جفری هال (Jeffrey hall)، استاد مطالعات ارتباطی، بر این باور است که زیستبوم اجتماعی، یک اکوسیستم منحصربهفرد از روابط عمومی و تعاملات است که سلامت احساسی، روانی و جسمی ما را شکل میدهد. بر اساس همین تعریف، بوستانها، بهخصوص بوستانهای محلی، بهدلیل کارکردهای متعدد اجتماعیشان، بهعنوان یک زیست بوم اجتماعی، زمینهساز آغاز، تحکیم و استمرار روابط همسایگی بین افراد ساکن در یک محل، یک منطقه یا یک شهر هستند و براساس همین نگاه میتوان نقشآفرینی دوچندانی را برای آنها متصور بود.
چه بسا بسیاری از خانوادهها به بهانه بازی کودکان در بوستانها، روابط صمیمی و دائمی خود را پایهریزی میکنند؛ یا خانوادههایی که به بهانه تفریح و گذران اوقات فراغت ساعات زیادی را در بوستانها میگذرانند و با اطرافیانشان رابطهای اصولی و در چارچوبهای اخلاقی برقرار میکنند.
این اماکن بر خلاف تصور عموم، کارکردی بیش از فضای سبز شهری دارند و اثرگذاریشان بهمراتب گستردهتر است؛ اثرگذاری و کارکردی که درنهایت به تقویت روحی شهروندان و آمادهسازی آنها برای تلاش در فعالیتهای روزمره منجر میشود. پس تعریف بوستانها را نباید فقط به یک فضای سبز محدود کرد، بلکه میتوان بهجرئت گفت که بوستانها یک نهاد مؤثر اجتماعی هستند.
همچنین وجود فضاهای فرهنگی، علمی و تفریحی این مکانها را دارای ویژگیهای منحصربهفرد و منطبق با نیازها در هر زمان و مکان میکند که این نیز نشان از ویژگیهای «نهادیبودن» بوستانهاست.
مدیریتشهری نیز در طراحی و بهرهبرداری این اماکن باید به این ویژگی توجه ویژه داشته باشد و از این قابلیت برجسته غفلت نکند. با این تعریف، شاید بتوان گفت در بهرهبرداری از بوستانها، مهمتر از نیاز به تخصص فضای سبز، برخورداری از تخصص اجتماعی لازم و ضروری است.
از این رو باید در برنامهریزیهای مدیریتشهری توجه ویژهای به این ظرفیت کمنظیر داشت و سیاستگذاران و مجریان آنها نگاه توسعهای را دنبال کنند. باید باور داشت که بوستانها میتوانند بستر بسیاری از رویدادها و فعالیتهای اجتماعمحور باشند و از این طریق، مقبولیت اجتماعی و خانوادهمحوری آنها نیز تقویت میشود. بوستانها از لحاظ کارکرد، تنوع و تعدد مخاطب نیز ویژگیهایی دارند؛ بهطوریکه حتی در برخی موارد با بسیاری از زیرساختهای فرهنگی که با هزینههای زیادی در نقاطی خارج از موقعیت بوستانها احداث میشوند، مقایسهشدنی نیست.
رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نیز توجهکردن مدیریتشهری به این ظرفیت را در ساری و جاریساختن روح دیانت و اخلاق اسلامی مؤثر میدانند و میفرمایند: باید خود را به اخلاق اسلامی و ملکات فاضله اسلامی نزدیک کنیم و این در محیطهای فرهنگی شهرداری کاملا امکانپذیر است؛ در کیفیت اداره بوستانهای شهری که ظاهر فرهنگی هم ندارد (محیطی است برای اینکه مردم بیایند از آنها استفاده کنند) امکانپذیر است؛ بنابراین باید در مدیریت و بهرهبرداری از بوستانها، بهعنوان یک زیستبوم اجتماعی، توجه ویژه کرد. زیرا این قابلیت، هم میتواند بستر مناسبی برای توسعه اخلاق و معنویت و افزایش نشاط مؤمنانه و هم بستری برای ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی باشد.
این کارکرد دوگانه باید در چارچوب و منظومه فکری فعالان و سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی شهر، مجدانه مدنظر قرار گیرد و دنبال شود. با نگاهی چندوجهی و همهشمول، میتوانیم به بهترین شکل ممکن از بوستانها بهعنوان یک زیرساخت و بستر اجتماعی و فرهنگی، بهرهبرداری و در راستای تحقق اهداف خود از آنها استفاده کنیم.