سعید جلائیان | شهرآرانیوز؛ یک ماه است که کاری بهجز چشم دوختن به پنجره اتاقش ندارد. آنقدر به بیرون نگاه کرده که ظاهر درختان، محدوده زمان تردد کادر درمان و کارکنان بیمارستان را حفظ کرده است. درختانی که هرچند در خواب زمستانی هستند، اما جنگلهای شمال را به یادش میاندازند. درختانی که تا پیشازاین حادثه، در میان آنها هر روز میدوید.
آنقدر عاشقشان بود که شغل مرتبط با طبیعت انتخاب کرد و در ساری به فروش لوازم کوهنوردی و طبیعتگردی مشغول شد. همه چیز بر وفق مراد قادر ابراهیمی بود تا اینکه در آخرین روزهای فصل پاییز حسرت یک قدمزدن ساده در میان درختان به دلش مانده است. او بهشدت دلتنگ روزهایی است که به دماوند، سبلان، دنا، علمکوه و... صعود میکرد و افسوس روزهایی را میخورَد که در کنار ساحل میدوید.
تمام این خاطرات خوب در ذهن قادر هر لحظه با یک تکان که منجر به بازگشت درد در جان و تنش میشود به هم میریزد. دردی که از آن شب سیاه آغاز شد. شبی که با خود یک ظرف چهار لیتری بنزین را به خانه میبرد. غافل از اینکه ظرف سوراخ است و بخار بنزین با رسیدن به خاکستر سرخ سیگار همسایه در پارکینگ، خودش را میسوزاند. سوختنی که با انجام هفت جراحی پیاپی، باز هم راه زیادی برای از بین بردن آثار سوختگیاش باقی مانده است.
ظهر یک روز گرم زمستانی به ساختمان بهار در بیمارستان امام رضا (ع) میروم، ظهر است و خبری از قارقار همیشگی کلاغها در میان درختان لخت محوطه بیمارستان نیست. قرار است چند ساعتی را در ساختمان بهار این بیمارستان پیر دولتی در بین بیمارانی بگذرانم که همچون قادر ابراهیمی ناخواسته یا خودخواسته دچار سوختگی شدهاند.
فصل سرما که میرسد اخبار تلخ سوختگی شهروندان بیش از گذشته به گوش میرسد. تنها امسال در ۹ ماه ابتدایی، ۱۰۶ شهروند مشهدی به دلیل سوختگی جان خود را از دست دادند. رقمی که آمار پزشکی قانونی خراسانرضوی نشان میدهد نسبت به سال گذشته که ۱۱۴ نفر بوده کاهش نامحسوسی داشته است. به ساختمان قدیمی بهار میرویم. مرکزی در ضلع شمالی بیمارستان بهار که مصدومان حوادث آتشسوزی را در آن بستری میکنند. ساختمانی که نامش برگرفته از فصلی سرسبز و آغاز زندگی است، اما در زمان حضور ما در اتاقهای آن دوازده مرد، ده زن و شش کودک بستری هستند که هرکدامشان بهنوعی از جهنم گذر کردهاند.
وارد ساختمان بهار میشوم. بخش مردان و زنان این مرکز درمانی مجزاست. بیشتر اتاقها مخصوص یک بیمار است، اما در برخی اتاقها که شرایط بیمارانش بهتر است، دو نفر هم بستری هستند. بیمارانی که به گفته پرستاران ساعتی قبل از حضور ما درست سر ساعت تعیین شده، مسکنهای خود را دریافت کردهاند. پرستاران مثل هر روز پانسمان و بانداژ روی زخمهای بیماران را عوض میکنند و کرم و پمادهایی روی پوست سوخته میزنند. کاری که دردناک است و آه از نهاد بیماران درمیآید.
بعدتر متوجه میشوم که برخی بیماران در فهرست پیوند هستند. تعدادی از آنها همین امروز از اتاق عمل برگشتهاند، هرچند خودشان درست نمیدانند کجا بودهاند. افرادی که بیشترشان از شهرستانهای دیگر استان به بخش تخصصی سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) آمدهاند، همچون میلاد قربانی که ساکن یکی از شهرهای شمالی کشور بوده است. میلاد سی و یکساله است. او هفته گذشته به همراه دوستش در یک کلبه چوبی در کنار دریا در خواب بوده که ناگهان آتش به جان کلبه میافتد. در شرایطی که شعلههای آتش هر آنچه در کلبه بود را میسوزاند، آنها توانستند پیش از ریختن سقف به روی سرشان از میان شعلهها بگریزند.
