به گزارش شهرآرانیوز؛ جواد نوائیان رودسری عنوان کرد: در تاریخ مشهد چندین بلوای نان وجود دارد که مبحث امروز ما مربوط به واقعه سال ۱۲۸۴ ه ش است. این واقعه از این قرار است که در نیمه دوم عهد ناصرالدین شاه بسیاری از نقاط کشور دچار قحطی بسیار وحشتناک و شدیدی است که خراسان درگیر آن شده و علاوه بر این نیز دچار ملخ زدگی هم شده که شرایط را وخیمتر کرده بود. مهاجران از سایر نقاط نیز به مشهد آمده و حیطههایی را اطراف شهر تشکیل میدهند. از سوی دیگر در این زمان، ایالات به طور مناقصهای به حاکمان واگذار میشده و فرد برنده با گرفتن حکومت به دنبال گرفتن باز پس گرفتن هزینه هایش از مردم بر میآمده است. این مساله از آن جهت دارای اهمیت است که در سال مذکور آصف الدوله برای بار دوم و با همین روش حکومت خراسان را بدست میآورد و به جای سر و سامان دادن اوضاع، به دنبال اخذ مالیاتهای سنگین و فشار بر مردم بر میآید.
وی ادامه داد: در این زمان پرسی سایکس که برای مدتی سرکنسول انگلستان در مشهد بوده گزارش میدهد: «جمع مالیات و عواید خراسان در سال ۱۹۰۵ م مبلغ صد و سی و هفت هزار و هفتصد لیره نقد و ۲۱ هزار و هفتصد و هفتاد و هشت غلات جنسی بوده است». سایکس مینویسد: والی خراسان مبلغ سی هزار لیره بیشتر از کل مبلغ مالیات جمع میکرده است که ۱۴ هزار لیره به شاه، ۶ هزار لیره به صدراعظم به عنوان پیشکش میپرداخت و به این طریق ۱۰ هزار لیره باقی میماند که بین وزیر خراسان و والی تقسیم میشد.
نوائیان بیان کرد: در چنین شرایطی معاون التجار رییس صنف تاجران شهر دست به احتکار گندم میزند و شرایط بشدت وخیم میشود. در چنین شرایطی است که در فروردین ۱۲۸۴ بر طبق گزارش ناظم الاسلام در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان»، تحصنی در حرم رضوی شکل میگیرد. برخورد والی با این افراد به صورت ضرب و شتم است که این اقدام وضع را بدتر میکند. طلاب قفقازی به دلیل آنکه شهروندان روسیه بودند، مصونیت قانونی داشته و با شروع این تحصن به مردم میپیوندند. با این اقدام تنش افزایش مییابد و تعدادی از زابلیهایی که به اطراف مشهد مهاجرت کرده بودند، نیز به این افراد اضافه میشوند. تعدادی از طلاب قفقازی شروع به نقاره زدن میکنند که این نقطه شروع شورش مشهد است.
وی اضافه کرد: آصف الدوله در راستای گرفتن مالیاتها به مردم فشار بیشتری میآورد و در این زمان است که ماجرای فروش دختران قوچان اتفاق میافتد. در این زمان به ازای چند خروار گندم دختران قوچانی که ناتوان از پرداخت مالیات بوده اند را به اسارت میبرند که واقعه بسیار دردناکی در تاریخ منطقه محسوب میشود. این مضوع داغی به بر دل مردم میگذارد؛ به حدی که همه این وقایع بعد از شکل گیری مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ به عنوان اولین موضوعات در مجلس مطرح شده و آصف الدوله به خاطر آن مواخذه میشود. هرچند روایت شده وی در زمان محاکمه خود، را به دیوانگی زده و یا واقعا دیوانه میشود.
