برخی آیات و احادیث، از گذشتههای دور برای آدم چراغ میشوند و تا همیشه هم پرتو میافشانند.
از این جمله است برای من این کلام مولا علی (ع) که میفرماید: اَتَزعَمُ اَنَّکَ جِرمٌ صَغِیرٌ وَ فِیکَ انطَوَی العَالَمُ الاَکبَرُ؛ شما فکر میکنید یک موجود کوچک هستید، در حالی که کل جهان در درونتان نهفته است. واقعا چنین است. به خودمان در آینه نگاه کنیم، به فهم تازه از کلام امام خواهیم رسید و آیات الهی را به چشم خواهیم دید.
اصلا چهره خود ما کتابی است برای خواندن آیات. هرکدام از اجزای صورت، خود یک کتاب مجزاست برای تجزیه و تحلیل عنایتهای الهی به انسان. اگر بتوانیم به درک حقیقتهای واقعی شده در صورت برسیم، در ایمانمان هم به صداقت خواهیم رسید.
همین ابرویی که بالای چشم است خودش یک دنیای ویژه است. نه از این جهت که اگر کسی بگوید بالای چشمت ابروست، گره بزنی به ابرو و دست و یقه اش را بگیری، نه. اتفاقا اگر کسی آدرس ابرو را بالای چشمت داد باید دیده به معنا بگشایی برای تماشای الطاف الهی.
من این گزاره را پسندیدم که بنده خدایی نکته بین در فضای مجازی، به این حقیقت چنین توجه داده بود که؛ «به ابروهام نگاه میکنم و یاد وقتایی میافتم که تو با همین تارهای کوتاه مو اجازه نمیدی عرق وارد چشمای من بشه. یا وقتی که توی بارون اونارو چتر چشمای من قرار میدی تا بتونم باز نگهشون دارم و به مسیرم ادامه بدم.» دقیق توجه کرده بود به کارکرد ابرو که میتواند مثل چتر عمل کند. میتواند به باز بودن چشمها امتداد بدهد. با باز بودن چشم، او را به سلامت از موانع عبور دهد.
او در همین پُست، به این نکته ظریف هم توجه کرده و به تبع توجه داده است که؛ «حتی جهت رویش ابروهام رو هم جوری طراحی کردی تا قطرات آب یا عرق روی اون سُر بخورند و از گوشه خارجی چشم هام روی صورتم جاری بشن.»
یعنی در مسیری که نه تنها هیچ ضرری ندارد که طراوت هم میبخشد به گونه ها. عجیب است این حکایت ابرو نه فقط برای محافظت از چشم که در جای خود یک رسانه تمام است. یک ظرفیت بی بدیل در انتقال حس و پیام. بی آنکه نیاز به مترجم داشته باشد، حرف خود را به همه، با هر زبان که باشند منتقل میکند.
این را هم نویسنده پست به خوبی دیده و نوشته است: «علاوه بر همه این ها؛ تقریبا تمام احساساتم رو میتونم با حرکت دادنشون نشون بدم.» و این طرفه نکته و نگاه که؛ «و اگه اونا رو نداشتم؛ حتی خنده هام هم ترسناک و بی روح میشدن...» واقعا حکایتها دارد ابرو که فهم آن به درک آدمی آبرو میدهد. او را به تأملاتی میخواند که انسان را به عبودیت میرساند. باری، ما اگر در آینه نگاه کنیم، آیات الهی را خواهیم دید. آیاتی که برای ما مثل پیغام میشود. پیغامِ دوست برای برگشتن به خانه پدری که همان بهشت است.