یکی از مفاهیم کلیدی اسلامی که درواقع آرمان یک جامعه دینی را ترسیم میکند، اخوت دینی است. خداوند در یکی از آیات قرآن کریم که به آیه اخوت معروف است، میفرماید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا ا... لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ: درحقیقت مؤمنان همه برادر یکدیگرند، پس همیشه بین برادران ایمانی خود را اصلاح کنید و خداترس و پرهیزکار باشید. باشد که مشمول لطف و رحمت الهی قرار گیرید».
درواقع با این تعبیر، خدای تعالی میخواهد بگوید در جامعه اسلامی و بین مؤمنان، رابطهای حتی فراتر از رفاقت باید برقرار باشد و آن رابطه برادری است؛ همان برادریای که قوانین خاص خود را دارد و در جملات مختلفی از اهلبیت (ع) شرح داده شده است.
در تفسیرالقمی درباره آیه «بر شما ایرادی نیست که از خانههای خودتان بخورید یا از خانههای پدرانتان یا از خانههای مادرانتان یا از خانههای برادرانتان.»
آمده است که این آیه، زمانی نازل شد که پیامبر خدا (ص) به مدینه مهاجرت کردند و میان مسلمانان مهاجر و انصار، برادری برپا کردند؛ یعنی ابوبکر و عمر را با هم برادر قرار دادند و عثمان و عبدالرحمانبنعوف را با هم و طلحه و زبیر را با هم و سلمان و ابوذر را با هم و مقداد و عمار را با هم و امیرمؤمنان را واگذاشتند. امامعلی (ع) از این امر، سخت اندوهگین شدند و فرمودند: «ای پیامبر خدا! پدر و مادرم به قربانت؛ چرا میان من و کسی، برادری برقرار نمیکنی؟».
پیامبر خدا (ص) فرمودند: «به خدا سوگند -ای علی- که تو را جز برای خودم نگه نداشتم. آیا راضی نیستی که من و تو برادر هم باشیم؟ تو در دنیا و آخرت، برادر منی. تو وصی و دستیار و جانشین من در میان امتم هستی. تو اداکننده دین من هستی و وعدههای مرا به انجام میرسانی و غسل دادن مرا بهعهده میگیری و جز تو شخصی، متولی این کار نیست. تو دربرابر من، همچون هارون دربرابر موسی (ع) هستی، با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست».
روایات زیادی درمورد تشریح برادری و حقوق برادران دینی دربرابر هم وارد شده است که در یکی از کاملترین آنها، پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «مسلمان بر برادر مسلمانش، سى حق دارد که برائت ذمه از آن حاصل نمىکند، مگر به اداى این حقوق یا عفو کردن برادر مسلمان او؛ اینکه لغزشهاى او را ببخشد، در ناراحتىها با او مهربان باشد، اسرار او را پنهان کند، اشتباهات او را جبران کند، عذر او را بپذیرد، دربرابر بدگویان از او دفاع کند، همواره خیرخواه او باشد، دوستى او را پاسدارى کند، پیمان او را رعایت کند.
در حال مرض از او عیادت کند، در حال مرگ به تشییع او حاضر شود، دعوت او را اجابت کند، هدیه او را بپذیرد، عطاى او را جزا دهد، نعمت او را شکر گوید، در یارى او بکوشد، ناموس او را حفظ کند، حاجت او را برآورد، براى خواستهاش شفاعت کند و عطسهاش را تحیت گوید، گمشدهاش را راهنمایى کند، سلامش را جواب دهد، گفته او را نیکو شمرد، انعام او را خوب قرار دهد، سوگندهایش را تصدیق کند.
دوستش را دوست دارد و با او دشمنى نکند و در یارى او بکوشد؛ خواه ظالم باشد یا مظلوم:، اما یارى او درحالىکه ظالم باشد، به این است که او را از ظلمش بازدارد و درحالىکه مظلوم است، به این است که او را در گرفتن حقش کمک کند. او را دربرابر حوادث تنها نگذارد، آنچه از نیکىها براى خود دوست دارد، براى او هم دوست بدارد و آنچه از بدىها براى خود نمىخواهد، براى او نیز نخواهد».
چقدر این دستورات و مفاهیم، زیبا و زندگیساز است و حتی تصور جامعهای که این مفاهیم و دستورات در آن بهطور کامل اجرا شود، روحافزا و جانپرور است.
شعر معروفی از استاد سخن، سعدی شیرازی، در ذهن ما ایرانیها هست که میگوید:
بـنــیآدم اعـضـای یـکـدیـگـرنـدکه در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگاردگــر عــضــوهــا را نــمـانـد قـرار
تو کز محنت دیگران بیغـمـینشـایـد که نامت نهند آدمی
این شعر درواقع الهامگرفته از همین اخوت اسلامی است که در روایات ما ترسیم شده است و در برخی روایات بهصورت آشکار از همین تعابیر استفاده شده است؛ آنجا که امامصادق (ع) میفرمایند: «المؤمنُ أخو المؤمنِ کالجَسَدِ الواحدِ، إنِ اشتکَى شیئا مِنهُ وَجَدَ ألمَ ذلکَ فی سائرِ جسدِهِ و أرواحُهُما مِن رُوحٍ واحده؛ مؤمن برادر مؤمن است؛ همچون یک پیکر که هرگاه عضوى از آن به درد آید، دیگر اندامها آن درد را حس مى کنند. ارواح آنها از یک روح است».
از خداوند بزرگ میخواهیم که همه ما را در جامعه دینی، قدردان و عملکننده به این مفاهیم والای دینی و اهل رعایت برادری و حقوق آن قرار بدهد. انشاءا...!