به گزارش شهرآرانیوز؛ قطعنامهای که شیخ عباس واعظطبسی در راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ مشهد، برابر با ۱۹ و ۲۰ آذر قرائت میکند، انهدام و الغای نظام شاهنشاهی و طرد دودمان پهلوی را در نخستین بند خود گنجانده است و از ادامه مبارزه پیگیر تا برقراری جمهوریاسلامی میگوید.
انقلابیها در این قطعنامه که تأیید صریح و قاطع عموم حاضران را بهدنبال دارد، از سربازان و درجهداران و افسران میخواهند که صفوف ارتش ضدمردمی را ترک کنند. در راهپیماییهای این دو روز از مردم خواسته میشود همچنان در صحنه حضور داشته باشند. اینگونه است که التهابات دهه دوم آذر ۱۳۵۷ نهتنها در دهه سوم این ماه ادامه مییابد که تشدید هم میشود.
اطلاعات و روزشمار این گزارش، از اسناد «مرکز بررسی اسناد تاریخی» استخراج شده است.
امامخمینی در پیام ۲۱ آذر خود به ملت ایران، ضمن سپاس و تقدیر از راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا مینویسد: «من همزمان با راهپیمایی بزرگ شما در پیامی به سران دولتها اعلام نمودم که رفراندوم این دو روز برای هیچکس ابهامی باقی نگذاشت که ملت، شاه را نمیخواهد و عدم رسمیت او را با اکثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام کرد و به همین جهت، اخطار نمودم که از این پس هرکس از سران دولتها از شاه پشتیبانی کند، از نفت ایران، محروم و قراردادهای ایران با آنان غیررسمی اعلام میشود».
مدارس آموزشوپرورش را کمیته موقت جامعه فرهنگیان، تعطیل اعلام میکند. «جامعه معلمان مشهدوحومه» بیانیه میدهد که با ارتشیان و نیروهای شهربانی که به انقلابیان نپیوندند، برخورد خواهد شد.
درمقابل، گروههایی که گزارشهای ساواک هرکدام را حدود ۲ هزار نفر مردم شاهدوست و وطنپرست مشهد ارزیابی میکند، با دادن شعارهای ملی در برخی خیابانهای مشهد تظاهرات میکنند. آنها به مغازههایی که عکسی از خمینی در آنها الصاق است، حمله و عکس را برداشته، پاره میکنند. جمعی از آنها به بیمارستان ۱۷ شهریور مشهد میروند و با پاره کردن تمثالهای امامخمینی، تهدید میکنند چنانچه تابلوی نام بیمارستان پایین کشیده نشود، آن را با رگبار مسلسل، معدوم خواهند کرد.
ظهر، اما حدود ۵ هزارنفر از انقلابیها بعد از شنیدن سخنرانی غلامرضا گلسرخی و شیخعلی تهرانی برای مقابله با این گروهها، از برابر منزل آیتا... سیدعبدا... شیرازی بهطرف میدان «ضد» حرکت میکنند. تقابل دو گروه در این میدان به زدوخورد منجر میشود که با مداخله مأموران فرمانداری نظامی، پایان یافته، جمعیت متفرق میشوند.
انقلابیها، اما دوباره ساعت ۹ شب با شعار «موافقین از مزدوران ساواک میباشند» به خیابانها میآیند.
۷۰ درصد از مغازههای شهر مشهد بهعلت روز سوم شهادت سرور شهیدان، حضرت امامحسین (ع)، تعطیل است، اما شهر شلوغ است. حدود هشتصد نفر با حمل تصاویر محمدرضا پهلوی و فرح، راهپیمایی میکنند. حدود ۱۵۰۰ نفر هم در چهارراهلشکر و مقابل بیمارستان ششم بهمن (۱۷ شهریور) و برخی خیابانهای شهر اجتماع کردهاند و به صاحبان مغازهها و اتومبیلهایی که عکس آیتا... خمینی را نصب کردهاند، تذکر میدهند که عکسها را بردارند و درصورت امتناع، شیشه مغازه یا اتومبیل آنها شکسته میشود.
آنها ضمن تهدید پزشکان که از پذیرش نیروهای نظامی خودداری میکنند، قصد دارند تابلوی بیمارستان ۱۷ شهریور را پایین بیاورند که انقلابیان مستقر در بیمارستان اجازه نمیدهند. انقلابیها با آیتا... مرعشی در ارتباط هستند و در برابر این تعرض، اعتصاب هفتادودوساعته خود را اعلام میکنند. پزشکان اداره بهداری و بهزیستی مشهد هم به جمع آنها میپیوندند. درمقابل، دویست نفر از موافقان حکومت به کارخانه قندشیرین، واقع در دوکیلومتری مشهد، میروند تا عکسهای خمینی را بردارند.
