آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ بهره حداکثری از فضای هیئت، الزاماتی دارد که در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی واعظموسوی، خطیب و مشاوره خانواده، آن را بررسی کردهایم و گزارش کاملش را میخوانید.
بیانات تازه رهبر معظم انقلاب در دیدار با مبلغان در آستانه محرم حسینی، نشان میدهد که مجالس مذهبی و هیئتهای عاشورایی باید منبرمحور، واعظمحور و خطیبمحور برنامهریزی و عمل کنند، نه آنکه محوریت در آنها با مداحی باشد، اما با وجود این ضرورت، گاه دیده میشود که محور برخی هیئتهای مذهبی با مداحان و مداحی است، درحالیکه در مقایسه با یک خطیب و منبری، مداحان آگاهی مذهبی کمتری دارند. این واعظان هستند که حدود سیچهل سال از عمر خود را در کسب آگاهی از معارف مذهبی صرف کردهاند.
تجربه طلایی و موفق سالهای نهچندان دور ما نیز نشان میدهد که محور مجالس و هیئتهای مذهبی با خطبا و وعاظ بوده است. نه آنکه مداحی و شور نباشد، نه! اما اصل با سخنرانی و خطابه بود و جمعیت برای شنیدن معارف اسلامی و موعظه دینی جمع میشدند و بخش محدودی از مجلس اهلبیت (ع) به سینهزنی و عزاداری اختصاص مییافت، نه آنکه منبر و سخنرانی تحتتأثیر مداحی و مرثیهخوانی قرار بگیرد.
به همین دلیل هم در این مجالس، آگاهی و اطلاعات دینی مردم افزایش پیدا میکرد، معارف مذهبی را فرامیگرفتند و با روح متعالی دین و سبک زندگی دینی آشنا میشدند و در ادامه، احساساتشان با مداحی ذاکران آلا... (ع)، تحریک میشد و شور و شعور مذهبی درهم میآمیخت و اینچنین، بسته تربیتی هیئت و مجالس مذهبی کامل بود.
اما چندسالی است که جلسات دینیمذهبی، مداحمحور شدهاند؛ یعنی محور عزاداریها، مداحان هستند و حتی اگر از منبری و واعظ هم دعوت میشود، در حاشیه قرار میگیرند و وقت مناسب به آنها داده نمیشود و غلبه وقت با مداحی، مرثیهسرایی و سینهزنی است و وقت کمتری به آموزش مسائل دینی اختصاص مییابد.
وقتی منبر و وعظ در حاشیه قرار بگیرد و کارکرد اصیل و اصلیاش را از دست بدهد، خروجی آن «تربیت قشری» نسل آینده میشود. شهیدمطهری معتقد است مسلمانانی که در صدر اسلام، قشری (سطحی) فکر و عمل میکردند و به خوارج شهرت یافتند و مقابل امیرالمؤمنین (ع) خروج کردند، نتیجه رویکرد اهمالگرایانه دستگاه خلافت بودند.
درپی اهمال حکومت، آنها از رشد لازم محروم شدند و قشری رشد کردند و با عمق دین آشنا نشدند و درکشان از آن سطحی بود، لذا در بزرگسالی مقابل امیرالمؤمنین (ع) دست به شمشیر بردند، بنابراین باید مراقب بود که جوانان و نوجوانان با عمق دین و معارف مذهبی آشنا شوند. گاهی میبینیم جوان و نوجوان مذهبی درپی تعبیر خواب و امثال آن است و آن را سند میداند؛ یعنی چیزی که در دین حجیت ندارد، معیار انتخاب و دینداری او شده است، لذا همسو با بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع مبلغان، باید قدری در محتوا و برنامهریزی مجالس دینیمان، تجدیدنظر کنیم تا به مجلس عزاداری تراز آنهم در محرم حسینی برسیم.
مخاطبشناسی نه کاری است آسان، نه سخت و ناشدنی؛ یعنی اگرچه مهارت و هنر میخواهد، شدنی و ممکن است. مخاطبشناسی یعنی اینکه بدانیم چه افرادی با چه خاستگاه و نیازهایی پای منبر نشستهاند و به هیئت و مجلس اهلبیت (ع) آمدهاند و با چه شبهاتی مواجهند. این شناخت به منبری و واعظ برای انتخاب محتوای درست و کاربردی کمک میکند. باید توجه کرد که صرف صحت و اصولی بودن محتوا، مجوز طرح و ضامن اثرگذاری آن بهویژه در جذب جوانان نیست؛ چون گاهی در منابر و هیئتها و مجالس عزاداری، مطالب درست و متقن ارائه میشود، اما چون ناظر به نیاز مخاطب نیست و احتیاجش را برطرف نکرده است، او را جذب و در وی اثر نمیکند.
بهکارگیری رویکردهای نابجا و غیرمتناسب در مجالس مذهبی و عزاداریهای حسینی، نشان میدهد ما برای افرادی سخن میگوییم که آنها را نمیشناسیم و نیازشان را نمیدانیم. بستههای منبر و هیئت باید براساس نیاز مخاطب باشد و با شناسایی او تهیه و ارائه شود تا اثرگذار باشد.
مسجد باید اولویت زندگی مسلمانان باشد. متأسفانه گاه درهای مساجد، بسته است و رفتوآمد مردم به خانههای خدا به برگزاری حداکثر یک وعده، دو وعده یا بهطور خوشبینانه و در معدود مساجد، سه وعده نماز محدود میشود. بعد هم در مسجد بسته میشود تا وعده بعدی نماز یا برگزاری مجلس ختم و ترحیم، درحالیکه مسجد کارکردهای متنوع دارد.
وقتی مردم از نظر روحی و روانی خسته میشوند، به کجا باید پناه ببرند؟ نیمکت پارک چقدر میتواند خستگی روحی انسان را برطرف کند و او را به آرامش برساند؟ گاهی نوجوان و جوان نیاز دارد به مسجد پناه ببرد و روحانی یا رهبر مسجد آنجا حضور داشته باشد و پذیرا و سنگصبور او باشد.
مسجد در زمان پیامبر (ص) کارکردهای بسیار داشت؛ محل حضور سفیران دیگر کشورها، مقر تصمیمگیری برای صلح و جنگ و به تعبیر امروزیها پایگاه بسیج و... بود، اما این کارکردها امروز به برگزاری نماز و برپایی مجلس ختم، محدود شده است که بهمنزله ظلم در حق مسجد و بهنوعی تعطیلی معنوی آن است. اینکه برای حضور در مسجد، نماز تحیت سفارش شده است، ریشه در واژه حی یعنی حیات و زندگیبخشی دارد؛ یعنی حیات بخشیدن به مسجد با خواندن دو رکعت نماز. اما این کافی نیست، بلکه رفتوآمد مردم و پناه دانستن مسجد برای عموم بهویژه نسل جوان و نوجوان است که به مسجد حیات میدهد و خانههای خدا را از رکود خارج میکند.
بهترین فرصت این رفتوآمد، مناسبتهای مذهبی بهویژه محرم حسینی است که اقشار مختلف در مساجد و هیئتهای مذهبی حضور مییابند و استقرار هیئتها در مساجد، میتواند این احیای مسجد را رقم بزند تا از ورای عزاداریهای محرم، مسجد رونق و شکوه گذشته را بازیابد.