میلاد درباره این حادثه میگوید: من بیستسال است که ماهیگیری میکنم. شب حادثه هم با دوستم در کلبه چوبی خوابیده بودیم تا صبح زود برای ماهیگیری به دریا برویم. هر دو غافل از این بودیم که ظرف حامل سوخت را دوستی که بنزین برای ما آورده بود، درست پشت بخاری نفتی داخل کلبه گذاشته است. خسته بودیم و خیلی زود خوابیدیم. هنوز یک ساعت نگذشته بود که گرمای بخاری، باعث داغ شدن و انفجار بنزین داخل کلبه شد و تا ما بیدار شدیم، تمام کلبه را آتش فرا گرفته بود.
آتشسوزی داخل کلبه باعث سوختگی ۶۵درصدی میلاد شده بود، باوجوداین او خدا را شکر میکند که دوباره میتواند پسر کوچکش را ببیند. او ادامه میدهد: تمام کلبه آتش بود و راهی برای فرار نداشتیم. در نهایت توانستیم فرار کنیم. ما با اینکه در کنار دریا بودیم داخل آب نرفتیم و با غلتیدن روی ماسهها آتش را خاموش کردیم. حدود بیستدقیقه بعد نیروهای امدادی ما را به بیمارستان ساری بردند. آنجا شنیدم بهتر است برای درمان به مشهد بیاییم که آب و هوایش از شمال بهتر است.
بیشتر بیماران بخش سوختگی جوان هستند. جوانانی که به دلیل بیتجربگی، کارشان حالا به بیمارستان افتاده است. یکی از این جوانان ابوالفضل قرایی است. ابوالفضل که میتوانست در خانه باشد و فردا تولدش را با خانواده و دوستانش در تربتحیدریه جشن بگیرد، حالا باید روی تخت بیمارستان باشد و تنها جواب تلفنهایش را بدهد، تلفنهایی که به خاطر سوختگی دستانش باید بهیاران دم گوش او نگه دارند.
ابوالفضل میگوید: حدود یک ماه پیش یک شب برای دیدن دوستم به خیابان رفته بودم. ناگهان متوجه شدم کاربراتور موتورسیکلتم مشکل دارد و شلنگ سوخت را برای تمیز کردنش درآوردم و مشغول تمیزکردن شلنگ شدم. غافل از اینکه بنزین روی شلوارم میریزد. کارم که تمام شد یک آتش کوچک درست کردم و برای گرمشدن کنارش ایستادم. نمیدانم چه اتفاقی افتاد، ناگهان دیدم از کف پا تا کمرم در آتش میسوزد، همه چیز در عرض چندثانیه رخ داد. یکی از مغازهداران آن اطراف آتش را خاموش کرد. خیلی ترسیده بودم. دیگر نه به موتورسواری و نه به آتش نزدیک میشوم. من میخواستم برای خودم جشن تولد بگیرم، حالا باید در بیمارستان باشم و درد بکشم.
«مجتبی یار» هماتاقی ابوالفضل است که حرفهای هماتاقیاش را گوش میکند و با لبخندی رو به من میگوید: من از او بدشانستر بودم. در انباری خانه، مشغول باز کردن لوله گاز پیکنیکی بودم و گاز درون زیرزمین منتشر شده بود. از لوله پیکنیک روغن سیاهی میریخت که برای تمیز کردن آن رفتم شیر آب داخل انباری را باز کردم. همان لحظه پکیج جرقه زد و من به شکل بدی سوختم.
در بیشتر موارد مصدومان آتشسوزی نسبت به سایر افرادی که در مراکز درمانی بستری میشوند مدت زمان بیشتری را در بیمارستان سپری میکنند. امری که باعث شکلگیری رفاقت بین کادر درمانی و بیماران میشود، بیمارانی که درد زیاد و روحیه ضعیفی دارند. در برخی موارد حتی حاضر نیستند اعضای خانوادهشان آنها را ببینند یا در کل امکان ملاقات با آنها به دلیل احتمال زیاد عفونت میسر نیست.
