حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ همه ما بهعنوان انسان، حسهای متفاوتی مانند شادی، غم، ترس یا غضب را تجربه میکنیم. برخی از این حسها و هیجاناتی که با خود بههمراه دارند، میتوانند تأثیر مخربی بر گفتار و رفتار ما بگذارند.
در بین این حسها، خشم معمولا یکی از هیجانات مخرب شناخته میشود و بیشتر از آنکه یک حس منفی خوانده شود، بهعنوان رفتاری نامناسب تعبیر میشود.
بنا بر آموزههای اسلامی، خشم و غضب حالت و کیفیت خاصی است که بر فرد عارض میشود و در این هنگام، انسان تعادل قوای ارادی و تسلط خود را از دست میدهد. با این تعریف، میتوان گفت که خود حس خشم مغضوب نیست، بلکه رفتار ما پس از بروز هیجانات آتشین خشم و غضب است که خوب و بد حسمان را تعیین میکند.
به معنی دیگر، بنا نیست ما اختیار خود را به هیجانات خشم و غضب بسپاریم و از چهارچوب رفتار انسانی خارج شویم؛ به همین دلیل، کنترل خشم و فرونشاندن غضب در سیره ائمه (ع) بهعنوان عملی اخلاقی، مشمول تعریف و تمجید قرار گرفته است، تاآنجاکه لقب یکی از ائمه ما شیعیان یعنی امام هفتم (ع)، «کاظم» به معنای شخصی است که کظم غیظ میکند. در ادامه، روایات بیشتری در این حوزه را با هم مرور میکنیم.
درباره دوری از خشم و غضب، پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند: «از خشم بپرهیزید» (نهجالفصاحه ۱۱۶). علت این توصیه به پرهیز از خشم را میتوان در کلام امیرالمؤمنین (ع) یافت، آنجا که میفرمایند: «خشم شدید، چگونگى گفتار را تغییر میدهد، اساس استدلال را برهم میریزد و تمرکز فکرى را از بین میبرد» (بحارالأنوار، ج۷۱، ص۴۲۸). به همین دلیل شخص، ممکن است رفتارهای مخربی از خود نشان دهد؛ رفتارهایی که جبران آن ممکن نیست.
این امام بزرگوار در سخنی دیگر در اینباره میفرمایند: «خشم هم نشین بسیار بدى است: عیبها را آشکار، بدىها را نزدیک و خوبىها را دور میکند»؛ البته کنترل خشم نیز کار آسانی نیست و ما نیازمند هستیم که آن را بهعنوان یک مهارت بیاموزیم و همچنین در زندگی روزمره آن را تمرین کنیم؛ به همین دلیل است که رسول گرامی اسلام (ص) میفرمایند: «و استوارترین مردم هم کسى است که خشم خود را فروبرد» (من لایحضرهالفقیه، ج۴، ص ۳۹۵).
یکی دیگر از راههای کنترل خشم و غضب که در روایات به آن اشاره شده است، تغییر حالت بدن است. امامباقر (ع) در اینباره فرمودهاند: «هرکه درحال ایستادن خشمگین شود، بنشیند که این کار بهسرعت وسوسه شیطان را از او دور میکند و اگر نشسته است، برخیزد». (بحارالأنوار، ج۷۳، ص۲۶۴، ح ۹). در روایات، راهکارهای زیادی برای کنترل خشم سفارش شده است؛ مثلا سجده کردن در هنگام خشم از روشهای مفید کنترل آن در اسلام است.
ابوسعید خدری از پیامبر (ص) روایت میکند که: «غضب، جرقهای است که در قلب انسان قرار میگیرد. آیا نمیبینید که چشمان او سرخ و رگهای او متورم میشود؟ فردی که چنین حالتی در خود مشاهده کرد، صورتش را بر زمین بگذارد (و برای خدا سجده کند.) به یقین هرکه چنین کند و به درگاه خدا پناه ببرد و از او رفع شیطان و خشم را بخواهد، آرامش مییابد» (المحجهالبیضا، ج۵، ص۳۰۸).
همچنین وضو گرفتن و غسل کردن در هنگام خشم، بسیار سفارش شده است. پیامبر اکرم (ص) در همین زمینه فرمودهاند: «هنگامی که یکی از شما خشمگین شد، پس وضو بگیرد و غسل کند؛ زیرا خشم و غضب از آتش است» (بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۷۲).
باتوجهبه برخی آیات قرآن کریم، یکی از راهکارهای مهم کنترل خشم، نادیده گرفتن اشتباهات دیگران و پرداختن به عیوب خود است. خداوند در آیه۳۷ سوره مبارکه شورا میفرماید: افرادی که ایمان قوی و توکل بر خدا دارند، از گناهان بزرگ دوری میکنند و وقتی به مردم خشم میگیرند، از اشتباهات آنان چشمپوشی و گذشت میکنند: «و آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری میپرهیزند و چون (بر کسی) خشم و غضب کنند (بر او) میبخشند».
