شهرآرانیوز؛ «شهرک شهید رجایی، خیابان حر ۹ راسته شهید معقول» آدرسی که بیشتر اهالی شهرک آن را به راسته «بند بازکن ها» میشناسند. عدهای معتقدند بسیاری از بندیها در این راسته از خیابان حر موروثی کار نیاکان خود را ادامه میدهند. برخی هم عقیده دارند اول بندبازکنها در این خیابان حضور داشته اند و کم کم به این دست از مشاغل، رگ گیرهای زردی و رگ «هول» بازکنها اضافه شده اند.
خلاصه که جمعشان جمع است و شمارشان هم از انگشتان دست فراتر میرود. برای رسیدن به هر کدامشان نیاز به داشتن آدرس دقیق نیست آن قدر مشهور و بنام هستند که هر کدام از اهالی محله دست کم آدرس یکی دو نفرشان را به راحتی در اختیار قرار میدهند.
شلوغی و ازدحام مردم در خیابان شهید معقول و ورودی کوچه حر ۹ از همان ابتدای کوچه هویداست. تراکم مغازههای خواربار و مایحتاج اولیه در ورودی کوچه هم مزید برعلت شده و شلوغی و ترافیک را دوچندان کرده است. وانتهای میوه یک در میان دوبله توقف کرده اند و صاحبان مغازههای میوه فروشی مشغول تخلیه بار هستند.
صاحب اولین میوه فروشی با پرسیدن آدرس بندبازکنهای مشهور این خیابان نام «میم» بندی را بر زبان جاری و ما را به سمت معقول ۱۴ هدایت میکند. ورودی کوچه شهید معقول ۱۴ کاملا باریک است. تردد شهروندان در این کوچه از دیگر کوچههای فرعی خیابان حر ۹ بیشتر است. عدهای پرسان پرسان و گروهی هم بدون پرس وجو به سمت یک آدرس در حال پیاده روی هستند.
دومین فرعی سمت راست در طوسی رنگ نیمه باز نظرمان را جلب میکند. مردم از یک در وارد و از در دیگر خارج میشوند. جلوتر میرویم. خانمی میان سال میگوید: از نیشابور به مشهد آمده ام، آن قدر تحقیق کرده ام تا اینجا را پیدا کرده ام. فرزندم دو هفته است اسهال دارد و درمان نمیشود. اینجا را آدرس داده اند تا پسرم را پیش بندی بیاورم. به من گفته اند با کار بندی حتما اسهالش بهبود پیدا میکند.
کمی جلوتر پیرمردی را با ویلچر آورده اند، تهوع امانش نمیدهد و مدام بالا میآورد. همراهانش از بیماران منتظر در صف انتظار کسب اجازه میکنند تا زودتر وارد شوند. «میم» بندی با دستکشهای پلاستیکی در دست به داخل حیاط میآید. دهان پیرمرد را باز میکند. با انگشت اشاره چرخی در طول و عرض دهان پیرمرد میزند. کمی مکث میکند و دوباره کار را تکرار میکند. انگار چیزی دشت نکرده است. دستش را بیرون میآورد و در حالی که دستکش پلاستیکی را از دستانش خارج میکند به همراه بیمار میگوید: بندی نیست. ببریدش. اذیتش نکنید.
دوباره صف انتظار نوبت شکل میگیرد. خانم میان سالی میگوید: عجب کاردرست است اگر کسی بندی نباشد نه پولی میگیرد نه ادایی در میآورد که بیمار فکر کند بندی بوده است. بیمار دیگری در دو هفته متوالی فرزندش را برای باز کردن بندِگلویش به سراغ همین بندباز کن آورده است. او نیز میگوید: دخترم دو هفته کم اشتها بود و غذا نمیخورد تا این حالت برایش رخ داد متوجه شدم در گلویش چیزی گیرکرده است اینجا آوردم و ۳۰ هزار تومان برای باز کردن بند هزینه کردم. خوب خوب شد.
همان طور که همه در صف نوبت قرار دارند همسایه رو به روی همین بندباز کن صدایش را بلند میکند: «این موتور کیست؟ چرا مقابل پل منزل پارک کرده است؟ همسایه آزاری هم حدی دارد.» بار دوم با صدای بلندتر حرفش را تکرار میکند و با ضربههای پا به اگزوز موتور میکوبد، اما خبری از راکب موتورسوار نیست که نیست. شهروند منتظر در نوبت که حالا نوبتش رسیده است تا به سراغ بندباز کن برود هم نصفه نیمه میگوید: اینکه روز خوب ماست. روزهایی بوده که در صف نوبت و برای اینکه نیم ساعت زودتر نوبتشان شود افراد با هم درگیری راه انداخته اند و کار به پلیس کشیده است.
بالاخره نوبت به من میرسد. «میم» بندی یکی از انگشتانش را که با دستکش جدیدی از جنس پلاستیک پوشیده شده است وارد دهانم میکند. نمیدانم انگشتش به کدام قسمت حلقم فشار وارد میکند که یک باره با تمام قوا عق میزنم، اما انگار هنوز «میم» بندی از انجام درست کارش مطمئن نیست. این بار سمت چپ حلقم را نشانه میگیرد، گویا خبری از هیچ چیز نیست. با دست چپش به شانه ام میزند و میگوید: بندی نیستی پاشو دخترجان. به سمت کارت خوان میروم تا پول را حساب کنم که میگوید: برو کاری نکردم.
