آمنهمستقیمی | شهرآرانیوز؛ عشق بیمثال و عالمگیر به امامحسین (ع) بیش از هر چیز ریشه در سیره و سبکی از زندگی دارد که حضرت (ع) برگزیدند و با آن سیر و سلوک خاص، تا قیامت قلبها را به عشق خود مبتلا کردند. فرارسیدن سالروز ولادت باسعادت ایشان در سوم شعبانالمعظم، فرصتی است مطلوب برای بررسی جلوههایی از آن سیره و سبک که در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی حائریزاده، کارشناس و خطیب مذهبی، به بحث و بررسی گذاشتهایم و در ادامه میآید.
حضرت سیدالشهدا (ع) بهتصریح زیارت عاشورا «الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» هستند، به تعبیر عامیانه یعنی حسینبنعلی (ع) یکییکدانه اهلبیت (ع) هستند و خصوصیاتی دارند که دیگر ائمه (ع) یا آنها را ندارند یا در وجودشان به این پررنگی و برجستگی نیست! ازجمله این خصایص تعداد زیارتهای وارده برای امامحسین (ع) است که به ۸۳ مورد میرسد، یعنی بهتنهایی برای اباعبدا... (ع) ۸۳ زیارت انشا شده است. امامحسین (ع) تنها امامی هستند که زیارت اربعین دارند و نیز تنها امامی هستند که با همه نزدیکان شامل همسر، فرزند، خواهر، برادر و یاران رهسپار میدان دفاع از حق شدند و به سختترین شکل ممکن مورد آزمون و ابتلا قرار گرفتند.
از وجوه امتیاز سیره و سبک زندگی حسینی (ع) تربیت فرزند است، امری که امروز جامعه ما بهشدت به آن نیاز دارد؛ حضرت (ع) حتی درباره زمان و کیفیت گریستن، بچهها را تربیت کرده بودند تا بدانند کجا باید گریه کنند تا امر دین پیش برود و کجا گریه نکنند تا حرف دین زده شود!
حضرت سیدالشهدا (ع) به وقتش مبانی دینی را به فرزندان یاد داده بودند که در بزنگاه عاشورا فرزندان ایشان آن نقشهای تاریخساز را ایفا کردند؛ چنانکه در سیره حضرت علیاکبر (ع) است که ایشان از ششسالگی نماز شبشان ترک نشده بود! در روایات است که از شش، هفتسالگی بچهها را به نماز عادت دهید تا در سن تکلیف برای پذیرش نماز دچار مشکل نشوند.
از دیگر وجوه امتیاز و انحصاری حضرت اباعبدا... (ع) پیوند بیشتر مناسبتهای مذهبی با ایشان است، چنانکه هر مناسبتی بهنوعی با امامحسین (ع) گره خورده است؛ مثل شبهای جمعه، شب عید غدیر، شب عید قربان و... که حتی با زیارتهای تکخطی و دوخطی از حضرت سیدالشهدا (ع) یاد میکنیم.
علاوهبر این، عقبه فکری شیعه با امامحسین (ع) گره خورده است و نیز آینده شیعه و جهان از طریق امید به آینده و مهدویت با حضرت سیدالشهدا (ع) پیوندی عمیق دارد، چنانکه شعار یاران امامزمان (عج) «یالثارت الحسین (ع)» است. از دیگر ویژگیهای منحصربهفرد امامحسین (ع) وجود شفا در تربت حضرت (ع) است، درحالیکه خوردن خاک حرام است، اما خوردن تربت حسینی (ع) به قصد شفا جایز است.
امامحسین (ع) در ابعاد فردی، اجتماعی، خانوادگی، نظامی و... در اوج قرار داشتند؛ چنانکه در حوزه فردی اهل عبادت و توجه بودند و با خدا رابطهای ویژه داشتند، نقل است هر چه لحظه شهادتشان نزدیک میشد، آرامششان افزایش مییافت!
توکل امامحسین (ع) نیز در بالاترین سطح است، چنانکه در روز عاشورا با همه آن جنایاتی که در حق ایشان، یاران و فرزندانشان رفت، به خدا عرضه داشتند که اگر ۷۰ هزار بار این واقعه عاشورا تکرار شود، من باز مطیع امر تو هستم.
امامحسین (ع) در روابط اجتماعی نیز در سطحی بالا از مقبولیت بودند، هم به عنوان نوه پیامبراکرم (ص) و هم به دلیل سیره ممتازی که داشتند؛ همچون رسیدگی به فقرا، مدارا با مردم، تعامل و توقع از مردم به قدر توانشان؛ سبک زندگی حسینی (ع) باعث شد اگرچه طرفدارانشان از نظر عده معدود بودند، اما از نظر ابراز محبت و همراهی و اخلاص، در بالاترین سطح قرار بگیرند و آن حماسهها را رقم بزنند.
