صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چرا این روزها تعداد قتل‌های خشن بیشتر شده است؟

  • کد خبر: ۱۶۹۲۱۵
  • ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶
یک روان‌شناس: در روان‌شناسی، برای فردی که به‌طور خشن اقدام به قتل می‌کند، اصطلاح چندباره کشتن را استفاده می‌کنند، در این شرایط قاتل به‌خاطر ناکامی‌های پی‌در‌پی دچار خشم می‌شود و به‌نوعی این خشونت را به‌صورت قتل خشن بروز می‌دهد.

محمدجواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ یک ضربه یا درنهایت سه ضربه چاقو به سینه فردی بخورد، دیگر او را باید جزو اموات حساب کرد. فقط کافی است که یکی از ضربات به قلب برسد، در چنین شرایطی فرد قطعا زنده نمی‌ماند. اما بررسی وضعیت قتل‌های صورت‌گرفته از انتهای سال گذشته تا همین هفته، نشان می‌دهد که قاتلان هدفشان صرفا کشتن نبوده است و بلایی سر اجساد آورده‌اند که انگار هدف دیگری را دنبال می‌کرده‌اند. همچون پرونده «قتل با آسفالت خیابان» که متهم مدعی بود می‌خواسته از مقتول انتقام سختی بگیرد. یا جسد زنی جوان که هفته گذشته در انتهای بولوار امیریه کشف شد و قاتل یا قاتلان سرش را با بلوکه بتنی متلاشی کرده بودند. البته دو قتل بسیار خشن‌تر هم داشتیم یکی در انتهای سال گذشته که پسری جوان پس از کشتن پدر، امعاواحشای داخلی شکم را بیرون کشیده و قلب را خورده بود یا همین دو هفته پیش پسری جوان با ۴۴ ضربه چاقو مادرش را کشته بود. اما در پس این جنایت‌ها، فرد جانی به دنبال چه بوده است و چرا چنین جنایت خشنی را مرتکب شده است؟

قاتلان با هم فرق دارند

پیگیری پرونده‌های قتل در مشهد از سوی دستگاه قضا برعهده قضات جنایی گذاشته شده است و این افراد به‌طور ویژه موضوع قتل‌ها را پیگیری می‌کنند. با این پیشینه، قطعا قاضی جنایی با توجه به یافته‌های خود در پرونده‌های مختلف، بهترین فردی است که می‌تواند پاسخگوی علت قتل‌های خشن باشد. به همین بهانه به‌سراغ قاضی محمود عارفی‌راد، بازپرس ویژه قتل دادسرای ناحیه ۲، می‌رویم تا پشت صحنه پرونده‌های قتل‌های خشن را بررسی کنیم.

به گفته این مقام قضایی، قتل‌ها معمولا دوگونه هستند یا هیجانی‌اند یا برنامه‌ریزی‌شده. در قتل‌های هیجانی افراد معمولا بر اثر عصبانیت، نزاع و درگیری با چاقو یا ضربات سنگین، فردی را به قتل می‌رسانند، در این شرایط معمولا با جنایت خشن روبه‌رو نیستیم، هر چند گاهی ممکن است فرد در میانه نزاع چندین ضربه چاقو هم زده باشد، اما این به‌منزله قتل خشن نیست. قتل‌های خشن در دسته قتل‌های برنامه‌ریزی‌شده رخ می‌دهد و معمولا فرد بر اثر نفرت، انتقام‌گیری و... به قتل خشم اقدام می‌کند، همچون پرونده پسری که قلب پدرش را خورده بود.

نادانسته‌های اجتماعی

این بازپرس جنایی ادامه می‌دهد: در بررسی قتل‌های خشن، گاهی احساس می‌شود که فرد مشکلات روانی دارد، بنابراین جنون قاتل را بررسی می‌کنیم، چون چنین قتل خشونت‌آمیزی از عهده یک دیوانه برمی‌آید، هر چند حس تنفر نیز یکی از عوامل دخیل در این پرونده‌هاست.

