صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

روایت شب قدر ناشنوایان مشهدی که در بارگاه منور رضوی برگزار شد | تو مرا خواندی، به چشم

  • کد خبر: ۱۵۸۲۶۹
  • ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹
رواق حضرت زهرا (س) پذیرای ناشنوایان مشهدی است که قرار است در  اولین شب قدر، قرآن به سر بگیرند و خدا را با زبان دل بخوانند. قرار است حاج احمد واعظی برایشان مداحی کند و حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم عابدینی هم سخن از قدر بگوید و آن‌ها مراسم «قرآن به سر» را برگزار کنند.

تو مرا خواندی به چشم، به اشاره، به زبان دل. تو مرا دعوت کردی به بزم اشک، به میهمانی قدر با زبانی خاموش و چشم‌هایی روان از آب دیده. من به امید اجابت لطف تو آمده ام، به میهمانی سکوت، به خلوتی که ناله هایش رسا نیست و فریادش خاموش است، اما لبریز از دل شکستگی است. من به امید جوشن کبیرت، به تمنای استغاثه‌های درونم و به مدد فریاد الغوث الغوث آمده ام. با اشاره تو آمده ام، با زبان اشاره، مجمل من را مفصل بخوان و اجابت کن. تو خواستی و من «به چشم» آمدم...

رواق حضرت زهرا (س) پذیرای ناشنوایان مشهدی است که قرار است در  اولین شب قدر، قرآن به سر بگیرند و خدا را با زبان دل بخوانند. قرار است حاج احمد واعظی برایشان مداحی کند و حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم عابدینی هم سخن از قدر بگوید و آن‌ها مراسم «قرآن به سر» را برگزار کنند.

همین ابتدای کار، پرسشی ذهنم را مشغول کرده است؛ به جز سخنرانی که با ترجمه زبان اشاره به ناشنوایان منتقل می‌شود، چگونه قرار است سوز و گداز مداحی و نوحه سرایی را درک کنند و قرار است مترجم زبان اشاره چگونه این حس را به آن‌ها منتقل کند؟ به عبارتی، چه فرقی دارد که حاج محمود کریمی برایشان بخواند یا حاج احمد واعظی یا هر ذاکر دیگری؟ تمرین «العفو» و ذکر «یا علی» حجت الاسلام والمسلمین اژدرمحمدی سال هاست که همدم ناشنوایان مشهدی است و علاوه بر پیش نمازی، یکی از مترجمان ناشنوایان است. صف‌های پیوسته برای نماز پیش از آغاز رسمی مراسم در حال مرتب شدن برای برگزاری چند رکعت نماز است. حجت الاسلام والمسلمین اژدرمحمدی هم تکبیر می‌گوید و نماز آغاز‌ می‌شود.

ساعتی گذشته است، اما هنوز هم به شمار حاضران افزوده می‌شود. آن‌ها که از پارسال همدیگر را ندیده اند، مشتاقانه یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و التماس دعا می‌گویند. کودک و جوان و پیر هم ندارد؛ از هر سن وسالی میانشان هست.
جمعیت بیشتر شده و تقریبا همه چیز آماده برگزاری مراسم است. هم زمان با ترجمه سخنان مجری توسط مترجم، نمایشگر‌های بزرگ نیز تصاویر مراسم و ترجمه سخنان را برای آن‌ها که دورتر نشسته اند، پخش می‌کند.

پیش از آغاز مداحی حاج احمد واعظی، مترجم در حال صحبت از شب قدر است. او از برکات شب قدر می‌گوید و اینکه باید به این شب گوش جان بسپاریم. با اشتیاق و شوری تمام عیار دست‌ها را پایین و بالا می‌برد و با اشاره او همه یک صدا فریاد می‌زنند. فریادشان مثل ما نیست، اما می‌توان متوجه شد که «العفو» می‌گویند. ذکر بعدی که مترجم دوباره با شور و حرارتی خاص، حاضران را به فریادش مجاب می‌کند، «یا علی» است. مثل ذکر قبلی باید کمی دقت کنی تا متوجه «یا علی» گفتنشان بشوی.