برای آنها کادر درمانی، هم مرهم دردشان است و هم محرم اسرارشان. مجید شعبانی یکی از کارکنان بخش سوختگی است. پرستاری که دوازده سال در بیمارستان امام رضا (ع) خدمت میکند. او در تمام این سالها به جز سه سالی که به دلیل اوج شیوع کرونا بخشش را تغییر داده در همین بخش و به بیماران سوختگی خدمترسانی میکرده است.
او درباره انواع سوختگیها میگوید: سوختگی خانوادگی جزو تلخترین حوادث است که میتواند اعضای یک خانواده را درگیر کند. این حادثه معمولا در آتشسوزیهای منازل رخ میدهد. وقتی اعضای خانواده به اینجا میآیند پدر نزد ما بستری میشود، فرزند و همسرش هم در بخش زنان و اطفال. پدر در این شرایط نه کاری میتواند برای خودش انجام دهد، نه خانوادهاش. در میان حوادث، اما بیشترین رخدادی که باعث مصدومیت میشود سوختگی مردان جوان بهدلیل آتشسوزی بنزین و از این قبیل حوادث است. در بخش زنان هم سوختگی با آبجوش، زودپز و خودسوزی از جمله موارد پرتکرار است.
او ادامه میدهد: با توجه به اینکه وضعیت جسمی و روحی بیماران ما خاص است، خدماتی هم که ما به بیماران خود ارائه میکنیم ویژه است. بیماران این بخش مدت زمان بیشتری بستری هستند. شرایط روحی آنها نامناسب است و درد زیادی را تحمل میکنند. بیش از هر خدمتی آنها نیاز به یک دوست دارند. بعد از دوستی، آنها خدمات دیگری مانند تعویض پانسمان، راه رفتن، فیزیوتراپی، کنترل شرایط جسمانی و... از ما و بهیاران میگیرند.
این پرستار بخش سوختگی امام رضا (ع) بیان میکند: بیشتر بیماران بخش ما جوان و از قشر ضعیف جامعه هستند. با توجه به اینکه در مشهد تنها همین بخش سوختگی تخصصی وجود دارد، بیماران از همهجا به اینجا میآیند، حتی پیوند پوست را اینجا انجام میدهیم. بیماران ما گاهی توان حتی خوردن یک لیوان آب، نگهداشتن تلفن همراه یا کارهای شخصیشان را ندارند.
اولین فردی که در حوادث به فریاد مصدومان آتشسوزی میرسد، نه تکنسینهای اورژانس هستند و نه پلیس. اولین افرادی که به سراغ مصدومان آتشسوزی میروند، آتشنشانان هستند. در حوادث آتشسوزی، افراد مصدوم و محبوس بیش از هرکسی در جهان آرزوی دیدن آتشنشانان را دارند. افرادی که برای بیرونکشیدن همشهریان خود از آتش حاضرند هر خطری را به جان بخرند. در میان آتشنشانان مشهدی، حسن نجمی، مدیر منطقه ۲ ایستگاه آتش نشانی مشهد، یکی از باتجربهترین امدادگران شهر ما در بیرون کشیدن محبوسان از شعلههای آتش است. او در ۲۳سال خدمتش، شهروندان زیادی را از دل آتش بیرون کشیده است.
او درباره کاری که پس از نجات محبوسان در آتش انجام میدهد میگوید: من و همکارانم تنها وظیفه خارج کردن افراد محبوس را از داخل آتش داریم. در بیشتر مأموریتها هنگام تماس با سامانه آتشنشانی یکی از سؤالات همکارانم این است که شخصی در آتشسوزی محبوس شده یا نه؟ درهرصورت اگر نیروهای امدادی دیر به محل حادثه برسند من و همکارانم کمکهای اولیه و هر کاری بتوانیم انجام میدهیم. ما میکوشیم شرایط جسمانی بدن فرد را تثبیت کنیم. دمای بدن شخص را با آب پایین بیاوریم. کمپرس آب سرد در هر نوع سوختگی با برق، اسید، آب جوش و... یکی از مؤثرترین کمکها به فرد مصدوم است تا پیش از اینکه به بیمارستان برسد.
ملیحه جهانبخش | شهرآرانیوز؛ یک جراح عمومی و فلوشیپ تخصصی جراحی ترمیمی و سوختگی در مشهد با بیان اینکه سوختگی در کشور ما آمار بسیار بالایی دارد، میگوید: ۸۰ درصد سوختگیها با آموزش بموقع درمانشدنی است.
