یکی از نعمتهای بینظیر این دنیا نعمت جوانی است؛ همان نعمتی که اهل دل، اشعار زیادی برای آن گفتهاند. طبق روایات دینی ما، جوانی یکی از نصیبهای مهم ما از این دنیاست که تا آن را از دست ندادهایم، باید قدرش را بدانیم. امامعلى (ع) در تفسیر آیه شریفه «وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا» میفرمایند: «لا تَنسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَن تَطلُبَ بِهَا الآخِرَه؛ سهم خود را از دنیا فراموش مکن، یعنى سلامتى، توانایى، فرصت، جوانى و شادابىات را فراموش مکن تا با آنها، آخرت را بهدست آورى».
درواقع جوانی بهاری است که در آن نباید برخی چیزها را فراموش کرد؛ یکی از آنها عبادت خداست که گفت «تا جوانی، مستی/، چون پیر شوی، سستی/ پس کی خداپرستی؟».
عبادت و اطاعت خداوند در جوانی، مزه دیگری دارد و در پیشگاه الهی نیز ارزش و منزلت بیشتری دارد. رسول اکرم (ص) فرمودهاند: «إنَّ ا... یُحِبُّ الشّابَّ الَّذى یُفنى شَبابَهُ فى طاعَها...؛ خداوند، جوانى که جوانىاش را در راه اطاعت از او بگذراند، دوست دارد».
یکی دیگر از ویژگیهای ایام جوانی، سرکشی و بیحوصلگی و همچنین افراط و تفریط است. اما حتی در عبادت خدا که سرآمد کارهای خوب است، نباید در جوانی افراط کرد که موجب میشود قلب جوان پس از مدتی خداینکرده از آن بیزار شود.
امامصادق (ع) اینگونه از عبادت خودشان در جوانی میگویند که:
«اِجتَهَدتُ فِى العِبادَه وَ اَنَا شابٌّ، فَقالَ لى اَبى: یا بُنَىَّ دونَ ما اَراکَ تَصنَعُ، فَاِنَّ ا... عَزَّوَجَلَّ اِذا اَحَبَّ عَبداً رَضىَ عَنهُ بِالیَسیرِ؛ در جوانى زیاد عبادت مىکردم. پدرم به من فرمود: فرزندم! کمتر عبادت کن؛ زیرا خداوند عزوجل، اگر بندهاى را دوست بدارد، با عبادت کم هم از او خشنود مىشود».
یکی دیگر از مواهبی که در جوانی نباید فراموش کرد و باید قدر آن را دانست، قدرت یادگیری و حافظه است. بسیاری از افراد کهنسال تمام آنچه در ذهن دارند و یاد گرفتهاند، یادگار ایام جوانی میدانند و چه خوب است که جوان با آیات قرآن انس بگیرد. امامصادق (ع) در این باره میفرمایند:
«مَن قَرَأ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ ا... عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَه الکِرامِ البَرَرَه، وَ کانَ القُرآنُ حَجیزا عَنهُ یَومَ القیامَه؛ هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش میآمیزد و خداوند عزوجل، او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار میدهد و قرآن، نگهبان او در روز قیامت خواهد بود».
البته جوانی ایامی است که خود انسان یا والدین او نباید زیاد در این ایام سخت بگیرند؛ چون سرکشی در این ایام در اوج قرار دارد. چنانکه در بیان امامصادق (ع) اشاره شد، پدر بزرگوارشان ایشان را از زیاد عبادت کردن نهی میفرمودند. همچنین باید به والدین عزیز درباره ایام جوانی دو نکته را که در احادیث اهلبیت (ع) آمده است، گوشزد کرد؛ اول آنکه غیر از واجبات دینی، نباید در سنتها و رسوم قدیمی خود به او سختگیری کنند. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «لاتَقسِروا أَولادَکُم عَلى آدابِکُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم؛ آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید؛ زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شدهاند».
دیگر آنکه اگر میخواهیم واجبات دینی را به جوان تذکر بدهیم و او را امر و نهی کنیم، سعی کنیم در این باب تنها نکات اصلی و کلیدی را درنظر بگیریم و در موضوعات فرعی و جزئیات، سختگیری نکنیم. باز در این مورد روایت زیبایی از امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد که نکته زیبایی را درباره تربیت دینی گوشزد میکند: «إذا عاتبت الحدث فاترک له موضعا من ذنبه لئلا یحمله الإخراج على المکابره؛ هرگاه جوان را توبیخ کردى، برخى خطاهاى او را نادیده بگیر تا توبیخ تو، او را به مقابله وادار نسازد».
پس برخورد با جوان هم ظرافتهای خاص خودش را دارد که والدینی که دغدغههای دینی دارند، باید حتما آن را رعایت کنند.
از خداوند بزرگ میخواهیم ما را قدردان نعمت جوانی و جوانان ما را اهل عبادت و طاعت الهی قرار بدهد. انشاءا...!