انقلابیها، اما در چند نقطه مستقر هستند؛ ازجمله جلوی بیمارستان شاهرضا. آنها به هرکس که ظن شاهدوستی ببرند، او را میگیرند و کتک میزنند. سرگرد افشین یکی از آنهاست که بهعنوان ساواکی به شکل فجیعی به دست مردم کشته میشود، او، اما جمعی لشکر ۷۷ است و برای ملاقات همسر بستریاش به بیمارستان شاهرضا رفته است.
جمعیت زیادی بهمنظور بزرگداشت «شهید محمدعلی حنایی»، از مدرسه نواب و مسجد بناها بهطرف بهشت رضا حرکت میکنند و از آنجا به فریمان میروند. در شهر شایع شده است که آیتا... قمی، حضرت رضا (ع) را خواب دیده و ایشان دستور به منع مبارزه و مخالفت نکردن با رژیم داده است، از همینرو آیتا... قمی در اعلامیهای، این موضوع را صریحا تکذیب و اعلام میکند:
«مبارزه با رژیم جداً ادامه دارد». این مبارزه حالا بین انقلابیان و طرفداران رژیم است. طرفداران رژیم با پشتیبانی برخی نیروهای نظامی، اینبار به بیمارستان شاهرضا میروند و مبادرت به شکستن شیشههایی میکنند که عکس آقایخمینی را دارد. آنها شیشه ماشین بعضی دکترهای انقلابی را هم میشکنند و به بخشهای بیمارستان آسیب میرسانند. خبر به انقلابیها میرسد که در اطراف منزل آیات عظام قمی، شیرازی و مرعشی تجمع کردهاند.
آنها هم برای مقابله بهطرف بیمارستان میروند. تقابل این دو گروه به درگیری میانجامد. گزارش ساواک میگوید: «فرمانداری نظامی برای متفرق کردن آنان از گاز اشکآور و تیراندازی هوایی استفاده [کرده است]. درنتیجه چند نفر از مخالفین مورد اصابت گلوله واقع [شدهاند]، گویا یکی از آنان به نام هروی، دبیر دبیرستان، به قتل رسیده». *
این اتفاق باعث میشود مردم و روحانیان، عازم بیمارستان شاهرضا شوند. در مسیر بر جمعیت آنها افزوده میشود، طوریکه مأموران ناچار میشوند راه را باز کنند تا جمعیت در آنجا مستقر شود. با استقرار آنها، درگیریها فروکش میکند.
مشابه این درگیری در عصر این روز نیز اتفاق میافتد؛ ساعت ۱۵ گروهی از طرفداران حکومت که از راه قوچان به مشهد آمدهاند، در فلکه پارک با انقلابیها درگیر میشوند. نتیجه این درگیری، بستری شدن هفت نفر از طرفداران حکومت در بیمارستان ششم بهمن است که سه نفر آنان همان ابتدا فوت میکنند. درگیریها همچنان ادامه دارد و روز ۲۳ آذر با تظاهرات چندهزارنفری مردم در ساعت ۱۰شب در خیابان شاهرضا (آزادی)، پایان مییابد.
*به نظر میرسد که گزارش ساواک در بیان نام فرد کشتهشده، اشتباه کرده است؛ چون در این روز «محمدعلی منفرد» است که گلوله میخورد و به شهادت میرسد. همچنین در روایات مردمی از کشته شدن یک کودک نهماهه در این روز گفته شده است که در هیچکدام از اسناد، نام و نشانی از او نیست.
روحانیان مشهد درباره فاجعه بیمارستان، اعلامیه صادر میکنند و برای همبستگی با پزشکان و کارمندان بیمارستان، در محل بیمارستان تحصن میکنند. چیزی حدود ۷ هزار نفر از مردم نیز در این تحصن هستند و از محل اصابت گلولهها دیدن میکنند. آیتا... خامنهای برای آنها سخنرانی میکند و در همان بیمارستان، یک راهپیمایی شکل میگیرد.
در این روز سه نفر از خبرنگاران «روزنامه لوموند» به مشهد میآیند و با آیتا... شیرازی ملاقات و مصاحبه میکنند. آنها قصد دارند با استاندار خراسان و فرماندار نظامی مشهد مصاحبه کنند، اما این درخواست از طرف مقامات مذکور پذیرفته نمیشود. مردم کنترل خیابانهای اطراف بیمارستان و چهارراهنادری را دراختیار دارند. تنش بین مردم و نیروهای نظامی به اوج خود رسیده است؛ ساعت ۱۸:۱۵ حدود دویست نفر از مردم از چهارراهلشکر بهطرف فروشگاه لشکر میروند تا آن را آتش بزنند.