قاضی عارفی‌راد درباره راهکار‌های پیشگیری از حرکت جامعه به این سمت بیان می‌کند: نمی‌توان یک توصیه یک خطی در این زمینه داشت، چون این تصمیم به ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... مرتبط می‌شود و باید خانواده‌ها و افراد در تنظیم رابطه با یکدیگر، نحوه رویارویی با مشکلات و داشتن روابط سالم خانوادگی آموزش دیده باشند، وقتی یک پدر یا مادر نمی‌داند چطور مشکلات فرزندانش را بدون تنش و آسیب حل کند، همین برخورد اشتباه تبدیل به تنفر در فرزندان می‌شود، برای حل این موضوع نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت هستیم.

امان از ناکامی‌های کوچک

یک روان‌شناس با تأیید اظهارات مقام قضایی معتقد است که در روان‌شناسی، برای فردی که به‌طور خشن اقدام به قتل می‌کند، اصطلاح چندباره کشتن را استفاده می‌کنند، در این شرایط قاتل به‌خاطر ناکامی‌های پی‌در‌پی دچار خشم می‌شود و به‌نوعی این خشونت را به‌صورت قتل خشن بروز می‌دهد.

به گفته دکتر مهدی سودآوری، ناکامی معمولا از ابعاد کوچک شروع می‌شود؛ مثلا شما اگر به‌زور عروسک یک کودک را بگیرید او دچار خشم می‌شود، ولی نمی‌تواند به شما آسیبی برساند. این موضوع در حوزه نیاز‌های عاطفی نیز وجود دارد، به طور مثال جوانی که از دختر موردعلاقه‌اش جواب رد شنیده باشد، مستعد اسیدپاشی بر روی دختر است.

این مدرس دانشگاه با اشاره به مبحث جابه‌جایی مقتول بیان می‌کند: گاهی فرد در طول زمان‌های مختلف در شرایط تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با او تبعیض‌آمیز برخورد شده است، حالا که بزرگ شده و می‌تواند انتقام بگیرد، لزوما به‌سراغ مقصر اصلی نمی‌رود، چون به او دسترسی ندارد؛ بنابراین به‌طور نمادین به‌سراغ افراد مختلف می‌رود، همچون حادثه حمله دو روز پیش به یک روحانی در مترو تهران که ضارب او را نماد مشکلات فرهنگی‌اش می‌داند یا اتفاقی که چند سال قبل در یکی از محله‌های افغانستانی‌نشین کرمان افتاد که تعداد زیادی کرمانی به‌دنبال مشکلات مختلفی که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کردند بر سر یک خبر، به این محله حمله کردند.

اقتصاد سخت، قتل‌های خشن

وی ارتباط مشکلات اقتصادی با قتل‌های خشن و حتی زنجیره‌ای را یک ارتباط معنادار می‌داند و می‌گوید: اگر وضعیت اقتصادی خراب باشد، به‌همان اندازه تعداد و خشونت قتل‌ها نیز افزایش می‌یابد، به طور مثال در تحقیقی که در اوایل قرن بیستم در آمریکا انجام شد، هرگاه قیمت پنبه پایین می‌آمد و وضع اقتصادی کشاورزان بدتر می‌شد، تعداد قتل بردگان نیز افزایش می‌یافت و کشاورزان زورشان فقط به سیاه‌پوستان می‌رسید و از آن‌ها انتقام می‌گرفتند.

یک پیش‌بینی تکان‌دهنده

این روان‌شناس با اشاره به انجام تحقیقاتی که در یکی از کانون‌های اصلاح و تربیت صورت‌گرفته و مشخص شده است که ۶۰ تا ۷۰ درصد مددجویان این مرکز، بعد از خروج از آنجا به زندان می‌افتند، تصریح می‌کند: معمولا بیشتر قاتلان امروز بین بیست‌تا چهل‌ساله هستند، یعنی متولدان دهه‌های شصت و هفتاد، حالا وضعیت اقتصادی آن سال‌ها بهتر از حالا بوده است، اما کودکان خانواده‌های فقیر، بدسرپرست و... امروز، ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر به سن انتقام‌گیری می‌رسند و در آینده با یک بمب ساعتی عجیب و خطرناک از قتل‌ها و جرائم روبه‌رو خواهیم شد، مگر اینکه بهزیستی و خیریه‌های مرتبط با آن، از همین حالا زیر پروبال این کودکان را بگیرند و آن‌ها در جامعه دیده شوند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.