به گزارش شهرآرانیوز مضجع شریف امام رضا (ع) نقطه جذب نیمی از گردشگران خارجی است که ایران را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند، البته عازم مشهد که باشند نامشان میشود زائر، اما در برنامههای بالادستی همان گردشگر خوانده میشوند. ما هم در این گزارش برای بررسی حوزه گردشگری در برنامه هفتم توسعه از همان واژه «گردشگر» استفاده میکنیم. ظرفیت بارگاه منور رضوی در جذب بیش از ۲۸ میلیون گردشگر داخلی به اضافه ۲ میلیون گردشگر خارجی (یعنی نیمی از کل گردشگران خارجی کشور) سبب شده که بیش از ۵۰ درصد هتلهای کشور در شهر ما بنا شود.
اینها را گفتیم تا در ادامه با اشاره به اهداف کمّی برنامه هفتم توسعه، تأکید کنیم نقش مشهد در اجرای این برنامه و هدف گذاریهای انجام شده در حوزه گردشگری بسیار پررنگ است، اما اگر بپرسید که آیا نگاه ویژهای به مشهد در این حوزه در برنامههای بالادستی وجود دارد یا نه؟ باید بگوییم خیر. این موضوع سالها مورد انتقاد فعالان حوزه گردشگری بوده و هست، اما در همچنان بر همان پاشنه میچرخد.
یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد که رسیدن به نیمی از اهداف برنامه هفتم توسعه در حوزه گردشگری ارتباط مستقیمی با مشهد دارد. چرا؟ چون بر اساس جدول اهداف کمّی حوزه گردشگری در برنامه پنج ساله تعداد گردشگر ورودی به کشور تا پایان سال ۱۴۰۷ باید به ۱۵ میلیون نفر برسد. حالا ماجرا آنجا به مشهد گره میخورد که در سال ۱۴۰۱ از ۴ میلیون و ۲۳۰ هزار گردشگر خارجی که به ایران آمدند، بیش از ۲ میلیون نفر مشهد را برای زیارت امام رضا (ع) به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کردند.
از سوی دیگر هدف کمّی در پایان این برنامه افزایش تعداد هتلهای کشور به ۱۹۰۰ مورد است، در حالی این تعداد اکنون ۱۴۳۰ عدد برآورد شده که بیش از ۵۰ درصد آن در مشهد است. تحلیل همین موارد نشان میدهد که تحقق این اهداف کلی به افزایش جذب زائر و توسعه زیرساختهای مشهد گره خورده که این موضوع نیازمند وجود یک نگاه ویژه به این شهر است.
خبر خوب اینکه حوزههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای اولین بار در طول ارائه برنامههای توسعهای دارای فصلی مستقل شده است، اما خبر بد اینکه در دو ماده تدوین شده در این فصل، ابهامات مهمی وجود دارد و نمیتوان تشریح کرد که آینده ایده آل گردشگری کشور از چه مسیری خواهد بود.
نمیخواهیم سرتان را با احکام گیج کنیم، اما بگذارید کمی بیشتر توضیح دهیم؛ در ماده ۸۲ این فصل از برنامه هفتم توسعه به ارائه اهداف کمّی گردشگری و در ماده ۸۳ به موضوع توسعه گردشگری و حفظ میراث فرهنگی پرداخته شده است که البته ما در این گزارش فقط به بررسی حوزه گردشگری پرداخته ایم. برای اینکه بگوییم مشکل کار کجاست، شاید بد نباشد که به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در این باره اشاره کنیم.
یکی از نقاط منفی اشاره شده در این گزارش مربوط به ماده ۸۲ این فصل است. در این ماده ربط منطقی بین اهداف کمّی و مواد ذیل اهداف وجود ندارد، همچنین مشخص نیست که برنامه متناظر برای افزایش گردشگر ورودی، افزایش صادرات صنایع دستی و ساخت هتلها چیست؟ از طرفی حدود ۷۰ درصد احکام صادره در ماده ۸۳ مربوط به حوزه گردشگری است و در آن به موضوعهایی درباره توسعه گردشگری داخلی و جذب گردشگران خارجی پرداخته شده است درحالی که در جدول اهداف کمّی ماده ۸۲ فقط تعداد گردشگران ورودی به کشور تعریف و تشریح شده است و مشخص نیست که رویکرد برنامه توسعه گردشگری کشور با تأکید بر کدام محور قرار دارد.