مردم در حمایت از اعتصاب و تحصن جامعه پزشکان، همچنان در بیمارستان حضور دارند. آیتا... قمی اعلان عزا کرده است و این روز را بهمناسبت حمله به بیمارستان شاهرضا، تعطیل عمومی اعلام میکند. اعلامیهای هم از طرف سازمان ملی پزشکان ایران پخش میشود که به پزشکان و پرستاران و کارکنان بیمارستان میگوید بهمحض ورود نیروهای مسلح به محیط بیمارستانها، بهعنوان اعتراض بلافاصله محل کار خود را ترک کنند.
کارکنان استانداری خراسان و فرمانداری مشهد هم طی اعلامیهای که فرماندار مشهد و قریب به ۱۰۰ نفر دیگر آن را امضا کردهاند، همبستگی خود را با قاطبه مراجع تقلید اعلام میکنند و این اعلامیه را برای آگاهی همگان به منزل آیات عظام ارسال میکنند تا در محل مناسبی الصاق شود.
حدود چهارصد نفر از دانشآموزان مشهدی و معلمان در سالن دبیرستان شاهرضا جمع میشوند. بهگزارش ساواک «در آغاز، یکی از دبیران به نام محبی اشعار ضدملی را که سروده بود، قرائت نمود. سپس یکی از دانشآموزان، رشته سخن را بهعهده گرفته و ضمن اعلام همبستگی دانشآموزان و دبیران اظهار داشت: از تهدیدات دولت نهراسید و تا اعلام حکومت اسلامی به اعتصاب خود ادامه دهید».
ماجراهای مشهد همچنان حول بیمارستان و تیراندازی چند روز گذشته میگردد. مأموران نظامی با تانکها در اطراف بیمارستان شاهرضا مستقرند. صبح این روز، جلسهای با شرکت بیش از ۲ هزار نفر در سالن غذاخوری بیمارستان پهلوی تشکیل میشود. در پایان این جلسه، قطعنامه پزشکان مشهد در محکومیت حمله به بیمارستان شاهرضا خوانده میشود.
همزمان با اینکه عدهای از دانشجویان دانشگاه فردوسی به جرم راهاندازی تظاهرات دانشگاه به مدت یکسالونیم از تحصیل محروم میشوند، کارکنان این دانشگاه نیز در اعتراض به حمله به بیمارستان شاهرضا، اعتصاب میکنند. در روزهای قبل، کارمندان مخابرات، نیروگاه برق و دادگستری، طی قطعنامهای همبستگی خود را به روحانیان اعلام کردهاند.
به دستور روحانیان و پزشکان حدود ۱۴۰ هزار نفر در بیمارستان شاهرضا اجتماع کردهاند. هاشمینژاد و صفایی و خامنهای سخنرانی میکنند. همه خواستار رفتن شاه هستند. امروز همچنین روز تشییعجنازه شهید محمدعلی منفرد است و بسیاری از مردم با تعطیلی مغازهخود در این تشییعجنازه حضور یافتهاند. ساعت ۱۲ جنازه را از بیمارستان تا آخر خیابان ضد تشییع میکنند و ساعت ۱۴:۱۵ سوار اتومبیلهای شخصی شده، بهطرف بهشترضا حرکت میکنند.
آنها در بهشترضا بزرگداشتی هم برای هفتمین روز شهادت سرباز مجاهد، محسن کاشانی، برپا میکنند. بنا بر گزارش ساواک، انقلابیهای مشهد به تبعیت از انقلابیان اصفهان در فکر حمله به سازمان امنیت خراسان هستند. مرکز هم برای آرام کردن اوضاع شهر یک کمیسیون دولتی را به مشهد اعزام کرده است.
آیتا... قمی درخواست ملاقات این هیئت را رد میکند و پزشکان شاهرضا هم آنها را با وضع زنندهای از بیمارستان بیرون میکنند؛ «ما کاری نداریم جز رفتن کد ۶۶ از کشور؛ چون بین پزشکان در زمینه ملاقات و گفتوشنود با هیئت مذکور اختلاف افتاده است و عدهای موافق و عدهای مخالف ملاقات بودند». سرانجام عدهای تعیین میشوند تا در جلسه، موضوع را برای هیئت اعزام توضیح بدهند. گزارش ساواک میگوید پایانبخش صحبتهای این افراد، یک جمله است: «مرگ بر کد ۶۶»؛ یعنی مرگ بر شاه!