نوائیان در بیان روایت دوم مربوط به بالا خیابان اظهار کرد: در ۲۵ تیر ۱۲۸۸ ه ش بالاخره محمد علی شاه قاجار بیرون رانده میشود و حکومت بدست مشروطه طلبان می افتد. اما وی در سال ۱۲۹۰ تصمیم به بازگشت گرفته و از گمش تپه وارد کشور میشود، برادر وی نیز از کرمانشاه حرکت میکنند تا تهران را تصرف کنند. خبر این حرکت که به مشهد میرسد، بخشی از مردم با این افراد همراه میشوند. در واقع شرایطی که پس از استبداد صغیر در مشهد ایجاد شده غیر قابل تحمل بود و افراد به اشتباه آن را به مشروطه نسبت میدادند که این تفکر نهایتا منجر به حمایت آنها از استبداد شد.
وی افزود: مردم مشهد به دلائل مختلفی با مشروطه مخالفت میکردند؛ از این جمله شاید بتوان نوع نگاه طیفی از علمای مشهد را که مخالف جدی مشروطه طلبان بودند موثر دانست. از سوی دیگر، طرفداران مشروطه عموما ترکهای قفقازی بوده اند که شاید در بدنه جامعه دوستی میان آنها و مردم عادی نبوده است. همچنین حضور روسها و حمایتشان از محمد علی شاه نیز مزید بر علت بود. در همین دوره تعدادی از طرفداران استبداد به فرماندهی یوسف خان هراتی، طالب الحق یزدی و محمد قورشابادی موفق میشوند بخشهایی از حرم را اشغال کنند. این افراد در انتظار ورود محمد علی شاه هستند. این دو قطبی شدن جامعه آشفتگی ایجاد کرده و امنیت شهر را گرفت. در خاطرات اولیا بافقی ذکر شده که در این زمان ناامنی شدید بوده و با وجود تفنگچیها در شب، سارقان خانهها و مغازهها را سرقت کرده و قتلهایی انجام میداده اند.
نوائیان بیان کرد: هر دو طرف (مشروطه طلبان و طرفداران استبداد) از این موضوع برای تخریب طرف دیگر بهره میبرند و ناامنی را به گروه مخالف نسبت میدهند، تا آنکه در نوروز ۱۲۹۱ شمسی مقرر میشود به دلیل عید نوروز درگیریها موقتا متوقف شود. اما در روز دوم عید جلوی کوچه آب میرزا در بالا خیابان، نایب حبیب ترک نایب رییس کمیسری نوغان کشته میشود. این قتل جرقه جنگ نهایی و آتش بس تمام شده و درگیریها اوج میگیرد. طرفداران استبداد دست به تخریب کمیسریا می زنند.
وی افزود: این اتفاق همزمان با عقب راندن و فرار محمد علی شاه میشود و در نتیجه مقاومت استبداد طلبان محلی از اعراب ندارد. روس ها نیز برای ختم کردن این شورش ها به یوسف خان اطلاع می دهند که تحصن را تمام کند و از حرم خارج شود. یوسف خان هراتی نیز گردن کشی کرده و نمی پذیرد و در این زمان است که ماجرای به توپ بستن حرم در روز یازدهم فروردین این سال به وقع می پیوندند. واقعه ای که برخی آن را عاشورای ثانی می دانند.
نوائیان با بیان اینکه آرامگاه نادری نیز از ابنیه مهم در بالا خیابان است، اضافه کرد: آرامگاه نادر شاه توسط خود وی بنا میشود، اما با روی کار آمدن قاجاریها و عدم موافقتشان با شاه نادری، این فضا تبدیل به مخروبهای میشود، اما در میان دهه ۱۲۹۰ با روی کار آمدن قوام السلطنه یکی از اقدامات وی مربوط به ساخت بنای جدید بر روی آرامگاه نادر است.
وی ادامه داد: در عکس هوایی موجود از این محدوده، باغ نادری قابل مشاهده است که نکته جالب توجه در آن فضای اطراف آرامگاه است. در سال ۱۳۰۴ اولین کتابخانه عمومی مشهد یعنی کتابخانه فرهنگ هم با حدود ۱۲۰ جلد در اطراف این آرامگاه راه اندازی شد. بنابراین از نظر حافظه تاریخی این ساختمان دارای اهمیت است؛ چرا که هم آرامگاه نادری در آن قرار دارد و هم اولین کتابخانه عمومی شهر.