حسین بیات | شهرآرانیوز؛ امروز روز بزرگداشت حکیم عمرخیام نیشابوری است. فقیه، ریاضیدان، منجم بزرگ و حکیمی که دستبرقضا از بزرگترین و مشهورترین شاعران تاریخ ایران است که معروفیتش، مرزها را درنوردیده است و در سرتاسر گیتی، فیلسوفی خردگرا شناخته میشود. همین شهرت موجب شده است که درباره شخصیت و دانش خیام، صحبتهای بسیار شود و تحقیقهای فراوانی صورت بگیرد، اما آنچنان که باید به تاریخچه آرامگاه این اندیشمند پرداخته نشود. در مطالب پیشرو، نگاهی انداختهایم بر تاریخچه ساخت آرامگاه این اندیشمند بزرگ نیشابوری.
نیشابور قدیم که ویرانههای باقیمانده آن امروز با نام «شادیاخ» شناخته میشود، در زمان وفات خیام، قبرستانی دارد به نام «خیرق» یا «حیره». این گورستان در شمال تلاجرد علیا و در جنوب گورستان سردمیدان قرار داشته است. خیام را در این گورستان به خاک میسپارند. بنا بر گزارش نظامیعروضی، خود خیام در سنه ۵۰۶ قمری چنین پیشبینی کرده بود: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری، شمال بر من گلافشان میکند».
نظامیعروضی زیارت گور خیام را در سنه ثلاثین ـ ۵۳۰ قمریـ چنین روایت کرده است: «چون به نیشابور رسیدم، چهار سال بود که تا آن بزرگ روی در نقاب خاک کشیده بود. آدینهای به زیارت او رفتم و یکی را با خود ببردم که خاک او به من نماید. مرا به گورستان حیره، بیرون آورد و بر دست چپ گشتم. در پایین دیوار باغی، خاک او دیدم نهاده و درختان امرود و زردآلو سر از آن باغ بیرون کرده و چندان برگ شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گل پنهان شده بود و مرا یاد آمد آن حکایت که به شهر بلخ از او شنیده بودم».
توصیف نظامی، نخستین توصیف از آرامگاه خیام در گورستان حیره است. مزار او در چندمتری مزار محمدبنمحمد زیدبنعلی بنحسین بنعلی بنابیطالب، ملقب به محمد محروق قرار دارد؛ البته تأکید دفن امامزادهمحروق در گورستان تلاگرد یا تلاجرد بنا بر روایت برخی منابع، این شبهه را پدید آورده که گوری که ابتدای قرن گذشته بهعنوان مزار خیام بازسازی شده است، متعلق به او نیست و باید بهعنوان یک یادمان آن را درنظر گرفت، برخی، اما معتقدند گورستان حیره، همان گورستان تلاگرد است که در دوره خیام (حدود سه قرن بعد) تغییر نام داده است. بههرترتیب خیام درکنار باغی خرم به خاک سپرده میشود.
پایان به تاریخ ۵اکتبر ۱۸۸۵ میلادی برابر با ۱۳ مهر ۱۲۶۴ خورشیدی
در دوره سلجوقیان، بنایی بر روی قبرهای این گورستان ازجمله مزار امامزادهمحروق بنیان میشود که در حمله مغول به نیشابور از بین میرود. ساختمان فعلی امامزاده به دستور امیر کمالالدین، یکی از رجال معروف در زمان سلطان حسینبایقرا تیموری بنا میشود و سپس در دورههای شاهطهماسب اول (۱۱۱۹قمری)، شاهسلطانحسین صفوی و نادرشاه افشار (سال۱۱۴۵قمری) مرمت و تکمیل میشود.
مشخص نیست آرامگاه خیام در این دوره چه وضعیتی داشته است، اما نخستین خبری که مربوطبه مرمت آرامگاه حکیم است، خبری است که از بازسازی آن توسط فرخسیرمیرزانیرالدوله (زاده۱۲۳۵، وفات ۱۲۸۰قمری)، پسر فتحعلیشاه قاجار، حکایت میکند؛ البته از چندوچون آن اطلاعی در دست نیست. نخستین تصویری که از آرامگاه خیام موجود است و درباره شکل آرامگاه شرح میدهد، مربوط به زمان حکومت ناصرالدینشاه (۱۲۲۷ تا ۱۲۷۵خورشیدی) است. در این دوره، شهرت خیام چنان عالمگیر است که حتی سیاحان و گردشگران خارجی را هم به زیارت مزار خود میکشاند.
این تصویر (تصویر شماره یک)، طرحی است که ویلیام سیمپسون به تاریخ ۵ اکتبر ۱۸۸۵ میلادی، برابر با ۱۳ مهر ۱۲۶۴ خورشیدی از آرامگاه خیام کشیده است. آرامگاه، اتاقکی ایوانمانند است در ضلع شرقی آرامگاه محمد محروق.