سیدحسن طاوسی درباره نوع سوختگی و تفاوت آن میان اطفال و بزرگسالان بیان میکند: در گروه اطفال بیشتر سوختگیها با مایعات داغ مانند آبجوش یا در محل آشپزخانه است و در بزرگسالان بیشتر با شعله، انفجار گاز، برقگرفتگی و در مواردی نیز دلیل سوختگی مواد شیمیایی است.
وی ادامه میدهد: متأسفانه در کل کشور سالانه حدود ۲۵۰هزار مورد سوختگی رخ میدهد که از این میزان ۱۰تا ۲۰درصد نیاز به بستری و مداخله درمانی دارد و بقیه هم سرپایی درمان میشود.
این جراح درباره شیوههای درمانی سوختگی بیان میکند: سوختگی جزو مواردی است که باوجود پیشرفتهای درمانی همچون پانسمانهای جدید یا پانسمانهای جایگزین که از پوست افرادی که مرگ مغزی شدهاند یا از حیوانات گرفته میشود- البته این موضوع در کشورهای پیشرفته استفاده میشود- باز هم شاهد این هستیم، افرادی که دچار سوختگی عمیق شدهاند هیچ وقت به شکل اول باز نمیگردند و این مسئله از نظر روحیروانی تأثیر بسیار بدی دارد، بهویژه در زنها که ممکن است دچار افسردگی یا انزوای اجتماعی شوند.
طاوسی تأکید میکند: ۸۰ درصد این حوادث با آموزش قابل پیشگیری است که به نظر ما باید این آموزشها از مهدکودکها و مدارس شروع شود و البته اقدامات اولیه پس از سوختگی باتوجهبه نوع آن اهمیت زیادی دارد.
وی با بیان اینکه دقایق اولیه در تعیین عمق سوختگی بسیار اهمیت دارد، بیان میکند: در حوادث غیرمترقبه مانند انفجار و... شاید نتوانیم کاری انجام بدهیم، اما درباره سوختگی اطفال و زنها که عموما در آشپزخانه اتفاق میافتد، اقدامات اولیه انجامشدنی است.
طاوسی در تشریح اقدامات اولیه برای سوختگی با مایعات داغ میگوید: اولین اقدام این است که محل سوختگی بلافاصله با آب سرد خنک شود. کافی است لباس از محل سوختگی جدا شود و آن را زیر آب سرد بگیرید. ۱۰ دقیقه اینکار انجام شود و پس از آن به درمانگاه مراجعه کنید، اگر فاصله تا درمانگاه زیاد است از حوله مرطوب برای کمپرس سرد و قرص استامینوفن برای تسکین درد استفاده شود.
وی ادامه میدهد: بیشتر افراد بلافاصله پس از سوختگی یا با اورژانس تماس میگیرند یا فرد را سریع داخل خودرو میگذارند تا به اورژانس برسانند، غافل از اینکه مهمترین کار خنککردن محل سوختگی است.
این متخصص سوختگی درباره دیگر مدلهای سوختگی و اقدامات اولیه درباره آنها میگوید: امروز در بسیاری از خانهها مواد شیمیایی نگهداری میشود که شامل مواد شوینده میشود، این مواد نباید دردسترس بچهها باشد. مواردی داشتهایم که مواد شیمیایی را در بطری آبمعدنی یا نوشابه ریختهاند و فرد به اشتباه آن را سرکشیده است. این نوع سوختگیها فاجعهبار است.
وی درباره اقدامات اولیه در زمان برقگرفتگی بیان میکند: در زمان برقگرفتگی، فیوز یا کلید برق قطع شود و به کسی که دچار برقگرفتگی شده است نباید دست بزنید مگر با چوب، پارچه و... فرد را بکشید و بعد هم باید به اورژانس مراجعه شود. در باره آتشگرفتگی اگر نزدیک فرد هستید، پتو رویش بیندازید و اگر تنها هستید بههیچعنوان شروع به دویدن نکنید، بلکه بایستید یا روی زمین غلت بزنید تا آتش خاموش شود.
طاوسی درباره بعضی اقدامات خودسرانه میگوید: متأسفانه برخی افراد بدون اطلاع اقداماتی انجام میدهند. مثلا از سیبزمینی، سفیده تخممرغ، خمیر دندان و... استفاده میکنند. اما این را بدانید که باکیفیتترین و استانداردترین راه در همان دقایق اول، استفاده از آب است.