لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - رمضان ماه میهمانی خداست، ماهی که برکات و خیرات الهی از سوی پروردگار به بندگانش ارزانی میشود و خداوند برای تعلیم و تربیت انسانها قرآن را نازل فرمود، ماهی که تمرین مقابله با نفس میکنیم، روزه میگیریم تا بهیاد گرسنگان باشیم، اما در این بین برخی نیز اسیر تجملات و بنده رفتارهای نادرست انسانی میشوند. موضوعی که دستمایه شاعران طنزپرداز قرار میگیرید تا مضامینی همچون پرخوری، از یاد بردن نیازمندان و ... را به بوته نقد بکشند.
در این راه، اشراف کامل آنها به ادبیات، دین، مسائل اجتماعی و سیاسی روز در بیان درست موضوع مؤثر بوده است. اما در دوران کنونی و با تغییر شرایط، مهمترین معیارها برای ارزیابی شعرهای طنزی که به موضوعات اینچنینی میپردازد چیست و شاعران این دوره با چه نگاهی به آداب و اعمال مناسبتهایی مانند ماه مبارک رمضان که در فرهنگ مردم خوش نشسته است، میپردازند و چگونه مرز بین جد و طنز را در احترام به اعمال دینی مردم حفظ میکنند.
پرویز روحبخش و اسماعیل امینی دو طنزنویس قدیمی نشریه گلآقا و
قاسم رفیعا، طنزپرداز مشهدی در این باره سخن گفتهاند که در ادامه میخوانید.
نظام فکری پشتیبان شعر است
اسماعیل امینی، طنزپرداز پیشکسوت کشور، ماه مبارک رمضان را از گذشته تا کنون به جز روزهای عزاداری برای شهادت امام علی (ع)، فرصتی برای دورهمی، شعرخوانی و قرآن خواندن بیان میکند. فضایی شاد و شوخ که به نوعی به فرهنگ ماه مبارک رمضان تبدیل شده است. فرهنگی که به گفته او وقتی قرار است در شعرهای طنز، سروده شود، معیارهایی برای ارزیابی دارد. شاعر
«بوستان بی درخت» دراین باره میگوید: مهمترین معیار برای ارزیابی شعرهای طنزی که به موضوعات مذهبی میپردازند، نظام فکری پشتیبان شعر است. اینکه این طنز، فکری رایج در افواه مردم است یا اینکه طنزنویس، پشتیبانی فکری قوی دارد.
او ادامه میدهد: توجه به این نکته ضروری است که بیشتر این شوخی ها، با رفتارهای مردم است نه شوخی با مبانی اعتقادی. مثل شوخی درباره روزه گیرانی که روزه گرفتن خود را ابراز میکنند یا به انتشار عکسهایی از سفرههای پرزرق و برق افطاری میپردازند. اینجاست که طنزپرداز با رفتارها شوخی میکند. رفتارهایی که با نظام اندیشه دینی سازگار نیستند و نه مبانی.
به گفته امینی بخش دیگری از اشعار طنز درباره ماه مبارک رمضان که در آثار بزرگانی، چون عطار و سعدی و حافظ، دیده میشود، برآمده از فضای آن روزگار و برای مقابله با ریاکاری حاکمان بوده است. او بیان میکند: این نگاه در شعر شاعران امروزی که باتجربه، آگاه، درس خوانده و آشنا با متون کهن هستند، همچنان وجود دارد و افرادی که این شعرها را میخوانند متوجه میشوند که پشتوانه شعر آن ها، برداشتی از طنزهای متون کهن است.
او به این هم اشاره میکند که در شعرهای نشریات طنز، چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، با رسیدن ماه مبارک رمضان شعرهای طنز کار میشده است. مثلا مرحوم ابوالقاسم حالت شعر مفصلی دارد درباره کسی که افطار را با خوردن به سحر وصل میکند. او در بیت آخر میگوید: برخاست به ناگاه چو خمپاره صدایی / این توپ سحر بود و یا من ترکیدم.
