به گزارش شهرآرانیوز، ابراهیم اصغری امروز، ۷ مهرماه، در هفته نمایش فیلمهای سینمایی دفاع مقدس فیلمسازان مشهدی و خراسانی با عنوان «سینمای جهاد و مقاومت از دیروز تا امروز» که در سینما هویزه مشهد برگزار شد، اظهار کرد: من اولین فیلم حرفهای خود را با فیلم مردی شبیه باران در مشهد شروع کردم که فیلم دفاع مقدس با بازی ابوالفضل پورعرب بود.
وی افزود: در ادامه یکی از علاقهمندقهای اصلی من این بود که در حوزه دفاع مقدس کار کنم، البته در این بین فیلم اجتماعی نیز کار کردم، اما زمانی بود که فیلم دفاع مقدس برای کار نداشتم.
اصغری با بیان اینکه ساخت فیلمهای دفاع مقدس سختیهای خود را دارد، عنوان کرد: جدای از سختیهای روند تولید، یکی از مشکلات عمده اکران فیلمها و دیگری سر و کله زدن با مدیرانی است که خیلی زبان ما سینماگران را نمیفهمند. با این وجود تلاش میکنم این مسیر را ادامه دهم و امیدوارم مردم همراهی کنند.
تهیهکننده فیلم سینمایی شماره ۱۰ ادامه داد: بخش دیگر مشکلات ابزار جنگی است که فرسوده شدند و خیلی گران به فیلمسازان و تهیهکنندگان داده میشوند. شاید تصور شود رایگان داده میشود، در حالی که اینگونه نیست و فاکتورهای سنگینی ارائه میشود. شاید این باعث شود بسیاری از همکاران به طرف ساخت فیلمهای دفاع مقدس نروند. یکی دیگر از مشکلات سختی اجرا است. بخشی از همکاران به دلیل علاقه در این فیلمها حاضر میشوند و سختی را به جان میخرند.
وی خاطرنشان کرد: مهمترین مشکل سینمای دفاع مقدس را مردم میتوانند با حضور در سالنهای سینما و دیدن فیلم روی پرده حل کنند. گاهی فیلمهای ما با این متهم میشود که در سینما مخاطب ندارد، به همین دلیل کمتر تولید شده یا در مراحل تولید با مشکل روبهرو میشود.
اصغری در خصوص چگونگی ساخت فیلم شماره ۱۰ گفت: یکی از نیازمندیهای اصلی سینمای ایران قهرمان است. مردم قهرمان را دوست دارند. شخصیت فیلم نیز یک اسیر ایرانی است که موفق به فرار میشود. این فرد تنها فرار موفق از اردوگاه دشمن را انجام میدهد؛ زیرا در اردوگاهها ابلاغیهای بود که اسرا فرار نکنند، به این دلیل که اگر اسیری فرار میکرد عراقیها سایر اسرا را اذیت یا حتی اعدام میکردند، اما این شخصیت میگوید من میخواهم به هر شکل شده فرار کنم.
تهیهکننده فیلم سینمایی شماره ۱۰ اضافه کرد: در واقعیت مدت فرار این اسیر طولانی است. این شخصیت میتواند قهرمانی باشد که ایرانیها به وی افتخار کنند و بزرگترین انگیزه من برای ساخت فیلم بود. فرار از هر جهت برای مخاطب جذاب است. آقای زرگرنژاد نیز به خوبی فیلمنامه را نوشته و اجرا کردند.
وی با اشاره به اینکه شاید به تعداد افرادی که به جنگ و جبهه رفتند قصه وجود دارد، تصریح کرد: مهمترین نیاز سینما نیز قصه است. بخشی از این افراد موثرتر بودند که هزاران نفر بوده و مستحق این هستند به عنوان قهرمانان ملی راجع به آنها کار شود. سینما باید این بخش را به خوبی به تصویر بکشد.
اصغری افزود: قهرمان فیلم مانند سایر قهرمانهای کشور که شاید در اجتماع باشند و ما از کنارشان بگذریم، در گمنامی فوت کرده است. نفر دومی که با قهرمان فیلم فرار کرد در فیلم ما شهید شد، اما در واقعیت زنده است. ما از نیمه دوم قصه تغییراتی انجام دادیم که خاطرات سایر اسرا بود. در واقع قصه تجمیع خاطرات چند اسیر است. ما تلاش کردیم قهرمان را به پهلوان تبدیل کنیم تا تماشاچی بیشتر از رفتار قهرمان لذت ببرد.
تهیهکننده فیلم سینمایی شماره ۱۰ بیان کرد: پدر و مادرهایی که این بچهها را راهی جنگ کردند، قهرمانان اصلی هستند. زمانی که با برخی از آنها روبهرو شدم، از شرایط کشور خون دل میخورند و بیان میکردند فرزندانشان برای اهدافی شهید شدند که شاید برخی از این اهداف در کشور فراموش شده است.
وی ادامه داد: درخواست دارم به احترام این پدر و مادرها تا زمانی که زنده هستند، کمتر اختلاس کنند، کمتر حقوق بیتالمال را ضایع کنند، کمتر برای مملکت و مردم مشکل ایجاد کنند و کمتر به جوانان گیر بدهند و بگذارند این پدر و مادرها با آرامش بیشتری زندگی کنند.
اصغری با بیان اینکه خراسان و مشهد بضاعت بسیار بالای سینمایی دارد، عنوان کرد: شاید آمار بسیار زیادی از سینماگران حرفهای ما در تهران، خراسانی باشند، اما متاسفانه امکانات در شهرستانها به سختی فراهم میشود. مهمتر از امکانات، بودجه است. اگر بودجهای در استانی فراهم شود، قطعا امکان ساخت پروژه در استان فراهم است، به شرط اینکه مسئولان استان همت کنند و وارد این عرصه شوند. امیدوارم این اتفاق به زودی در مشهد رخ دهد.