صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

رسانه‌های اموی برای تحریف تاریخ

  • کد خبر: ۱۷۷۶۶۵
  • ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۵
رفتار جنایتکارانه امویان در روز عاشورا و شدت قساوت آنان درنهایت موجب شد با شهادت حضرت، پیام عاشورا در شکل بسیار وسیع تری در سرتاسر جهان اسلام آن روز منعکس شود و مشروعیت دستگاه معاویه و خلافت فاسد اموی از بین برود.

از مطالب نادرستی که بسیار در این سال‌ها در تحلیل واقعه عاشورا و قیام سیدالشهدا (ع) به آن استناد می‌شود، این است که گفته می‌شود حضرت به عمربن سعد پیشنهاد دادند که بگذارند به جای بیعت با عبید ا...  بن زیاد، یکی از این سه کار را انجام دهند:اختاروا منی خصالا ثلاثا: إما أن أرجع إِلَى المکان الَّذِی أقبلت مِنْهُ، وإما أن أضع یدی فِی ید یَزِید بن مُعَاوِیَه فیرى فِیمَا بینی وبینه رأیه، وإما أن تسیرونی إِلَى أی ثغر من ثغور الْمُسْلِمِینَ شئتم، فأکون رجلا من أهله، لی مَا لَهُمْ وعلی مَا عَلَیْهِم. ابومخنف درباره این روایت تردید دارد و‌ می‌گوید این روایت جماعت محدثان است. یعنی منعکس کننده گرایش «اهل جماعت».

گرایش عمومی آنان این بود که تا جایی که ممکن است، حادثه عاشورا و قتل امام حسین (ع) را به پلیدی ابن زیاد تقلیل دهند و دامن خلافت را از ننگ کشتن پسر دختر پیامبر (ص) پاک کنند. آنان درواقع با نقل روایات «فتنه»، مخالف بودند و‌ می‌گفتند باید امر صحابه و خلفا را به خدا سپرد و در نزاع‌های پیشین مجادله نکرد و حتی آن‌ها را نقل نکرد.

در این دیدگاه بهتر بود امام حسین (ع) چنین پیشنهادی به عمرسعد می‌دادند تا دامن یزید از جنایت قتل پسر دختر پیامبر (ص) پاک شود. جالب این است که ابومخنف چند سطر پایین‌تر در دنباله، روایتی را از همان راویان نقل می‌کند که درپی دادن این پیشنهاد‌ها عمرسعد نامه‌ای به ابن زیاد نوشت و پیشنهاد‌ها را مطرح کرد و ابن زیاد هم قبول کرد، منتها سرانجام این شمربن ذی الجوشن بود که رأی او را تغییر داد. درواقع همه گناه واقعه عظیم عاشورا با تبلیغات دستگاه رسانه‌ای امویان بر دوش شمر می‌افتد.

ابومخنف در ادامه نقل می‌کند که بنا بر روایتی دیگر، سیدالشهدا (ع) چنین پیشنهاد‌هایی را نداده اند. درواقع حضرت با پافشاری بر موضع خود در بیعت نکردن با یزید درعین حال می‌کوشیدند تا حد ممکن از مواجهه خونین با لشکر ابن زیاد اجتناب کنند. پیشنهاد مشخص حضرت این بود که بگذارند فرصتی داده شود تا بدون مواجهه خونین در این مرحله، روند حوادث درمورد «امرالناس» شکل طبیعی خود را پی گیرد.

امر در اینجا معنای حکومت می‌دهد. درواقع حضرت می‌خواستند بدون آنکه مواجهه‌ای صورت گیرد، این فرصت داده شود که از یک سو حضرت بپذیرند در آن موقعیت زمانی خاص، از رفتن به کوفه که به معنای سقوط پایگاه یزید در عراق بود، صرف نظر کنند و در مقابل دستگاه خلافت هم از ایشان درخواست بیعت نکند تا درباره امر حکومت بعدا بحث و تبادل نظر صورت گیرد و تصمیم عراق در برابر شام روشن شود.

روشن بود که این روند درنهایت به معنای سقوط خلافت یزید و شکست طرح دستگاه خلافت شام بود. روایت پیشنهاد‌های سه گانه را  اخباریان و محدثان جای دیگری با شباهتی شگفت انگیز استفاده کرده بودند؛ در مورد ماجرای خون خواهی اصحاب جمل. آنجا هم اصرار بر این بود که طرفین جنگ جمل را درعین حال که تطهیر می‌کنند، راه نجات را همراهی نکردن با هر دو طرف جنگ قلم بزنند. حقیقت این است که حضرت اباعبد ا... (ع) از زمانی که از بیعت با یزید در مدینه سر باز زدند، تا روز عاشورا، قدمی از آنچه در پی آن بودند، عقب نشینی نکردند.

ایشان درواقع در ادامه حرکت هوشمندانه سیاسی خود با ذکر پیشنهاد یگانه‌ای که بالا در روایت دوم ابومخنف دیدیم، سعی کردند تاجایی که ممکن است، زمینه‌ای را فراهم کنند تا حرکت اعتراضی شان در مقابل دستگاه یزید جنبه عمومی تری بگیرد و به اعتراض مردمی و جنبشی فراگیر تبدیل شود. با  این وصف، رفتار جنایتکارانه امویان در روز عاشورا و شدت قساوت آنان درنهایت موجب شد با شهادت حضرت، پیام عاشورا در شکل بسیار وسیع تری در سرتاسر جهان اسلام آن روز منعکس شود و مشروعیت دستگاه معاویه و خلافت فاسد اموی از بین برود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.