زوزنی| سیدهدایت عامل هاشمی، بازیگر مشهدی تئاتر، سینما و تلویزیون، (۱۷ اسفند) ۴۵ سالش تمام میشود؛ ۴۵ سالی که حداقل نیمی از آن را صرف فعالیتهای هنری کرده است. این بازیگر در سبزوار متولد شده، اما در سالهای نوجوانی به همراه خانواده اش به مشهد آمده و در این شهر زندگی کرده است. محله نوغان طبرسی همان جایی است که او به خوبی کوچه پس کوچه هایش را بلد است و هنوز هم آنجا را از یاد نبرده است. با خصوصیتی که در او سراغ داریم، بعید است هدایت بخواهد آنجایی را که در آن رشد و نمو یافته، فراموش کند.
همیشه به اینکه خراسانی است و سالها در مشهد زیسته، افتخار میکند و بارها این موضوع را در مصاحبه هایش مطرح کرده است. این موضوع از این نظر مهم است که آدمی همانند او هرگز گذشته خودش را رها نکرده است و به آن افتخار میکند. دربرابرش هم هستند افرادی با موقعیت مشابه که چندان برایشان فرقی نمیکند اهل کجا هستند و از کجا به آنجایی که هستند، رسیده اند.
هدایت هاشمی دو برادر بزرگتر و کوچکتر از خود به نامهای هادی و علی دارد که هردوی آنها در هنر سررشته دارند. پدر او نیز اهل فرهنگ و ادب است، خوشنویسی میکند و تجربه بازیگری تئاتر و فیلم سینمایی را در کارنامه خود دارد.
با اینکه هدایت هاشمی دانش آموخته کارگردانی است، هنوز اثری از او در مقام کارگردان دیده نشده و احتمالا از درسی که خوانده، بیشتر برای بازیگری بهره برده است.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، یکی از افتخارات مشهد است. از این نظر و به مناسبت سالروز تولدش سعی کرده ایم به بخشی از آثاری که ردونشانی از بوم او دارد، بپردازیم.
حضور ضروری
شروع کار این بازیگر خراسانی در تلویزیون با تله تئاتر «بازرس کل» به کارگردانی محمد رحمانیان بوده است، اما قطعا او شهرتش در تلویزیون را مرهون «اوس موسی» است. همان نقشی که هدایت هاشمی در سریال پرطرفدار «پایتخت ۳» ایفا و خود را به یک شخصیت تکرارناشدنی بدل کرد. اوس موسی کاراکتری مشهدی بود که نقشی کلیدی در «پایتخت» داشت. او با شیرن زبانی و طنازی به لهجه مشهدی، توانست مشهدیها را به این فکر بیندازد تا چه اندازه به لهجه شان که سمبل هویتشان است، ارج مینهند.
البته «پایتخت» نخستین حضور هدایت هاشمی با هویت مشهدی در سیما نبود و او در همکاری با جواد اردکانی، دیگر سینماگر مشهدی، در سریال «نوشدارو» به صراحت و مستقیم به هویت مشهدی و خراسانی خود بالیده است. بسیاری از تصاویر این سریال که اوایل دهه ۹۰ از شبکه یک پخش شد، در مشهد ضبط شد و در آن هنرمندان بسیاری از بازیگران مشهدی حضور داشتند.
بازی در سریالهای متعددی که در شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفته است، در کارنامه تلویزیونی هدایت وجود دارد، اما این دو سریال حضور او را به عنوان یک بازیگر ریشه دار در خطه خراسان معرفی کرد. هدایت با هویت مشهدی اش در «پایتخت ۴» نیز حضور داشت و نقشش آن قدر تاثیرگذار بود که سیروس مقدم نتوانست از حضورش ولو به اندازه یک صدا در سری پنجم این سریال بگذرد؛ صدایی که از تلفن نقی معمولی پخش شد و او و خانواده اش را که در چنگ تکفیریها در سوریه گرفتار بودند، به دردسر انداخت.
