جوان گرایی اهمیت می‌دادند که گاهی سابقه داران به اعتراض می‌پرداختند. در یکی از نبردها، زمانی که پیامبراکرم (ص) در بستر بیماری قرار داشتند، جوانی هجده ساله را به عنوان فرمانده انتخاب کردند.

پیامبراکرم (ص) پیش از هجرت به مدینه، جوانی به نام مُصعب را مسئول تبلیغ اسلام در مدینه کردند. او از خانواده‌ای بسیار مرفه بود که در مکه و دور از چشم بستگان به حضرت ایمان آورد. والدین مُصعب همه امکاناتش را از او گرفتند. او نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و وفاداری اش را به اثبات رساند و در جنگ احد به شهادت رسید.
از این جهت ما باید برای سرمایه گذاری بر جوانان اهتمام بیشتری در نظام داشته باشیم. امام صادق (ع) درباره اهمیت دادن به جوان فرمودند: «عَلَیکَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ»؛ «جوانان را دریاب، زیرا که آنان سریع‌تر به کارهاى خیر روى مى آورند.»

به نظر شما رویکرد ما در دوره معاصر درباره جوانان و شکوفایی استعداد آنان باید چگونه باشد؟

عوامل شکوفایی و شادابی را باید در جامعه مان توسعه دهیم. جوان امروز باید با طراوت و شادابی زندگی کند تا استعداد‌های نهفته در او شکوفا شود. زمین بکری که دست نخورده باقی بماند، هیچ گاه میوه نمی‌دهد، اما اگر باغبانی بالای سر آن باشد، آن درختان شکوفه و برگ و میوه می‌دهند.

یکی از عوامل شکوفایی آگاهی است. دنیا، دنیای علم و آگاهی است؛ بنابراین جوانان باید سرشار از معلومات صحیح و دقیق باشند و خود را از جهل برهانند و هر تحلیلی را به سادگی قبول نکنند.
امام صادق (ع) می‌فرمایند: «دوست ندارم جوانان شما را جز در دو حالت ببینم: دانشمند یا دانشجو. اگر (جوانی) چنین نکند، کوتاهی کرده و اگر کوتاهی کرد، تباه کرده و اگر تباه کرد، گناه کرده است و اگر گناه کند، سوگند به آن که محمد (ص) را به حق برانگیخت، دوزخ جایگاه او خواهد شد.»

یکی از مسائلی که درباره جوانان با آن روبه روییم، معرفی الگو‌های اثرگذار در شخصیت آن هاست. متأسفانه در این مسئله افرادی را در جامعه الگو معرفی می‌کنیم که شایستگی لازم در ابعاد گوناگون شخصیتی و اجتماعی را ندارند. با توجه به اینکه در ایام ولادت حضرت علی اکبر (ع) قرار داریم، چگونه می‌توان از ایشان الگو گرفت؟

حضرت علی اکبر (ع) شخصیتی است که امام حسین (ع) درباره ایشان جمله مشهوری دارند. آن حضرت درمورد حضرت‌علی‌اکبر (ع) سر به آسمان کرده و فرمودند: «أَشْبَهُ‏ النَّاسِ‏ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِک»؛  «او شبیه‌ترین مردم از نظر خلقت، اخلاق و گفتار به رسول اسلام (ص) است.» البته عاملی که ایشان را به این مقام رساند، تربیت‌های امام حسین (ع) بود.

درواقع حضرت علی اکبر (ع) دل به تربیت‌های امام زمانش داد و خود را تسلیم محض ایشان کرد. چه بسا فرزندانی از ائمه (ع) که مسیر انحراف پیمودند یا به رشد کافی دست نیافتند؛ بنابراین مسئله اصلی درباره امام حسین (ع) و حضرت علی اکبر (ع) رابطه فرزند و پدری نیست، بلکه ارزش‌هایی مثل اطاعت، تبعیت و تسلیم محض امام بودن پررنگ است.
اگر درباره این حدیث کمی فکر کنیم،  اندکی با عظمت آن آشنا می‌شویم. تصور کنید اکنون شخصی چنین ویژگی‌هایی را داشته باشد. چقدر برایمان تقدس دارد؟

پیامبراکرم (ص) خیرالبشر و برترین مخلوق خداوند است و خداوند بابت اخلاق زیبایش به او مباهات و آن را عاملی برای پیروزی رسالت معرفی می‌کند. در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران می‌خوانیم: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ...؛ «[اى پیامبر!]پس به مهر و رحمتى از سوى خدا با آنان نرم خوى شدى و اگر درشت خوى و سخت دل بودى، از پیرامونت پراکنده مى‏ شدند.» خود رسول اکرم (ص) نیز می‌فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ»؛ «من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تکمیل کنم.» حال حضرت علی اکبر (ع) از نظر اخلاقی شبیه‌ترین فرد به ایشان است.