بنا بر آموزههای قرآن کریم، لازم است در قدم اول تا میتوانیم، از خشم و غضب دوری کنیم و سپس با توسل به خداوند، قلب خود را آرام کنیم و در وقت خشم به او پناه ببریم: «آگاه باشید که تنها با یاد خدا، دلها آرامش مىیابد» (رعد:۲۸).
در روایات نیز تأکید شده است که در هنگام خشم، ذکر و یاد خدا را به لب داشته باشید و اذکار زیادی برای کنترل خشم ازجمله صلوات بر محمد و آلمحمد (ص) بسیار سفارش شده است. همچنین ذکر «اعوذ بالله منالشیطانالرجیم» در هنگام عصبانیت، توصیه شده است.
بردباری سلاحی است که مجهز شدن به آن در برابر خشم به ما توصیه شده است. امامعلى (ع) در اینباره فرمودهاند: «بردبارى آتش خشم را فرومینشاند و تندى، آن را شعلهورتر میکند.» (غررالحکم، ج۲، ص۱۲۳، ح۲۰۶۳).
ایشان در سخن دیگری برای آموزش بردباری چنین توصیه کردهاند: «اگر بردبار نیستى، خود را بردبار جلوه بده؛ زیرا کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کند و بهزودى یکى از آنان نشود» (نهجالبلاغه، حکمت۲۰۷). به گفته ایشان، اگر بتوانیم خود را به سلاح بردباری مجهز کنیم، از نتایج آن بهره خواهیم برد: «بردبارى، پردهاى پوشاننده و عقل، شمشیرى برنده است، پس عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوس برخیز» (نهجالبلاغه، حکمت ۴۲۴).
یکی دیگر از راهکارهای کنترل خشم که به آن سفارش شده است، صلهرحم و دیدار خویشاوندان است که باعث آرامش روح و روان انسان خشمگین میشود.
با اتکا به حضور خداوند است که انسان میتواند به پشتوانه باورهای دینی و رعایت دستورهای اخلاقی همانند محبت، صلهرحم، ایثار، گذشت، عفو و توکل و توسل و مانند آن به زندگی خود آرامش ببخشد و خویش را وارد عرصه نگرانی ها، اضطرابها، خشم و غضبها نکند.
توجه به مهر و عاطفهای که در قلب ماست و رفتار در خلاف جهت خشم و غضب، به ما کمک میکند تا بتوانیم درحالیکه عصبانی هستیم، رفتارمان را کنترل کنیم.
امام خمینی (ره) در اینباره میفرمایند: «هرکسی بر خویشاوندان خویش غضب کرد، نزد او رود و خود را به او نزدیک نماید و به جهت صلهرحم، با او مصافحه و روبوسی نماید. این کار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگین و همه انسانها میشود» (امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۲۳۸).
در متون اخلاق اسلامی، تعابیری از صفت «خشم مثبت» هم وجود دارد؛ مانندمواقعی که بهخاطر حق و ناحق و امور مربوطبه اطاعت از فرمانهای الهی خشمگین میشویم؛ البته خشم و غضب برای رضای خدا نیز نباید از دایره اخلاق و شرع خارج شود؛ یعنی مثلا کسی که برای خدا خشمگین میشود، نباید به خود اجازه ظلم و ستم و فحاشی، بیحرمتی یا هتاکی و کارهای غیراخلاقی دربرابر دیگران را بدهد؛ بهطور مثال در مواجهه با فاسقان، تذکر محکم بدهد یا در جبهه جهاد، محکم و جدی مبارزه کند.
در یکی از جنگها وقتی لشکر دشمن شروع به فحاشی یا هتاکی کرد و لشکریان امیرالمؤمنین (ع) نیز قصد مقابلهبهمثل داشتند، حضرت فرمودند: «من دوست ندارم شما دشنامدهنده باشید، ولى اگر اعمال زشتشان را شرح دهید و احوال آنها را بیان کنید، به گفتار صحیح، نزدیکتر و براى اتمام حجت، رساتر است».
این سیره اهلبیت (ع) است. در جای خود در کتب تاریخی ثبت است که فاطمهزهرا (س) دو خطبه طوفانی ایراد کردهاند؛ یکی در مسجد، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پر است از مطالب بسیار مهم و اعتراضی و هشدار درباره مفاهیم و اتفاقات جامعه اسلامی، ولی در این دو خطبه یک نمونه هتک حرمت و زشتی و لفظ توهینآمیز وجود ندارد و همه کلمات، محکم و مستحکم و همه بیانات متین و متقن است، پس به بهانه غضب برای خدا، رو آوردن به ظلم و ستم و معصیت و بیاخلاقی، جایز نیست.