حالا دست‌ها رو به آسمان است. برخی کتاب دعا به دست دارند و برخی دو دست را بالاتر از سر گرفته اند و با حرکات پرشور مترجم زبان اشاره، آن‌ها هم سر به راست و چپ می‌چرخانند و حال دعا را در خود ایجاد می‌کنند. مترجم از حضور دل و توجه آن‌ها تشکر می‌کند. شاید بتوان گفت که این تمرین چنددقیقه ای، آماده سازی دل و جان ناشنوایان برای آغاز مراسم است.

هنر چشم و زبان اشاره

پرسش من همچنان به قوت خود باقی است؛ اینکه چه رابطه‌ای میان مترجم و آن‌ها برقرار است که‌ می‌توانند به حس خوب دعا برسند، یا اینکه مترجم چگونه مداحی ذاکران را برای آن‌ها ترجمه می‌کند که آن‌ها منقلب می‌شوند و اشک می‌ریزند؟

پرسشم را با حجت الاسلام والمسلمین رضا اژدرمحمدی در میان می‌گذارم و او می‌گوید: «کار مترجم به دو صورت می‌تواند تأثیرگذار باشد؛ یکی از نظر بصری و دیگری توانایی برای مفهوم سازی با حرکات فیزیکی است و این کار باید با نهایت مهارت و دقت باشد. اگر مترجم حال دعا و سخنرانی را خوب درک کند، می‌تواند آن را به خوبی منتقل کند و این کار باید با هنرمندی کامل باشد. درحقیقت همه چیز با چشم و حواس دیداری انجام می‌شود.»

او از استقبال پارسال و امیدواری با حضور پرشور امسال این گونه می‌گوید: «پارسال برنامه در همین مکان اجرا شد. بازخورد‌ها خوب بود. بعد از مراسم فیلم و عکس‌هایی به دستمان رسید که نشان می‌داد خیلی‌ها پای تلویزیون نشسته اند و این مراسم را تماشا کرده اند.»

حدیث دل شکستگی

همین پرسش را از سیدمحمدحسین عسکری می‌پرسم. او مترجم زبان اشاره است و لحظاتی از جایگاه پایین آمده تا گلویی تازه کند و جایش را به مترجم دیگری سپرده است. می‌گوید: «گریه و شیون‌های معمول در مداحی‌ها را معمولا در ناشنوایان نمی‌بینید. تجربه سال‌ها ترجمه زبان اشاره به من آموخته است که ناشنوایان عزیز به طور معمول وقتی گریه می‌کنند که دل شکسته شوند. اما وقتی این دل شکستگی ایجاد شود و حال عزا کامل شود، شیون و گریه هایشان عجیب است و خالصانه.»

او به ذکر یک خاطره برای اهمیت تبحر مترجم ها، این گونه می‌گوید: «چند سال پیش برای مراسمی در تهران حاضر شده بودیم. به لطف خدا حال خوبی هم میان آن‌ها ایجاد شد. وقتی در پایان مراسم از چندنفرشان درباره کیفیت کار سؤال کردم، متعجب بودند و‌ می‌گفتند تاکنون چنین برنامه‌ای به چشم ندیده بودیم. گویا ترجمه‌های گذشته رسمی و بدون کیفیت لازم برای برقراری ارتباط بود. مثلا یک مداحی را یکی می‌خواند و فقط گوش می‌کنید، اما نفر بعدی که‌ می‌خواند، هم لذت می‌برید و هم دل شکسته می‌شوید و اشک می‌ریزید. مترجم مداحان هرچه حرفه ای‌تر و با زبان اشاره بهتر این کار را بکند، ارتباط بهتری برقرار می‌شود.»