وارد خیابان معقول ۱۲ میشویم، رگ گیری که همه شهرک شهید رجایی به لحاظ حاذق بودن و حرفهای بودن در کار او را میشناسند. جمعیت مقابل محل کار رگ گیر پشت درهای بسته تجمع کرده اند و با دست شماره تماس او را که روی بنر سفید رنگ درج شده به هم نشان میدهند. آن طور که در کاغذ اطلاع رسانی درج شده روی در مشخص است مراجعان باید از قبل وقت بگیرند.
با این حال مشتریان پشت درهای بسته منتظر هستند تا شاید فرجی بشود. بیماری با شماره درج شده روی بنر تماس میگیرد، دلیل بیماری خود را بی اشتهایی و زردی چشمان بیان میکند. رگ گیر بازه زمانی عصر را برای ویزیت تعیین میکند. با خواهش و تمنا بالاخره مجاب میشود تا ساعتی دیگر در محل کارش حاضر شود.
همین هم میشود. زمانی که وی به محل کارش میرسد به بیمار میگوید که باید رگ زردی از پشت گوش او زده شود تا بیماری اش درمان شود. بیمار بلافاصله خود را به دستان او میسپارد. از پشت گوش بیمار رگی را میزند و گوش بیمار را پانسمان میکند. در ازای کاری هم که انجام داده رقمی را قید نمیکند و حساب و کتاب را به خود بیمار واگذار میکند. کار بیمارِ اول که تمام میشود سایر مراجعان با خواهش و التماس از رگ گیر بنام شهرک شهید رجایی درخواست دارند تا رگ آنها را هم بزند و بیش از این منتظر نمانند.
کارو بار رگ گیرها و بندیهای شهرک شهید رجایی این روزها سکه است. مردم نیز با التماس و خواهش خودشان را برای درمان به اینجا میرسانند تا با دستان شفابخش این افراد از دردشان رهایی یابند، اما چیزی که مشخص است غیرقانونی بودن فعالیت این گونه افراد است. موضوعی که مدیر طب سنتی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد به صراحت از آن به فعالیت غیرقانونی و غیرمجاز یاد میکند.
سید جواد مجتبوی با بیان اینکه به طور کلی خدمات پزشکی که مؤثر در درمان است خدماتی است که وزارت بهداشت آن موارد را تأیید میکند. او میافزاید: بر این اساس انواع فعالیتها با نام رگ گیری زردی، بندی، گرفتن رگ هول و... در خدمات وزارت بهداشت مورد تأیید نیست. اومیگوید: کار افرادی که این فعالیتها را انجام میدهند و نیز افرادی که برای این نوع فعالیتها تبلیغ میکنند از نظر وزارت بهداشت غیرقانونی است، زیرا که این گونه افراد در بیشتر موارد پزشک نیستند.
مجتبوی با بیان اینکه درپشت پرده این نوع فعالیتها گاهی دیده شده است افراد غیرمتخصص کارهایی را انجام داده اند که بیماری فرد بدتر شده یا به ضرر بیمار تمام شده است، ادامه میدهد: اخیرا موردی داشتیم که فرد مبتلا به سرطان در یکی از شهرستانها از سوی فردی غیرمتخصص تجویز گیاه دارویی شد و متأسفانه فرد با مصرف آن گیاه دچار خون ریزی گوارشی شد و فوت کرد.
مدیر طب سنتی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیان میکند: شهروندان در صورت مشاهده فعالیت این گونه افراد موارد را با سامانه ۱۹۰ در جریان بگذارند. شکایت فرد بدون نام و مشخصات ثبت میشود. در مرحله بعد کارشناسان اداره نظارت بازدید نامحسوس انجام میدهند اگر فعالیت گزارش شده واقعیت داشت، اداره نظارت ما مجوز دادستانی را میگیرد، در مرحله بعد محل پلمب و با فرد خاطی هم برخورد میشود.
مجتبوی با بیان اینکه کار نظارت و بازدیدهای دانشگاه در این حوزه تنها محدود به فعالیت غیرمجاز این افراد در منازل نمیشود، ادامه میدهد: نظارتهای ما شامل بازدید از برخی عطاریها و برخی اماکن که کلاسهای غیرقانونی و بدون مجوز برگزار میکنند نیز میشود.
مدیر طب سنتی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد اظهار میکند: ما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد و داخل خود بیمارستان امام رضا (ع) دو مرکز درمانی طب ایرانی و طب سنتی داریم. افراد فعال در این دو مرکز همه پزشک هستند و شهروندان میتوانند برای استفاده از این خدمات به آدرس نوبت دهی اینترنتی بیمارستان امامرضا (ع) مراجعه کنند.
مجتبوی درباره شمار بازدیدهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد در شش ماه نخست امسال بیان میکند: از ابتدای فروردین تا پایان شهریو ر امسال ۴۵۱ مورد بازدید از اماکن و منازل صورت گرفته است که از این شمار ۳۰۱ مورد بازدید از عطاریهای سطح شهر و ۱۵۰ مورد بازدید از سایر اماکن و منازل مشکوک به فعالیت غیرقانونی به ثبت رسیده است.
او اظهار میکند: از این شمار بازدید، ۲۵ مورد پلمب صورت گرفته است و افراد خاطی به دادستانی معرفی شده اند.