سیمپسون، نقاش جنگ است که همراه هیئت اعزامشده به سرحدات ایران برای تعیین مرزهای ایران و افغانستان، از مقبره خیام بازدید میکند. او ضمن این بازدید، سه بوته گل سرخ را که بر مزار خیام روییده است، بههمراه نامهای به انگلستان میفرستد. بذر همین بوتههاست که با انتقال بر سر مزار ادوارد فیتز جرالد، مترجم انگلیسی رباعیات خیام، در سال۱۸۹۳ به گل مینشیند و شکوفه میدهد.
به میدان خیام در داخل شهر نیشابور منتقل می شود
در همین دوره ناصرالدینشاه است که انگلیسیهایی که از آرامگاه بازدید میکنند، از شاه درخواست میکنند آرامگاهی برای خیام بسازد، اما شاه با وعده اینکه «خودمانمیسازیم»، مانع میشود.
در این دوره، آرامگاه خیام اوضاع خوبی ندارد. روزنامه رعد در شماره ۲۷ سال یازدهم خود به تاریخ ۱۴شعبان۱۳۳۸ (۱۳اردیبهشت۱۲۹۹) به نقل از مسافری مینگارد: «ازجمله مشاهدات تأسفآور در عرض راه مناظر، مقبره مرحوم عمرخیام بود. این مقبره در دیوان دست راست مزار یکی از امامزادههای موسوم به امامزاده محمد محروق واقع است. امامزاده مذکور سالی قریب به ۱۴۰۰ تومان موقوفات دارد و متولیان آنجا منحصر است به سیدی که در سال، مختصر جنس به او میدهند و از بعضی نذورات هم استفاده مینماید. مازاد را معلوم نیست کدام بیانصافی برمیدارد و امامزاده را به حدی نزار گذاشته است.
فقط دو سال قبل به اسم تعمیر آنجا شروع به خرابی نمودند و اول خرابی، همان ایوانی بود که افتخار و ادبای ایران در آنجا مدفون است، ولی تعمیر نشده و ستونهای نیمهکاره در ایوان بالا بردند و آن مقبره، محل خاک و خاشاک بنایی شده و هیچکس در فکر تعمیر آنجا نیست و موقوفی آنجا هم متناوبا دستبهدست هواوهوس معدودی گردیده است».
بیشتر ادبدوستان وضعیت آرامگاه حکیم نامدار ایرانی را «لکه سیاهی از بیحسی و فقدان روح قدرشناسی ملت ایران از بزرگان و رجال تاریخی خود» میدانند که در «صفحات تاریخ انسانیت» ثبت شده است.
مرداد ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی در نامهای به مهندس هوشنگ سیحون مینویسد که وضع بنای موجود آرامگاه خیام با شخصیت علمی و هنری خیام، متناسب نیست و انجمن درنظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد. از سیحون که پیش از این آرامگاه ابنسینا را ساخته است، خواسته میشود طرح و نقشه جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند.
سیحون برای اجرای ایده خود، نیاز به جابهجایی محل قبر دارد؛ محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون، در گوشه شمالی باغ (محل فعلی) تأیید انجمن را میگیرد و درپی آن طرح پیشنهادی سیحون در ۱۳۳۷ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده میشود. در سال ۱۳۳۸ ساخت آرامگاه کنونی خیام شروع میشود و سال ۱۳۴۱ پس از سه سال کار مداوم، احداث ساختمان آن به پایان میرسد. آرامگاه آخر حکیم عمرخیام ۱۲فروردین۱۳۴۲ با حضور محمدرضا پهلوی در نیشابور افتتاح میشود. این بنا ویژگیهای منحصربهفردی دارد که در مطلبی جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
تصویر سمت چپ: روز افتتاح آرامگاه است؛ ۱۲ فروردین ۱۳۴۲
اواخر دوره قاجار است که میرزامحمدتقیخان ملکالشعرای بهار در مجله نوبهار خود، توجهها را بهسمت آرامگاه بزرگانی، چون خیام و فردوسی جلب میکند. ملکالشعرای بهار، سال۱۳۰۲ ضمن نوشتن مقالهای با تیتر «مقبره فردوسی»، ساختن مقبره آن شاعر بزرگ را به رضاخان، سردار سپه، پیشنهاد میدهد و چنین مینویسد: «برای پذیرفتن دعوت ما، آقای سردار سپه تنها کافی است». این پیشنهاد یک سال پس از شکلگیری انجمن آثار ملی مطرح میشود؛ درست در دورهای که احساسات ملی ایرانیان اوج گرفته است. ماجرای ساخت آرامگاه خیام، اما از انتشار خبری در آبان ۱۳۰۴ خورشیدی آغاز میشود.
در این ایام، آقابالاخان گنجی معروف به «سالار معتمد» که یکی از خوانین بزرگ نیشابور و خراسان در اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول است، تصمیم میگیرد مزار عمرخیام را تعمیر کند که در آن ایام، «نیمهویرانهای ناشکوه» است. این تصمیم با اقبال روبهرو میشود و روزنامه آزادی، سال یک، شماره۱۲ به تاریخ ۱۰دی ۱۳۰۴ در گزارشی با تیتر «تعمیر مقبره افتخار مشرق» مینویسد: «امیدواریم یک سالار معتمد دیگری هم برای تعمیر مقبره محیی عجم، حکیم فردوسی طوسی، پیدا شده، ایران و ایرانی را از ذلت قدرنشناسی خلاص کند».