احمد شیخان، رئیس ساواک خراسان، به مرکز مینویسد: «چنانچه دولت واقعا بخواهد به این وضع در مشهد خاتمه دهد، باید سیدعلی خامنهای، هاشمینژاد، طبسی واعظ و بهخصوص طاهر احمدزادههروی، دستگیر و از منطقه دور شود. درمقابل فرزندان آیات قمی و شیرازی نیز ایستادگی کند».
سرتیپ عبدالرحیم جعفری، فرماندار نظامی مشهد، در چهلویکمین اعلامیه فرماندار نظامی از اعلامیههایی میگوید که «شایعات بیاساس نشر میدهند یا با تلفن، اقدام به تهدید میکنند». او از این موضوعات بهعنوان عواملی برای ایجاد وحشت و «سوءاستفاده از قلوب پاک و سلامت نفس مردم مسلمان و شریف مشهد» یاد میکند و مینویسد: «دستاندرکاران تهیه این اعلامیهها و شایعات را یافته، تسلیم عدالت خواهد کرد». مردم، اما بیاعتنا به این تهدیدها، بعد از ساعات منع عبورومرور در محلات مختلف شهر بهصورت گروهی تظاهرات برپا میکنند.
حالا اعتراض به حکومت پهلوی را میشود دربین همه طبقات مردمی دید؛ گزارشی از این روز موجود است که از «مکتب توحید» میگوید. برپایه گزارش ساواک خراسان، «مکتب نامبرده بالا در خیابان پهلوی، بعد از چهارراهلشکر زیر نظر صدیقه مقدسی، همسر سیدحسین موسویجهانآبادی، اداره میگردد و یک مدرسه بهاصطلاح علمیه بانوان میباشد که همهروزه تعدادی از دختران و بانوان در آنجا اجتماع [میکنند]و صدیقه مقدسی ضمن تبلیغ به نفع خمینی، مستمعین را بر علیه دولت و مملکت، تحریک [میکند]و اصولا محل فوقالذکر بهصورت پایگاهی برای بانوان اخلالگر درآمده است».
گزارش ساواک این روز را بهخوبی تشریح کرده است: «با همکاری اصناف، بازاریان، فرهنگیان، دانشگاهیان و روحانیون، دادگاهی به نام دادگاه ملی در شهر مشهد تشکیل [شده است]که ریاست آن را شیخطبسی بهعهده دارد. نحوه کار بدین ترتیب است که در گوشهوکنار شهر، تعدادی از جوانان کمسنوسال که روی بازوی آنها علامت مأمور انتظامات است، در پوشش برقراری نظم و ترافیک، شماره اتومبیلهایی به آنان داده شده تا ضمن چک کردن اتومبیلها، چنانچه به یکی از این شمارهها برخورد کردند، سوت میزنند، سپس تعداد چهار الی پنج نفر چریک مسلح موتوری که در حولوحوش هریک از این مأموران به ظاهر انتظامی هستند، اتومبیل و سرنشین مربوطه را دستگیر و ظاهرا به دادگاه هدایت مینمایند و درصورتیکه موفق به دستگیری وی نگردند، حداقل ماشین را آتش میزنند».
در ذیل این گزارش آمده است: «هر روز لیستی از مشخصات افراد یا آدرس منازل آنان و یا شماره اتومبیل شخصی در محلهای بهخصوص مدرسه نواب و منازل شیرازی و قمی، نصب و به مردم اعلام میشود که این افراد جزو نیروهای انتظامی و امنیتی هستند که نسبتبه دستگیری و محاکمه آنان اقدام شود».
یک هفته از تیراندازی در بیمارستان شاهرضا میگذرد، اما هنوز هم تحصن انقلابیها در این محل ادامه دارد. گزارش ساواک از تماس آخر شب و مذاکرات خصوصی پسر آیتا... سیدعبدا... شیرازی با آیتا... سیدکاظم شریعتمداری میگوید که پسر آیتا... شیرازی ضمن اشاره به حوادث اخیر مشهد میگوید: «چون خواستههای ما در زمینه آزادی کلیه زندانیانی که در چند ماه اخیر بازداشت شدهاند و نیز به کیفر رساندن مأمورین مقصر و همچنین پاکسازی و مصون شدن مشهد و سایر شهرهای کشور از چماقبهدستها، کاملا عملی نشده، لذا تحصن افراد در بیمارستان شاهرضا در مشهد ادامه دارد و ممکن است با تغییر فرماندار نظامی مشهد بهزودی موجبات خاتمه تحصن فراهم شود». یک ساعت قبل از این مذاکره حدود ششصد نفر از مردم در چهارراهنادری، مقابل تانکهای ارتش را میگیرند که درنتیجه تیراندازی هوایی مأموران متفرق میشوند.