حاج احمد واعظی در رثای امام علی (ع) و ضربت خوردن ایشان می‌خواند. ناله‌ها را خوب می‌شود فهمید. حال دل حاضران برای مراسم آماده و مسیر ذکر و دعا نیز هموار است.

دعای جوشن کبیر شروع شده است و ذاکر اهل بیت (ع) با سوزی مثال زدنی فراز‌های دعا را‌ می‌خواند. به چشم‌ها که نگاه می‌کنم، خیلی‌ها به اشک نشسته و خیلی‌ها در آستانه انقلابی درونی است. مترجم با حس وحالی خاص، معنای فارسی دعا را برای ناشنوایان بازگو می‌کند.
به سراغ حجت الاسلام والمسلمین علی پایاب، مدیر پایگاه‌های تبلیغی معرفتی حرم رضوی، می‌روم. او نیز با بیان اینکه این مراسم سومین سال است که در بارگاه منور رضوی برگزار می‌شود، می‌گوید: «قبلا شاهد برگزاری مراسم در دارالقرآن و دارالهدایه بودیم، اما استقبال سال‌های قبل باعث شد رواق حضرت زهرا (س) را برای این مراسم انتخاب کنیم.

این مراسم را هم سطح و با کیفیت دیگرمراسم‌ها در حرم برگزار می‌کنیم تا شأن حضور این عزیزان به خوبی پاس داشته شود و مخاطب خاص ما تفاوتی میان خود با دیگرزائران احساس نکند.»
سبحانک یا لا اله الا انت... فراز‌های پایانی دعاست و حال حاضران منقلب شده است و آماده برگزاری مراسم قرآن به سر هستند. نمایشگر‌های بزرگ در حال پخش تصایر مراسم از شبکه «سلامت» است.

دوست دارم نام خدا را بشنوم

پیش از پایان دعا و آغاز مراسم قرآن به سر، به سراغ مریم می‌روم و با همراهی یکی از مترجم‌ها با او گپی کوتاه می‌زنم. او که ۲۲ سال سن دارد، می‌گوید: «تا دو سال پیش در خانه بودم و مراسم شب قدر را پای تلویزیون تماشا می‌کردم. هرکدام از اعضای خانه در حال خودشان بودند. از آن‌ها می‌خواستم آنچه خوانده می‌شود، برایم ترجمه کنند، اما آن‌ها هم نمی‌توانستند همراهی کنند. دو سال است که با شرکت در این مراسم، معنای شب قدر را متوجه می‌شوم.»
از او می‌پرسم اگر می‌شنیدی، دوست داشتی چه صدایی به گوشت برسد؟ لحظاتی فکر می‌کند و‌ می‌گوید: «دوست داشتم وقتی نام‌های خدا را به عربی می‌خوانند، این نام‌ها را بشنوم.»

دنیایی متفاوت با حواسی متفاوت

سعید هم نوجوانی مشتاق است که در این مراسم شرکت کرده است. او‌ می‌گوید: «با نقصی که در قوای گفتاری داریم، حس‌های دیگر ما بسیار قوی‌تر از انسان‌های عادی است. از این رو درک من از مسائل اطراف و از طریق چشم‌ها بسیار بیشتر از درک دیگران است. یعنی همه هوش و توانایی من به قوای بصری ام منتقل شده است.

علاوه بر این، افرادی مثل من قدرت لب خوانی فوق العاده‌ای دارند و اگر مترجم به خوبی با ما همراهی داشته باشد و مفاهیم را به خوبی منتقل کند، بهتر از انسان‌های سالم می‌توانیم اطراف، رخداد‌ها و حس‌های غم یا شادی را متوجه شویم. دنیای من متفاوت از انسان‌های عادی است، با قدرت بسیار بیشتر در برخی حس‌ها که انسان‌های عادی خیلی عادی از کنار آن می‌گذرند.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.