بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) تمام عالم بیقرار هستند تا روزی که منتقم حقیقی، انتقام ظلم و جفایی را که بر حسین (ع) و یارانش روا داشته شد، بگیرد؛ حادثهای که در ماه محرم سال ۶۱ هجری رخ داد، یک اتفاق بود و یک پیام دارد؛ اتفاقی که رخ داد، در بستر زمان و محدود به همان سال ۶۱ هجری بود، اما پیامی که این حادثه عظیم دارد، تا روز قیامت و تا روزی که انسانها مکلف به تکالیف الهی هستند، ادامه دارد و باید مراقب باشیم که جهت این پیام الهی منحرف نشود.
پیامی که این حادثه برای ما آورده است و مانند آیات قرآن در تارک تاریخ میدرخشد، در وصیتنامهای که امامحسین (ع) به هنگام حرکت از مدینه بهسوی مکه نوشتهاند و آن را به برادرشان محمد حنفیه دادهاند، بهروشنی هویداست. در آن وصیتنامه چنین آمده است: «به نام خداوند بخشنده مهربان، این وصیت حسینبنعلی است به برادرش محمد حنفیه. حسین گواهی میدهد به توحید و یگانگی خداوند و گواهی میدهد که برای خدا شریکی نیست و شهادت میدهد که محمد، بنده و فرستاده اوست و آیین حق (اسلام) را ازسوی خدا (برای تمام جهانیان) آورده است و شهادت میدهد که بهشت و دوزخ، حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند همه انسانها را در چنین روزی زنده خواهد کرد».
امام (ع) پس از بیان اعتقاد خود به یگانگی حقتعالی و نبوت و معاد که اصل اصول دین اسلام است و بازگو کردن هدف خود در خارج شدن از مدینه بهسمت مکه، آنهم با یاران و خانواده خویش، چنین بیان میفرمایند:
«و من از روی خودخواهی یا برای خوشگذرانی و برای فساد و ستمگری و گردنکشی از مدینه خارج نمیشوم، بلکه تنها هدف من از خروج از مدینه برای این سفر، امربهمعروف و نهیازمنکر بوده است و خواسته قلبی من از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیا و زنده نگهداشتن سنت و قوانین جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علیبنابیطالب (ع) است.
هر فردی این حقیقت را از من بپذیرد (و از من پیروی کند)، راه خدا را پذیرفته است و هرکه رد کند (و از من چشم بپوشد و پیروی مرا نکند)، من با صبر و استقامت (راه خود را) در پیش خواهم گرفت تا خداوند درمیان من و این افراد حکم کند که او بهترین حاکم است. این وصیت من به توستای برادر و هیچ توفیقی از هیچ ناحیهای برای من نیست، مگر از ناحیه حق تبارک و تعالی، (پس) به خدای تعالی توکل میکنم و بهسوی او باز خواهم گشت».
اما پیام آنچه در متن این وصیتنامه وجود دارد و میتواند روشنابخش تاریخ پر از ظلم و تاریکی باشد، چند چیز کلیدی است. در رأس آنها، حرکت حسین (ع) یک حرکت اصلاحی با ابزار امربهمعروف و نهیازمنکر است و این نشان از آن دارد که امامحسین (ع) به قصد جنگ و خونریزی از مدینه خارج نشدهاند.
امامحسین (ع) طالب اصلاح امور مسلمانان و حتی بشریت هستند. براساس این وصیتنامه، ایشان یک مصلح هستند که ابزار اصلاحیشان، امربهمعروف و نهیازمنکر است؛ یعنی این امربهمعروف و نهیازمنکر یک ابزار اصلاحی باید باشد. ازسوی دیگر برای انجام دادن امربهمعروف و نهیازمنکر متوسل به سنت جدشان پیامبر خدا (ص) و سیره و روش پدرشان علیبنابیطالب (ع) میشوند؛ یعنی نباید در عنصر امربهمعروف و نهیازمنکر روشی غیر از این دو انتخاب شود که ممکن است نام امربهمعروف و نهیازمنکر داشته باشد، ولی به شکل و روشی دیگر.
یکی از موضوعاتی که امروز باید رعایت شود، آن است که بزرگداشتی برای مقام و تکریم حضرت سیدالشهدا (ع) برگزار و نیز نشان داده شود کهای امام، حسین (ع)! ما پیام تو را دریافت کردیم و تلاش خواهیم کرد بتوانیم آن را در این زمان عملیاتی کنیم. باید این نکته را نیز بدانیم که در راه برگزاری بزرگداشت و تکریم مقام سیدالشهدا (ع)، نباید برای کسی زحمت درست کرد و باری بر دوش دیگران گذاشت، بلکه باید تلاش کرد باری از دوش دیگران برداشته شود؛ بهویژه آن دسته از شیعیان حضرتش که در این راه، توفیق خدمتگزاری دارند.
یکی از نکاتی که در طول این سالهای اخیر در برگزاری مراسم عزا به آن توجه شده است، منع مزاحمت برای دیگران است؛ مانند مانع راه افراد نشدن و اینکه مردم در رفتوآمدشان دچار زحمت نشوند و اگر محیطی بهخاطر پذیرایی از عزاداران حضرت سیدالشهدا (ع)، نیاز به نظافت داشته باشد، خود متولی نظافت شوند و اجازه ندهند مأمورانی که وظیفه نظافت شهر را برعهده دارند، کار مضاعفی انجام دهند؛ البته درکنار این توجه اخلاقی عزاداری، باید عناصر موجود در هدف حضرت سیدالشهدا بهویژه عنصر و ابزار امربهمعروف و نهیازمنکر با روش سنت پیامبر (ص) و سیره علیبن ابیطالب (ع) پررنگ شود و در این ایام بیش از همه خود را نشان دهد.