تیرماه بود که خبر حذف زیارت از برنامه هفتم توسعه باوجود اهمیت آن برای شهرهای زیارتی از جمله مشهد خبرساز شد. همان موقع ما در گزارشی با عنوان «جای ثابت زیارت در برنامههای توسعه» درباره گنجانده شدن این سرفصل در قانون احکام دائمی برنامههای توسعه نوشتیم و از قول رئیس وقت سازمان مدیریت و برنامه ریزی خراسان رضوی گفتیم که دلیل حذف زیارت از برنامه هفتم، اهمیت این موضوع در همه ادوار برنامه ریزی است، به همین دلیل زیارت از احکام پنج ساله به احکام دائمی منتقل شده است.
همان جا رضا جمشیدی آدرس این موضوع را در سند احکام دائمی توسعه کشور داده بود، اما به دلیل اهمیت آن بار دیگر بازگو میکنیم. در بند ۴۹ احکام دائمی برنامه توسعه کشور آمده است که «به منظور تعمیق ارزش ها، باورها و فرهنگ مبتنی بر هویت اسلامی و ترویج سیره و سنت اهل بیت (ع) و استفاده بهینه از ظرفیت معنوی شهرهای مقدس قم، مشهد، شیراز و شناسایی دقیق نیازها و مشکلات زائران، برنامه ریزی و تدوین سازوکارهای لازم برای سامان دهی امور زائران و تأمین زیرساختهای لازم از طریق حمایت از شهرداریها و بخشهای غیردولتی و توسعه امکانات، فعالیتهای فرهنگی و خدمات زیارتی در این سه شهر مذهبی و فراهم کردن زمینه زیارت مطلوب و اجرای پروژههای زیربنایی، دولت مجاز است اعتبار موردنیاز را در قالب بودجههای سنواتی پیش بینی کند.»
نکته مثبت این بند اشاره مستقیم به شهر مشهد و حضور دائم موضوع زیارت در برنامههای توسعهای کشور است، اما سؤال اینجاست که این اسناد بالادستی چقدر میتواند در رفع فقدان نگاه ملی به زیارت مفید باشد. از طرفی باتوجه به اینکه مشهد نقش مستقیمی در رسیدن برنامه هفتم توسعه به اهداف پنج ساله خود دارد، آیا بهتر نبود که موضوع زیارت در برنامههای بالادستی کوتاه مدت نیز دیده شود؟ هرچند در سالهای گذشته که به موضوع زیارت در احکام توسعه پرداخته میشد هیچ تناسبی بین نیازهای مشهد و اقدامات انجام شده نبود پس باید برای تحقق اهداف، نگاه به توسعه زیارت و نیازهای شهر مشهد که برنامه ریزی برایش سالها فقط روی کاغذ باقی مانده بود تغییر کند.
بارگاه منور امام مهربانیها و میزبانی از زائرانش با همه برکاتی که برای مشهدیها دارد، زیارت را به یکی از اساسیترین محورهای اقتصادی این شهر تبدیل کرده است. اینکه در برنامه هفتم توسعه، ایران باید ۱۵ میلیون گردشگر خارجی جذب کند بدون درنظرگرفتن ظرفیت مشهد امکان پذیر نیست، اما بدیهی است که توسعه گردشگری و افزایش جذب زائر نیاز به زیرساختهایی دارد که بدون توجه نگاه کلان و ملی امکان پذیر نخواهد بود.
از تأمین آب و اجرای پروژههایی مانند انتقال آب بگیرید تا توسعه بهداشت و درمان برای جذب بیشتر گردشگر سلامت و ارائه خدمات به زائران و موضوعهایی مانند اجرای پروژههای راه، حمل ونقل، جذب سرمایه گذار و... گوشهای از مواردی است که تحقق آن با ردیف بودجههایی مانند زیارت و... امکان پذیر نخواهد بود و نیاز به برنامههایی کلانتر و گستردهتر دارد.