نقطه عطف بازیگری
انگار سینما برای هدایت جدیتر از تلویزیون آغوشش را گشوده بود. بازیگر توانمندی که میتوانست نقش شخصیتهای رنجدیده را به خوبی ایفا کند، سینماگران زیادی را به خود جذب میکرد. از میان همه آنها هدایت هاشمی نخستین گام خود در سینما را با بازی برای بهمن فرمان آرا در «یک بوس کوچولو» برداشت؛ گامی که نشان از توانایی او در بازیگری داشت و انتظار میرفت او در گامهای بعدی سینمایی اش پرقدرتتر حاضر شود. هاشمی با فرمان آرا بازی در «خاکآشنا» را هم تجربه کرد و بعد از آن توانست نظر بهرام بیضائی را برای حضور در «وقتی همه خوابیم» جلب کند، اما تقریبا هیچ کدام از اینها توانمندی هاشمی در بازیگری را به رخ نمیکشیدتا اینکه او در فیلم سینمایی «لطفا مزاحم نشوید» برای محسن عبدالوهاب در سال ۱۳۸۸ بازی کرد.
هاشمی در این فیلم، نقش یک روحانی را بازی میکرد که از خراسان (سبزوار) برای کار و زندگی به تهران رفته است. او چنان در این فیلم درخشید که در بیست وهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر توانست هیئت داوران را به تحسین خود وادارد و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در «لطفا مزاحم نشوید» از آنها دریافت کند. حامد بهداد، دیگر بازیگر مشهدی تئاتر، سینما و تلویزیون، نیز در بخشی از این فیلم حضور دارد که بازی اش دربرابر درخشش هدایت هاشمی، آنچنان بهچشم نمیآید.
او در فیلمهای سینمایی مطرح دیگری همچون «یه حبه قند» به کارگردانی رضا میرکریمی و «محمد رسول ا...» ساخته مجید مجیدی حاضر شده و در اغلب بازیهای سینمایی اش خوش درخشیده است، اما «لطفا مزاحم نشوید» نقطه عطف او در بازیگری سینما بود. بازی هاشمی در این فیلم به اندازهای جذاب است که ارزش چندبار دیدن را دارد.
صحنه جدی تئاتر
هادی، برادر بزرگتر هدایت هاشمی، کارگردان تئاتر است و هدایت هم در چند کار برای او نقش آفرینی کرده است. بررسی فعالیت هدایت در تئاتر مشخص میکند که او در این عرصه جدی است. به نظر میآید او به بازی در تئاتر علاقه بیشتری دارد و به آن دل بسته است.
همین وابستگی و علاقه به بازیگری در تئاتر باعث شد او اواخر دهه ۸۰ در اعتراض به اوضاع نابسمان هنرهای نمایشی چند سالی از حضور در صحنههای تئاتر سر باز بزند، با این حال او طاقت نیاورد و بعد از اینکه اوضاع مدیریت بر تئاتر بهتر شد، در دهه ۹۰ به روی صحنه بازگشت.
او خودش را فرزند تئاتر میداند و این حرفش را وقتی میتوان پذیرفت که میبینیم آغاز کار او در تلویزیون با یک تله تئاتر است.
هدایت، اما بازی در این عرصه را فارغ از ارزشگذاری به هر نقشی پیگیری کرده است و به تئاتر با چشم یک دانشگاه نگریسته و تاجایی که توانسته، در آن تجربه اندوخته است. او در اجراهای اولیه خود برای بهرام بیضائی، استاد مسلم نمایشنامه نویسی و کارگردان سینما و تئاتر، بازی کرده است و از این حضور برای خود توشهای برداشته است.
بازی چندوجهی
هدایت هاشمی را شاید بتوان بازیگری دانست که در هرکدام از عرصههای تئاتر، سینما و تلویزیون با چهرهای متفاوت حضور پیدا کرده است و برای هرکدام شخصیتی قائل است. او با هوشمندی ذاتی اش و تجربههایی که در همه این بیست وچند سال فعالیتش به دست آورده است، به خوبی میداند که مخاطب تلویزیون چه میخواهد، همان مخاطب در سینما به دنبال چیست و وقتی روی صندلیهای سالن تئاتر مینشیند، دلش میخواهد چه بازی را ببیند. با اینکه تصور میشود برخی نقشهای هدایت هاشمی به ویژه در تلویزیون به ورطه تکرار افتاده است، به خوبی تفاوتهایی را در همه آنها میتوان دید.
هدایت هاشمی بازیگری است که هم میتواند در فیلمهای کمدی بدرخشد و هم این استعداد را دارد که در آثار جدی کاگردانانی، چون بهمن فرمان آرا و بهرام بیضائی حضوری پررنگ داشته باشد.