اگرچه وعده آقابالاخان گنجی عملی نمیشود، انجمن آثار ملی و مجلس شورای ملی برای تعمیر هر دو آرامگاه فردوسی و عمرخیام پایکار میآیند. موضوع اصلی جلسه ۱۲۵ مجلس دوره ۶ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۰۶، شور و مذاکره مربوطبه قانون ۲۰ هزار تومان هزینه پیشنهادی ارباب کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی برای تعمیر مقبره فردوسی از محل صرفهجویی ۱۳۰۶ مجلس است که عبدا... یاسایی، نماینده سمنانودامغان، پیشنهاد میدهد آرامگاه خیام نیز با همین مبلغ بازسازی شود و میگوید: پیشنهاد میکنم [در متن قانون]بعد از «مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسیطوسی» اضافه شود «تعمیر مقبره خیام در نیشابور».
به اعتقاد او با پانصد تومان میشود وضعیت فعلی آرامگاه را بهبود بخشید و، اما با پیشنهاد استفاده از بودجه ساخت آرامگاه فردوسی موافقت نمیشود و از یاسایی خواسته میشود طرح جداگانهای برای استفاده از بودجه سال آینده پیشنهاد بدهد. گویا با همین طرح است که زمینه مرمت و ساخت مقبره خیام در سال ۱۳۰۷ فراهم میشود. ارباب کیخسرو شاهرخ که تحویلدار انجمن آثار ملی نیز هست، بهعنوان نماینده برای برآورد هزینه ساخت آرامگاه، خرداد۱۳۰۷ به نیشابور میآید. او وعده میدهد که «عماقریب اقدام مؤثری برای بنای مقبره خیام خواهند نمود».
روزنامه اطلاعات چند روز قبل از بازدید ارباب کیخسرو در شماره۵۰۱ انتشاریافته در ۸ خرداد۱۳۰۷ خود، وضعیت مقبره شاعر شهیر را اینگونه توصیف میکند: «مقبره این شخصیت بزرگ در قرنی که معروف به قرن خیام است و در تمام ممالک متمدنانه نام این شخص نقل تمام محافل ادبی و اجتماعی است، عبارت است از یک اتاق سه ذرع در پنج ذرع که جلوی آن سه دهانه درگاه بزرگ دارد، ولی در ندارد. درون این اتاق فقط با خشت خام یک نمای قبر به بلندی سه چهاریک ذرع و عرض یک ذرع و چهاریک و طول دوذرعونیم ساخته شده که در چند سال قبل توسط حضرت والا شاهزاده افسر، نماینده محترم سبزوار، این اتاق تعمیر و سفیدکاری شده.
زینت این مقبره بهعوض اینکه اشعار آن بزرگوار را با آبطلا روی کاغذهای قیمتی نوشته و با قابهای اعلی به دیوار آن آویزان نمایند و جلب نظر نظار را بنمایند و یا آنکه اقلا یکیدو تصویر از خود عمرخیام در این اتاق بگذارند، میدانید چیست؟ اشکال مختلف حسین کرد با آن سبیلها و آن خنجرهای آبدار در دو دست و اشعار «خط نوشتم تا بماند، یادگار». «نوشتم بر دیوار خانه» یا «به یادگار نوشتم خطی به دلتنگی» و سایر علائم و آثاری که در اغلب درودیوارهای موسوم ما ملت است».
طاهرزاده بهزاد که بهعنوان طراح و سازنده ساختمان مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی انتخاب شده است، را انجمن آثار ملی برای طراحی و ساخت بنای آرامگاه خیام نیز انتخاب میکند؛ البته به نقل از روزنامه اطلاعات، شماره۱۳۵۱، تاریخ ۱۰مهر۱۳۰۹ اولین اتفاق برای بهبود وضعیت آرامگاه خیام در مهر۱۳۰۹ رخ میدهد: «به اداره طرقه (راه) خراسان دستور داده شده که در ماه آبان، تعمیرات ضروری راهی را که از جاده شوسه نیشابور به مقبره حکیم عمر خیام میرود، بهعمل آورند».
عملیات و اصلاحات باغ و ابنیه آرامگاه خیام با سنگهای سفید مشهد اجرا میشود. قبرستان مرتفع مسیحی، قسمت جنوبی آرامگاه، از چهار تا هشت گره، خاکبرداری و مسطح شده، به یک صفحه آبگیر مبدل میشود. بهجز چمن و گلکاری محوطه، خیابان وسط باغ تا در ورودی با آجر مفروش و شنریزی میشود. درواقع باغ به شمایل امروزیاش درمیآید. بنایی که برای آرامگاه خیام ساخته میشود، یک ستون سنگی است که به هشت رباعی حکیم عمرخیام مزین است. از این آرامگاه چند روز قبل از شروع هزاره فردوسی در ۱۹مهر ۱۳۱۳ مستشرقان و فضلای داخلی بازدید میکنند و بهطور رسمی افتتاح میشود.