حضرت اباعبدا... (ع) در روابط خانوادگی نیز در اوج بودند و به زیبایی با آنها تعامل میکردند و میفرمودند: خانهای که رباب و سکینه در آن نباشند، برای من مقبول نیست؛ ایشان در بحبوحه جنگ دست نوازش بر سر فرزندان میکشیدند؛ برای همین سیره است که از دل روضههای حسینی (ع) زیباترین مسائل عاطفی و ارتباط با خانواده ترسیم میشود.
اداره امور نظامی از دیگر وجوه امتیاز سیره حسینی (ع) است؛ مهندسی خیمهها از قدرت و ابتکارات نظامی امامحسین (ع) حکایت میکند. همچنین است رجزهایی که ایشان و یارانشان خواندهاند. مقاومت و جهاد تبیین تا آخرین لحظه حیات در سیره حسینی (ع) در اوج بود. ایشان برای قدرت و قهرمانی به میدان جهاد و عاشورا وارد نشدند، ایشان به ما وظیفهگرایی را یاد دادند، نه نتیجهگرایی را تا بدانیم چه کشته شویم و در ظاهر شکست بخوریم و چه پیروز شویم، در هر دو صورت توفیق با ماست.
آنچه در زیارت حضرت (ع) جامعیت دارد، مسئله تولی و تبری است؛ یعنی دوستی با خدا و اولیای او و دشمنی با دشمنان خدا. باید توجه داشت همه صفات نیکو در امربهمعروف و نهی از منکر وجود دارد، فریضهای که حضرت (ع) برای اقامه آن قیام کردند. امر بهمعروف و نهی از منکر مطالبهگری است، تا مردم مطالبه نکنند اتفاقی نمیافتد. در این زمانه کسی که دین خود را نگاه دارد، کاری مهم کرده است؛ بر اولیای فرهنگی جامعه شامل آموزش و پرورش، آموزش عالی و نهادهای فرهنگی است که به میدان جهاد تبیین ورود کنند، کرسیهای آزاداندیشی را راه بیندازند و به شبهات و سؤالات پاسخ دهند.
حضرت سیدالشهدا (ع) حدود چهار، پنج سال قبل از وقوع عاشورا، خطبهای مفصل در منا ایراد کردند؛ درحالیکه هزار نفر از نخبگان پای صحبت ایشان نشسته بودند؛ امام (ع) در آن جمع بر تبیین و روشنگریِ وقایع تأکید و بیان کردند: مصیبت اعظم، نخبگانی هستند که میتوانند تبیین کنند، اما چنین نمیکنند، یعنی در نگاه ایشان اعظم مصائب، آنچه در عاشورا بر ایشان و یاران و اهلبیتشان رفت و شهید شدند، نبود! چون تبیین انجام و افکار عمومی روشن نشد، عاشورا رقم خورد و مردم امام زمان خود را به شهادت رساندند.
شیفتگی نهفقط شیعه، بلکه غیرمسلمانان به حضرت عباسبنعلی (ع) را باید در اوصافی جست که ایشان را بابحوایج برای عالمیان کرده است. جنگاوری و شجاعت ازجمله این اوصاف است؛ چنانکه از امیرالمؤمنینعلی (ع) نقل است که فرمودند: «روزی را میبینم که او با این شمشیر، نفس دشمن را در سینه حبس میکند و بیامان بر آنان میتازد و سرانجام به شهادت میرسد.» علاوهبراین حضرتعباس (ع) در دانایی و معرفت نیز برجسته هستند و در مقام ایشان آوردهاند: «از جمله فرزندان دانشمند امامان (ع) است.»
ادب و معرفت نیز در سیره قمربنیهاشم (ع) در اوج است، چنانکه هرگز برادرانشان را به اسم یا کنیه، یا با خطاب «برادرم!» صدا نکردند و آنها را با تعابیر «مولای من!» و «سرور من!» خطاب میکردند. عباسبنعلی (ع) در اوج ایمان و بصیرت قرار داشتند، امامصادق (ع) در آغاز زیارتنامه ایشان، حضرت (ع) را با صفت ایمان و خداباوری خوانده و در پایان، بر ایمان محض و بصیرت والای ایشان گواهی داده است: «گواهی میدهم تو لحظهای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود.»