غلامرضا زوزنی- چند روز بیشتر به پایان سال نمانده است؛ سالی که از اتفاقات ریز و درشت و خوب و بد برای سینما سرشار بود. سینمای مشهد هم در این سال اتفاقاتی را به خود دید که بعضی از آنها کمنظیر و تعدادیشان غمانگیز بود. حضور چشمگیر مردم در سالنهای سینما که باعث شد مشهد به جایگاه معتبری از نظر مخاطب سینما در ایران دست یابد، از آن اتفاقات فرخنده بود، ازطرفی رخوت در تولید فیلم در مشهد جای نگرانی دارد.
به سراغ امیراطهر سهیلی، سینماگر مشهدی، رفتیم و از او که با اهالی فیلمساز دمخور است، نظرش را درباره اوضاع سینمای مشهد در سالی که گذشت، جویا شدیم.
سهیلی ابتدا در پاسخ به ما گفت این پرسش را باید از مسئولان فرهنگی پرسید که در سالی که گذشت، برای بقای سینما در مشهد چهکار کردهاند. همچنین به نظر او چون برای تولید محصولات سینمایی و فیلمسازی، مسئول دغدغهمندی وجود ندارد، حتی این جریان هنری نیز رو به موت است.
به نظر این گفتوگو، عیدی خوبی برای مسئولان فرهنگی ازطرف جامعه سینمایی مشهد خواهد بود. آنها باید بیاموزند در این چند سالی که پشت میز مدیریت سینما نشستهاند، کارها را به گونهای پیش ببرند که افرادی که قرار است از راه سینما و تولید فیلم روزگار بگذرانند، توان زیستن داشته باشند.
صدور مجوز به منزله حمایت از سینما نیست
این فیلمساز جوان که چندی پیش فیلم سینمایی خود بهعنوان «زنانی که با گرگها دویدهاند» را در مشهد تولید کرده است، سال98 را از نظر تولیدات سینمایی، سالی راکد توصیف میکند. او عامل این رکود را فعال نبودن دستگاههای دولتی در حمایت از تولید میداند: «از سازمانهایی که در سالهای گذشته از فیلمسازی و تولید فیلم حمایت میکردند، امسال هیچگونه فعالیتی ندیدیم.»
به گفته او فیلمسازانی که بهصورت مستقل فعالیت میکنند، با زحمت کارشان را پیش بردهاند و موفقیتهایی را نیز کسب کردهاند: «اینکه میگوییم سال راکدی بود، یعنی حمایتهای دولتی از سینما در مشهد خوب نبود اما فیلمسازانی که خودشان مستقل کار میکنند، فعالیتهایی داشتند. مثلا امیرمنصور سهیلی فیلم کوتاه «فیلمرغ» را تولید کرد و به جشنوارههای متعدد فرستاد و برای سینمای مشهد در جشنوارههای ملی و بینالمللی افتخار آفرید.»
سهیلی باور دارد فعالیتهایی که دستگاههایی همچون اداره ارشاد و... در مشهد انجام میدهند، به نوعی بیلانکاری است: «اینکه اداره ارشاد چندین مجوز در سال صادر میکند یا اینکه یک اداره اجرایی در طول سال چند دقیقه ویدئو میسازد، هیچکدام به منزله تولید یا حمایت از سینما نیست.»
سینمای ناشناس برای مسئولان
درواقع وقتی سهیلی از کمک و توجه به سینما سخن میگوید، منظورش کمک دفعی و بیضابطه به تولید فیلم در مشهد نیست. او باور دارد که باید برای سینما در مشهد سیاستگذاری کلان بشود: «باید بدانیم موضعمان در قبال فیلمسازی و سینما چیست و تکلیفمان را روشن کنیم که سینما در چه درجهای از اولویتهای مسئولان قرار دارد. وقتی میبینیم در برنامههای کلان فرهنگی و اجتماعی مانند معرفی توس و آرامگاه و خاستگاه فردوسی به جهان، هیچ جایی برای سینما باز نمیشود، درمییابیم که سینما و تولید فیلم در مشهد بدون حامی است. ما چقدر از تولید فیلم در مناسبتها و ظرفیتهای مختلف این شهر و چقدر از حضور همه فیلمسازان حمایت کردهایم؟»
مشکلی را که باعث این گسستگی شده است، میتوان در نبود ارتباط میان مسئولان و فیلمسازان جستوجو کرد. مسئلهای که سهیلی آن را مطرح میکند و آن را نقدی به دستگاههای فرهنگی میخواند: «مسئله اینجاست که مسئولان ما جامعه سینمایی مشهد را نمیشناسند. بخشی از انرژی ما صرف این میشود که نابغههای فیلمسازی مشهد را به مسئولان معرفی کنیم. باید همه دستگاهها در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند تا بتوانیم سینما را زنده نگهداریم. باید از بدنه سینما هم در این سیاستگذاریها نظرخواهی شود و از آنها بخواهند که در این سیاستگذاریها نقشآفرین باشند. وقتی بدنه سینما از سیاستگذاریها و برنامهریزیها کنار گذاشته میشود، نتیجهای جز رکود و انفعال ندارد. در سالی که گذشت، جشنوارههای فیلمی در مشهد و استان برگزار شد که بیثمر بود. این تضییع بیتالمال بهخاطر بهره نبردن از بدنه سینماست.»
