کمتر کسی گمان میکرد نوزاد خانواده صابری که در وانفسای حمله شوروی به ایران در جنگ جهانی متولد و در همان ماههای نخست پس از تولد به رنج تلخ یتیمی دچار شد، روزی به نقطه عطف طنزنویسی در مطبوعات ایران تبدیل شود. اما کیومرث با هر دشواری از سالهای کودکی پرفراز و نشیب خود عبور کرد و پس از آنکه در چهارده سالگی نخستین شعر طنز خود با عنوان «یتیم» را برای روزنامه دیواری مدرسه سرود، اندوه گریبان گیرش را با ادامه تحصیل در دانشسرای ساری به دست فراموشی سپرد و از دیپلم کشاورزی به معلمی برای بچههای دبستانی فومنات رسید.
همان شهری که در حوالی اش (صومعه سرا) به دنیا آمده بود و اگر به خاطر حضور در کلاسهای درس دانشگاه نبود، هرگز زادگاه زیبا و دل پذیرش را به شلوغیهای پایتخت ترجیح نمیداد، اما تحصیل در رشته علوم سیاسی نیز او را از لذت معلمی برای بچه دبیرستانیهای تهران محروم نکرد و آنچه کیومرث را در دوران کارشناسی به چالش کشید، حضور در تظاهرات سیاسی و ممنوعیت شرکت در کلاسهای درس بود. او که در جریان دستگیری از ناحیه گردن مصدوم شده بود، با نام مستعار «گردن شکسته فومنی» در هفته نامه توفیق قلم زد و نخستین بارقههای طنز مطبوعاتی اش را از این نشریه عرضه کرد.
مدتی بعد کارشناسی ارشد خود را نیز در رشته ادبیات تطبیقی اخذ کرد و پس از آن با پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای گوناگون مشغول خدمت شد. دوران ریاست جمهوری شهید رجایی مدتی در سمت مشاور نخست وزیر مشغول و در ادامه به سمت مشاور فرهنگی رئیس جمهور منصوب شد به گونهای که این جایگاه منجر به دوستی صمیمانهای میان مرحوم صابری و شهید رجایی شد. او این جایگاه را در دوران ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب نیز حفظ کرد.
در ادامه، اما در سال ۶۳ با یادداشتهای طنز خود در صفحه سوم روزنامه اطلاعات عملا از صحنه سیاست فاصله گرفت و با نام مستعار «گل آقا»، ستون طنزی با عنوان «دوکلمه حرف حساب» را در قالب شخصیتهای خیالی همچون «شاغلام»، «غضنفر»، «ممصادق» و «کمینه عیال ممصادق» خلق کرد. استقبال بی نظیر مخاطبان در آن ایام، کیومرث صابری را به تأسیس نشریهای واداشت که در زیرزمینی کوچک و اجارهای در خیابان آفریقای تهران با نام «گل آقا» متولد شد و ۵۰ هزار تیراژ نخست آن در نیم ساعت نخست انتشار به فروش رسید.
به سبب استقبال مردمی، این تیراژ به دوبرابر رسید و نخستین مجله طنز کودک با عنوان «بچهها گل آقا» و «ماهنامه» و «سالنامه گل آقا» نیز در ادامه تهیه و منتشر شد. این نشریه از همان ابتدای کار مورد تحسین و تشویق چهرههای مطرحی از جمله رهبرمعظم انقلاب و محمدعلی جمالزاده قرار گرفت. عباس خامه یار فعال فرهنگی- سیاسی در خاطرهای نقل میکند: «نخستین کسی که صابریفومنی را به عنوان یک طنزنویس تحویل گرفت، سید محمدعلی جمالزاده بود. بعدها رهبر معظم انقلاب از مشوقان اصلی او در طنزنویسی شد.»
با اشراف بر شرایط اجتماعی و مشکلات مردم، نسبت به نابسامانیهای مدیریتی و مشکلات سیستمی موجود در جامعه واکنش نشان میداد و با بهره گیری از قلم طنز و باریک بین استعدادهایی همچون ابوالقاسم حالت و ابوالفضل زروئی به اولین نشریه محبوب میان مردم و مسئولان تبدیل شد تا جایی که در سالهای ۷۱ و ۷۳ مقام اول در نمایشگاه مطبوعات را از آن خود کرد و سال ۷۲ برای رتبه دوم میان مطبوعات، مورد تقدیر قرار گرفت.
این نشریه در سالهای ۶۹ تا ۸۱ با شعار «خنده رو هرکه نیست از ما نیست/اخم در چنته گل آقا نیست» به چاپ رسید و در پایان به دلایلی شخصی از سوی کیومرث صابری به فعالیت خود پایان داد، اما در سال ۸۳ با پرواز گل آقا به دیار باقی، برای نخستین بار اندوهی بی جبران را در قلب هواداران خود بر جای گذاشت؛ همان هوادارانی که سالها خیره به کاریکاتورهای جلد هفته نامه، در برابر دکههای روزنامه فروشی توقف و برای دقایقی با لبخند دردهایشان را فراموش میکردند.