صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره احمد سمیعی گیلانی، شناخته‌ترین ویراستار ایران

  • کد خبر: ۱۵۶۰۶۸
  • ۰۲ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۸
احمد سمیعی (گیلانی) را بیشتر به ویراستاری می‌شناسیم.

به گزارش شهرآرانیوز، از القاب استعاری تعارف‌آمیزی همچون «پدر ویرایش ایران» که بگذریم، احمد سمیعی (گیلانی) (۱۲۹۹-۱۴۰۲) را می‌توانیم شناخته‌ترین ویراستار ایران و البته نماد ویرایش در زبان فارسی بدانیم. عمر دراز و همچنین استمرار و مداومت کاری سمیعی، به‌ویژه در تدوین کتاب‌های درسی، و در شورای عالی صداوسیما، ازجمله عواملی هستند که او را به این پایگاه رسانده‌اند. اما نه او خود را «ویراستار» می‌دانست، نه دیگران او را «ویراستار مثالی» یا «فقط ویراستار» به‌شمار می‌آوردند، چنان‌که نبود. سمیعی، خود، در مصاحبه‌ای، با اشاره به حدودوثغور ویراستاری، گفته است: «سیرهٔ من سیرهٔ ویراستاری نیست؛ یعنی من زیادی تصرف می‌کنم.» [۱]

کریم امامی، مترجم پرآوازه که مدتی سرویراستار «مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین» بود، به این پرسش که «بهترین ویراستار فرانکلین کی بود؟»، رندانه، چنین پاسخ داده است: «ویراستار‌های ما بیش از حد لزوم ویرایش می‌کردند؛ یکی از بهترینِ آن‌ها [در اصل، چنین است]آقای احمد سمیعی گیلانی بود که ویرایشش از اول تا آخرِ صفحه را سیاه می‌کرد.» [۲]علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس نامی، هم در گفت‌وگویی، دربارهٔ لزوم توجه به «ذهنیت و شخصیت» نویسنده و حفظ آن در فرایند ویراستاری، متعرض دخل‌وتصرف‌های پرشمار سمیعی شده است: «آقای سمیعی ... می‌گوید: ”ما ’قرن‘ به‌کار نمی‌بریم، ’سده‘ به‌کار می‌بریم. “ آخر یعنی چه؟! بگذارید نویسنده ’قرن‘ به‌کار ببرد! همهٔ ’قرن‌‘ها را می‌کند ’سده‘!» [۳]

سایه اقتصادی‌نیا، ویراستار جوان که سال‌ها دستیار سمیعی بوده و از جستار‌ها و مقالات او دو مجموعه تدوین و منتشر کرده است، با ذکر فضایل اخلاقی و فکری گونه‌گون استاد خود، از قول او نوشته است که «مهم‌ترین خدمت خود را ویرایش می‌دانم.» [۴]البته ویراستاری امری است خطیر که ــ اگر چنان باشد که باید ــ گاه از تألیف و ترجمه نیز ارزشمندتر است، اما، متأسفانه، دست‌کم در ایران، چندان خریداری ندارد، و ویراستار این سرزمین به‌اندازهٔ مؤلف و مترجم آن قدر نمی‌بیند. برای همین، آدمی افسوس می‌خورد که سمیعی چندان که می‌توانست ننوشت یا ترجمه نکرد. به‌قول اخوان، «می‌توانست او اگر می‌خواست/ لیک ...».

منابع
[۱]محمدهاشم اکبریانی (۱۳۹۸). «احمد سمیعی گیلانی»، در «ویرایش: گفتگو با ویراستاران» (۲ ج.): ج. ۱. تهران: خانهٔ کتاب. صص. ۱۱-۱۰۳. ص. ۱۷.
[۲]عبدالحسین آذرنگ و علی دهباشی، با همکاری طوبی ساطعی (۱۳۹۳). «کریم امامی (از کیهان، فرانکلین و سروش)»، در «تاریخ شفاهی نشر ایران». چ. ۲. تهران: انتشارات ققنوس. صص. ۳۳۳-۳۶۱. ص. ۳۴۷.
[۳]شهرناز اعتمادی و دیگران (۱۳۹۸). «خط فارسی و درست‌وغلط در زبان در گفتگو با دکتر علی‌اشرف صادقی»، در «ویراستار: مقالات و گفتگو‌هایی در عرصهٔ ویرایش (کتاب دوم)». تهران: کتاب بهار. صص. ۳-۳۳. ص. ۱۶.
[۴]سایه اقتصادی‌نیا (۱۳۹۸). «استاد احمد سمیعی (گیلانی): نه هرکه آینه سازد سکندری داند»، در «له و علیه ویرایش». چ. ۲. تهران: انتشارات ققنوس. صص. ۱۵۷-۱۶۱. ص. ۱۵۹.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.