اربعین، چند سال است که خیلی زودتر از یادروز تقویمی خود در جانمان پرچمِ جهانی خود را بر پا میکند. از همان سالی که «حب الحسین» نسخهای شد برای «یجمعنا». آن هم بعد از چند دهه غربت اربعین که به خاطر دیکتاتور بعثی، عراق را در حسرت خویش داشت. بُتِ وجودِ شرک آمیز او که فرو افتاد، تصویر توحیدی اربعین، از غبارهای افروخته به در آمد و با روشنایی تمام، عاشقان اباعبد ا... را با مناسکی همراه کرد که سرشار از معارف نیز هست.
هر سال هم شکوهی افزونتر مییابد. گویی همه قصد قربت میکنند برای اقامه اربعین در ساحت زندگی. برای تکرار نام حسین (ع) و حدیث خوانی از مرام سید الشهدا (ع).
در نگاه و کلامشان هم این حقیقت موج میزند که «باید عاشورا را از نو خواند» چه اربعین، بر این اساس استوار است که عاشورا را مبدأ تاریخ بدانیم، تاریخِ غیرت و معرفت و شهادت. گروهی به کربلا میروند و بسیاری هم کربلا را به دل میبرند. فرقی نمیکند. مهم این است که شخصیتها با شاخصهای حسینی، تنظیم شود. نظمی چنین است که جهان را به جانهایی نظام خواهد داد که خدا را به باوری عمیق مومن شده اند.
خدا بیامرزد حضرت استاد صفائی حائری را. میخواست ما عاشورا را چنان بفهمیم که اربعین و همه روزهای بعد آن باز ما را به کربلا برگرداند.
میخواست ما به مقام وراثت برسیم. در کتاب وارثان عاشورا، روحی چنین و کلماتی چنان جاری بود که؛ «عاشورا روز حسین است و هیچ روزى مثل روز حسین نیست. عاشورا تنها یک روز نیست، بلکه تمامى تاریخ است. همان طور که کربلا تنها یک قطعه خاک نیست. کربلا جغرافیاى نامحدودِ این تاریخ گسترده است.
با این زمینه، سؤال این است که وارث عاشورا کیست؟ چه چیزى براى چه کسى از عاشورا باقى مانده است؟ آیا حاصل عاشورا، شتک خون و زخم هاى باز و داغ هاى درد و خیمه هاى مبهوت و اسیران آزاد و پیام هاى رساست، و از آن طرف حاصل عاشورا، فتح شکست و غنیمت هاى پشیمان و حکومت هاى محکوم است؟»
کسی که میخواهد از «ماترکِ حجت خدا سهم ببرد، باید به سهم خود واقف باشد چه؟» درست است که عاشورا لعنت و سلام را آورد و نفرین و سلام را تقسیم کرد، ولى من هر سال حساب مى کنم که چه سهمى گرفته ام و چه میراثى برداشته ام؟ آیا از عاشورا ى حسین و از کربلا ى حسین، سهمى داشته ام؟ البته قبل از این باید به نقش خود هم توجه کنیم، زیرا لعن و سلامها را هم بر اساس این نقشها قسمت میکنند. سلام، روزی سلامت آفرین کسانی است که در ادامه شهیدان رکاب ابا عبدا... (ع) به شهود بندگی رسیده باشند.
سلام سهم کسانی است که در خدمت خلق خدا برای حضرت خدا، نیت، خالص میکنند. لعن هم معلوم است سهم کیست.
از عاشورا تا امروز و تا قیامت، لعن و نفرین، لقمه سفره کسانی خواهد بود که حجت خدا را تنها گذاشتند. کسانی که رفتارشان، ترجمان خواست یزید است. هشدار که باید هوشیار باشیم تا در این تقسیم بندی مدام، روزی ما سلام باشد؛ سلامی که بر حسین (ع) شروع میشود و به یارانِ حسین میرسد. همانها که بر مدار بذل جان، شهادت را زیست میکنند.