پدیده اربعین زوایای متعددی دارد و هر کسی ممکن است بتواند به بخش کوچکی از عظمت این رویداد بپردازد. در مطالعات فرهنگی، بحثی وجود دارد که الان هم داغ شده و از این اصطلاح زیاد استفاده میکنند تحت عنوان «ایونت» یا رویدادهای فرهنگی. حقیقتش این است که اربعین، رویدادی تمدنی به شمار میرود. عموم رویدادها را در سطوح مختلف ملی و جهانی بعضا برگزار میکنند، اما امتداد ندارد؛ در حالی که پدیده اربعین، تداومی حدود هزار ساله دارد. پس اربعین رویدادی تأمل برانگیز است که به آن میگوییم تیپ ایده آل همه رویدادها.
رویدادی که بتواند تا این اندازه جوشش داشته باشد و در گستره زمانی و مکانی گسترش پیدا کند، خصوصیتی است که در دیگر رویدادها نیست. رویدادی که تحت عنوان چهل به صورت خودجوش شکل گرفته است. این رویداد عظیم، تمدنی و تاریخی در گستره زمانی و مکانی که دائم در حال گسترش است، ابعاد مختلفی دارد. یکی از ابعاد آن که برای جامعه حداقل ایرانی میتواند ارزشمند باشد، این است که میگوید مردم چگونه در کنار هم جمع شوند و درباره مسائل خودشان با هم گفتگو کرده و مطابله گری کنند؛ یعنی یک وجه مطالبه گری و انقلابی ارزشمند است.
اینکه حضرت آقا در بیانیه گام دوم تأکید کردند بر نظام انقلابی، این اربعین به ما میگوید که چگونه نظام جمهوری اسلامی میتواند همچنان انقلابی بماند. حقیقت اربعین یک اعتراض بزرگ است و این اعتراض و مکانیسمهای اعتراض تا درک نشود، ماهیت اربعین را درست متوجه نخواهیم شد. انسان مسلمان و شیعی اعتراض میکند و این اعتراض به همان چیزی است که امام حسین (ع) در زمان خودشان به آن اعتراض کرده اند؛ در واقع «اعتراض به طاغوت زمانه خود».
این فهم باید به دست بیاید و به نظر میرسد جامعه ایرانی به این بلوغ رسیده است. اربعین نماد اعتراض انسان مسلمان شیعی است. این اعتراض هم بدیل یک اعتراض مدرن است. در دنیای مدرن هم شیوههای اعتراض متعددی داریم که شاید بارزترین آنها انقلابهای رنگی هستند. انقلابهای رنگی یک شیوه اعتراض هستند و اعتراض اربعینی، شیوه اعتراض دیگری است.
این را اگر بتوانیم تئوریزه کرده و فرهنگ سازی کنیم، حق این الگوی اعتراضی ادا میشود و جامعه ایرانی میتواند مسائل اصیل خودش را حل کند. این دو الگو، ابعاد مختلف و تفاوتهای جدی دارند. انقلابهای رنگی مبتنی بر ارتباطات جمعی و رسانههای بزرگ هستند و اعتراض اربعینی مبتنی بر ارتباطات میان فرهنگی است؛ به عبارتی در این پیاده روی، دولتها در حاشیه هستند و مردم، آن را پیش میبرند. در واقع دولتها از پسِ این حجم از مردم بر نمیآیند.