به نظر شما تبیین سیره حضرت علی اکبر (ع) در عصر حاضر از چه شاخصه‌هایی برخوردار است؟

وقتی کاروان امام حسین (ع) از مکه بیرون آمد، شنید پدرش امام حسین (ع) آیه استرجاع یعنی «إِنَّا لِلهِ‏ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون‏» می‌خواند. علی اکبر (ع) از امام حسین (ع) پرسید: «چرا این آیه را‌ می‌خوانید؟» امام حسین (ع) فرمود: «به خواب رفته بودم، یک سواره را دیدم که مى گفت این قوم حرکت مى ‏کنند و مرگ هم قصد آن‌ها را دارد. از خواب که بیدار شدم، دانستم گفته او متوجه ما و مرگ در تعقیب ماست». على اکبر (ع) گفت: «همواره از گزند روزگار در امان باشید. مگر ما برحق نیستیم؟» امام حسین (ع) فرمود: «بله. سوگند به کسى که بازگشت همگان به سوی اوست، ما برحقیم.» علی اکبر (ع) گفت: «پس از اینکه ما برحقیم، چه بیمى از مرگ داریم؟» جوان امروزی نباید در مسیر حق از کسی بترسد.

اینکه علی اکبر (ع) خطاب به امامش گفت: «پس از اینکه ما برحقیم، چه بیمى از مرگ داریم؟» باید الگوی جوان امروزی باشد. یعنی جوان باید در مسیر حق نترس و شجاع باشد. جامعه امروز ما با تهدید‌های زیادی روبه رو است و جوان علی اکبری، جوانی است که از این تهدید‌ها نترسد و به مبانی ایمانی خود اعتقاد راسخ داشته باشد. این چنین انسانی اگر با مرگ هم روبه رو شود، آن را پلی به سوی سعادت ابدی می‌داند. او شهادت را یکی از ارزش‌های عالی دینی می‌داند که بدون آن نمی‌توان به سوی جامعه آرمانی حرکت کرد.

امروز امت اسلامی نیازمند جوان‌هایی بصیر، آگاه، نترس و شجاع مانند علی اکبر (ع) است؛ جوانانی که هم نترسند و هم صحیح عمل کنند، دشمن را به خروش بیاورند و مأیوسش کنند. حضرت علی اکبر (ع) در همراهی با کاروان امام حسین (ع) با بصیرت و در روز عاشورا با شجاعت عمل کرد.

مقابل شجاعت، ترس است. فرد ترسو چشم انداز روشنی ندارد. زیرا همواره از آینده ترس دارد و از چالش‌های پیرامونش هراس دارد. در آن زمان ابن زیاد و یزید ملعون با تهدید و ایجاد ترس در دل کوفیان، آن‌ها را از تعهدشان درباره امام حسین (ع) بازداشتند، تا جایی که مصیبت عاشورا به وقوع پیوست. امروز نیز آمریکا و هم پیمانانش با ایجاد ترس در دل مردم برخی جوامع اسلامی، قصد هراس افکندن در دل مسلمانان و تصرف مناطق اسلامی را دارند. از این جهت خداوند در آیات قرآن افراد مؤمن و مسلمان را از ترس پرهیز داده است.

دشمن تصور کرد که در روز عاشورا باعث شکست امام حسین (ع) و اصحاب ایشان شده است و اگر تحلیلگران ما با شک و تردید به این مسئله می‌پرداختند، در این عصر با جریان یافتن حرکت اربعین حسینی و شنیده شدن شعار «لبیک یا حسین (ع)» از زبان مردم دنیا، آن هم در سرزمین عراق، متوجه پیروزی حق بر باطل و پیروزی جریان عاشورای حسینی علیه جریان باطل نمی‌شدیم. از این جهت باید رفتار امام حسین (ع) و عاشوراییان مثل علی اکبر (ع) را در پازل تمدنی و آینده نگرانه ارزیابی کنیم. بر این اساس، امام حسین (ع) در قیام عاشورا بسیار حساب شده عمل کرد و نتیجه قیام ایشان بیداری گسترده مسلمانان و زمینه ساز گرایش حداکثری شیعیان و محبان اهل بیت (ع) در دوران بعدی شد و اکنون اگر شیعه حرکت دارد، حرکتش را مدیون قیام امام حسین (ع) است و همان طور که گفته شد، ماجرای اربعین مصداق بارز پیروزی حق علیه باطل است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.