کمکم بوی خطر از سینما به مشام میرسد. خطری که هجرت نام دارد و خالی شدن مشهد از سینماگر و فیلمساز را محتمل میکند. فیلمسازان مشهدی بهخاطر نبود سیاستهای حمایتی-که پیشتر از چندوچونشان سخن گفتیم- به ناامیدی برای ادامه فعالیت در شهرشان رسیدهاند، سهیلی نیز میگوید امسال اغلب اتفاقات در حوزه تولید فیلم مستقل مشهد رخ داد و این زنگ خطر است:
«فیلمسازان مشهد مستقل کار میکنند و این استقلالشان باعث شده است به این خاک وابستگی نداشته باشند. امیرمنصور سهیلی که جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره معتبر سینمای جوان را گرفت، هیچ حمایت مادی و معنوی از سوی هیچ نهادی دریافت نکرد و کاملا مستقل عمل کرد. او امسال به تهران مهاجرت کرده است. بسیاری از وزنههای فیلمسازی در مشهد به تهران رفتهاند. احساس میشود سینما و تولید فیلم در مشهد به شوخی گرفته میشود».
ناصر ضمیری، داوود رحمانی، علی عظیمزاده طهرانی، احسان غفوریان و حسام سامریزاده، هنرمندان سینمایی هستند که در مشهد فعالیت میکردند و سهیلی از آنها بهعنوان کسانی که مهاجرت کردهاند، نام میبرد: «امسال بالغ بر 10نفر از عوامل خوب سینمایی از مشهد کوچ کردند. چه کسی برایش اهمیت دارد؟ حمایت فقط پول خرج کردن نیست. حمایت و سیاستگذاری سینمایی یعنی اینکه جمع اهالی فیلمساز و سینماگر در مشهد جمع باشد. تکتک عوامل فیلمسازی در مشهد اهمیت دارند و وقتی یکیشان نباشد، کار فیلمسازی در این شهر لنگ میماند. آنها وقتی سیاستگذاری درستی نمیبینند، دلسرد میشوند و به تهران میروند.»
مصادره اشتباه
سهیلی به نحوه عملکرد صداوسیمای مرکز خراسان رضوی هم نقد دارد. او که در شبـکههای ســـراسری همچــــون «مســــتند» و «افق» تقریبا هر روز برنامههای تولیدشدهاش پخش میشود، میگوید:«من را به عنوان یک فیلمساز و برنامهساز چقدر صداوسیمای استان یا اداره ارشاد تشویق کردهاند که انگیزه داشته باشم کارم را در مشهد ادامه بدهم؟ در برنامههایی که گروه ما تولید کرده است و از شبکههای سراسری پخش میشود، همه تلاشم معرفی شهرم مشهد است. رئیس شبکه «مستند» خیلی بیشتر زبان من را میفهمد تا رئیس شبکه استان. اما هیچ کدام از سازمانها و مدیران از این فعالیت خودجوش من حمایت
نکردند.»
«جامعه سینمایی هیچ علاقه و وابستگی به این شهر ندارد». این جمله را سهیلی بهصراحت به زبان میآورد و میگوید: جامعه سینمایی را مسئولان و سیاستگذاریهای اشتباهشان مصادره کردهاند: «مسئولان وعده میدهند و وقتی به منصبی میرسند، وعدههایی را که به جامعه سینمایی و هنری دادهاند، از یاد میبرند. نوابغی که در مشهد حضور دارند و با کمترین هزینه فیلمهای شاخص میسازند، در هرجای دنیا بودند آنها را در صدر مینشاندند.»
مشهد، دوستت دارم
«از کجا باید شروع کرد؟». این سوالی است که شاید بتواند سرنخهایی را به دست مسئولان و جامعه سینمایی بدهد تا اوضاع فیلمسازی و سینماگری مشهد را بهبود ببخشند؛ سوالی که سهیلی آن را اینگونه پاسخ میدهد: «این غیرسینماییها هستند که تمام سازمانها و نهادها جا گرفتهاند و مشغول برنامهریزی برای هنرمندان فیلمساز هستند، بدون اینکه از آنها نظرخواهی کنند. مسئولان باید فاصلهشان را با هنرمندان کم و خودشان را تا جایی که میتوانند به آنها نزدیک کنند. مسئولان باید دغدغه سینما را داشته باشند. وقتی شما فیلمسازهای شهر و استانتان را نشناسید، هر کسی که خودش را فیلمساز معرفی کرد، به عنوان هنرمند میپذیرید و نتیجهاش میشود اوضاع ناامیدکنندهای که الان به وجود آمده است. وقتی هم که مسئولی ندیده و نشناخته بخواهد سیاستگذاری کند، مجبور است از آدمهایی استفاده کند که هیچ شناختی از سینما و سینماگران ندارند. آنقدر اوضاع ناامیدکننده است که افراد دغدغهمند جرئت نمیکنند به فضای مدیریت ورود کنند یا اگر این جرئت را داشته باشند، فضایی برای فعالیت آنها وجود ندارد.»
به باور سهیلی اگر فیلمسازها در مشهد درگیر کار شوند، امید به آنها برمیگردد. او از طرحی که به مدیریت شهری برای فعالیت هنرمندان فیلمساز ارائه کرده است، سخن به میان میآورد که چند ماهی است منتظر اجرایی شدن است: «پیشنهاد دادم هشت فیلمساز بیایند فیلمی همانند «پاریس دوستت دارم» را برای مشهد بسازند. چند فیلم کوتاه با محوریت مشهد که چندین ثمره دارد. مهمترین آنها این است که صدها نفر از عوامل سینمایی در این شهر مشغول فعالیت میشوند و نسبت به شهرشان احساس خوشایندی خواهند داشت. اتفاق مهم بعدی این است که یک فیلم سینمایی از مجموع همه این فیلمها تولید میشود که میتوان آن را در سینما و تلویزیون اکران کرد. اگر انجام این پروژه کمخرج و مثمر به تعویق بیفتد، نشان میدهد که دغدغهای برای حفظ سرمایه انسانی در سینما وجود ندارد و سینماگر مشهدی در اولویت هیچ دستگاه فرهنگی قرار ندارد.»