این داور جشنوارههای ادبی خاطرنشان میکند: امروز در فضای مجازی، شرایط برای بیان حرفهای زرد و بی بنیاد فراهم است و نمیتوان مانع گسترش آن شد. معمولا حرف عجیب و غریب و هرقدر غیر منطقی، مشتری هم دارد. در این بین، در نظام تربیتی ما روی این مبانی کار نمیشود تا افرادی تربیت کنیم که خودشان قدرت تشخیص درست از غلط را داشته باشند تا این گونه حرفها را به راحتی نپذیرند. بخشی از کم کاری هم مربوط به صداوسیماست.
طنز ماننددارو است
پرویز روحبخش، طنزپرداز و گوینده پیشکسوت صداو سیمای خراسانی، نیز میگوید: طنز تعریف خاص خودش را دارد. مانند دارویی که با پوشش شیرین، موضوع را به خورد خواننده و شنونده میدهد. درحالی که متن آن جدی است: شعرهای زیادی وجود دارد که شاید در قالب طنز جا بگیرد، اما با انگیزه دیگری ساخته شده است. اما طنز نجیب و نابی که ما دنبال میکنیم یا مرحوم کیومرث صابری در دانشگاه گل آقا ترویجش داد، چاقوی جراحی یا کارد سلاخی نیست. شاخه گلی است که برای بیدارشدن خفته زیر بینی او میگیریم.
خاطرنشان میکند: من بارها گفته ام طنز، باریک و ظریف است. طنز شناخت اجتماعی، مذهبی، سیاسی، روان شناسی و مردم شناسی و احاطه به سابقه طنز در کشور را میخواهد. طنز جایگاه والایی دارد و میتواند ناهنجاری را به هنجار تبدیل کند و هدف آن، اصلاح جامعه است، اما نمیخواهیم به هر قیمتی، سوژه به دست کسانی بدهیم که بعد خود ما را هدف قرار دهند.
غزل بهترین قالب طنزپردازی
قاسم رفیعا، شاعر طنزپرداز مشهدی نیز بر این باور است که نگاه شاعران طنزپرداز معاصر به رفتار نادرست برخی افراد است. نویسنده «هزاره اندوه» میگوید: با تأمل در اشعار رمضانیه، اشعار زیبایی وجود دارد که شاعران طنزپرداز با ذوق و شوق سروده اند.
مثلا سوژهای که خیلی به آن پرداخته شده است، درباره کسانی است که از افطار تا سحر دائم در حال خوردن هستند. موضوع دیگری هم که در شرایط کرونا به آرزو یا حسرت روزه داران تبدیل شده است، ماجرای حذف افطاری دادن هاست که در شعر شاعران بسیاری به شوخی به آن پرداخته شده است.
او به شعری از سعید طلایی با موضوع عید فطر و پایان ماه مبارک رمضان اشاره میکند که گفته است:
هم آمدنش عالی و هم رفتنش عالی
با بانگ اذان آمد و با بانگ اذان رفت
یک ماه خلائق همه خوردند و نخوردیم
دائم ز لب و لوچه ما آب دهان رفت
تا عذر بیابند که روزه نگیرند
پرویز پی دکتر اعصاب و روان رفت
این منتقد ادبی به قالب مناسب شعرهای طنز نیز اشاره میکند و میگوید: بیشتر طنزپردازان از دو قالب مثنوی و غزل برای بیان نگاه خود استفاده میکنند. قالب غزل، ذوقی است و شاعر در هر بیت، باید ردیف و قافیه جذاب و مناسب پیدا کند و میتواند در هر بیت حرف تازهای بزند. به تکرار نمیافتد و آزادی بیشتری دارد. در هر صورت شعرهای بهتر طنز، در قالب غزل است و شعرهای بلند و طولانی این حوزه نیز در قالب مثنوی و چهارپاره سروده میشود.
به نظر میرسد، شاعران معاصر هم خیلی به سرودن اشعاری درباره ماه مبارک رمضان نپرداخته اند. شاید توجه به همان مرز باریک میان جد و طنز در پرداختن به اشعار مناسبتی آنها را از این کار بازداشته است. در این میان، سرودههای آنها با اعتقاد و التزام به مبانی اعتقادی، بیشتر نقد و شوخی با رفتارهای فردی و اجتماعی روزه داران بوده است.