زنگ زدم ۱۱۸ شماره سازمان هواشناسی رو میخواستم.
الان ساعت دوونیم نصفه شبه، کسی اونجا نیست پاسخگو باشه.
واقعا؟
آره دیگه! دوونیم شب کدوم اداره بازه؟ حالا چه کارشون داری؟
باید به خودشون بگم.
دستت درد نکنه. چرا به ۱۱۸ کارت رو نمیگی؟ دیگه ما غریبه شدیم؟
نه ۱۱۸ جان! این چه حرفیه. خواستم بگم سازمان هواشناسی شهریور امسال پیش بینی کرده بود که خراسان رضوی پاییز پربارشی داره.
خب؟
ولی بارشا کم بود. حتی مدیر روابط عمومی شرکت آب استان گفت: امسال نسبت به مدت مشابه پارسال ۴۴ درصد کاهش بارندگی داشتیم. این یعنی پیش بینی سازمان هواشناسی محقق نشده.
این همه هواشناسی، هوا رو درست پیش بینی کرد، یک بار زنگ زدی تشکر کنی؟
راستش نه. گرفتار بودم، نشد تماس بگیرم قدردانی کنم.
چه جالب! الان که پیش بینیها محقق نشد، گرفتاری ت رفع شد؟
داشتم فکر میکردم چه جوابی بدهم که پرسید: حالا چند هکتار زمین زراعی داری؟
من؟! زمین زراعی؟! هکتار؟!
آره دیگه! حتما دهها هکتار زمین زیرکشت داری که ناراحتی چرا بارشای پیش بینی شده محقق نشده؟!
نه بابا زمین زراعی م کجا بود. ما فقط یک خونه هشتادنود متری داریم. ضمنا یک بار هم هواشناسی گفت وزش باد شدید خواهیم داشت، ولی باد شدید نیومد.
خب نیومده باشه. نکنه فکر کردی خیابون دریا، واقعا دریاست و تو هم ناخدای یک کشتی بادبانی هستی که منتظر باد شدیدی؟!
برای اینکه هوای آلوده تنفس نکنم، منتظر بارونم.
آخه مردحسابی! تو که ۳۶۵ روز سال داری هوای آلوده تنفس میکنی، حتی اگه به فرض هم دو ماه پشت سرهم بارون بیاد، بازم سیصد روز از سال هوای آلوده میره تو ریه ت.
اصلا غیر از اینا، خود بارون رو دوست دارم.
پس برو شمال. تازه وزیر گردشگری هم همون طور که همه در جریان ان، قول داده به سرویسای بهداشتی بین راهی رسیدگی بیشتری بشه.
تلفن را قطع کردم. راست میگفت، همه چیز برای شمال رفتن مهیا بود، غیر از پولم که با آن فقط میشد تا پنج کیلومتری طرقبه رفت!