به گزارش شهرآرانیوز، سال ۱۳۲۲، اسماعیل داورفر یک دانش آموز یازده ساله بود که پیش خودش میدانست دلش میخواهد برای آدمها نقش بازی کند. ادای هنرپیشهها را درمی آورد و از هر فرصتی برای بروز استعداد بازیگری اش استفاده میکرد. پدرش، اما از آن نظامیهای قانونمند و سخت گیری بود که اعتقاد داشت این کارها (بازیگری) مطرب بازی است و آینده او، با تحصیلات در رشته مهندسی یا فعالیت در حوزه نظامی تضمین میشود. ولی او خیلی زود با اجرای نمایش تاریخی «هارون الرشید» برای اولیای دبستان نظامی نوبنیاد در چهارراه نظام آباد، به کوچک و بزرگ اطرافش ثابت کرد بازیگری مثل خون در رگ هایش جریان یافته است.
به این ترتیب نمایشی که بنا بود دو شب اجرا شود، با بلیت فروشی و نمایش برای عموم تا چهار شب ادامه پیدا کرد. دست آخر هم پدرش در نهایت سخت گیری او را به هنرستان صنعتی فرستاد. بی رغبتی به دروس فنی و سروکله زدن با معلمان آلمانی در نهایت او را از مدرسه فراری داد و بعدتر با پادرمیانی مادرش در دبیرستان پیرنیا ثبت نام کرد.
حالا یک نوجوان کلاس نهمی بود و روزها به مدرسه میرفت و بعد از آن تا دیروقت دور از چشم پدر در هنرستان هنرپیشگی وقت میگذراند. اشتیاق به عالم بازیگری حالا دیگر جوری با اسماعیل عجین شده بود که هیچ چیز نمیتوانست سد ادامه راه او شود. به طوری که در ادامه، دیپلم خود را از هنرستان هنرپیشگی گرفت و شانه به شانه بازیگرانی، چون عزت ا... انتظامی و علی نصیریان قدم به عرصه بی نهایت هنر بازیگری گذاشت.
پس از آن با مدرک لیسانس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و به آمریکا سفر کرد و مدتی بعد با دیپلم تئاتر کالیفرنیا به ایران برگشت در حالی که چندی نیز در مدرسه الیزابت هالووی مشغول به کسب دانش و تجربه بود. فعالیتهای نمایشی او به شکـــــــل جــــــــــدی از ســــــــــال ۱۳۳۵ آغاز شد و چهارسال بعد، پس از تجربههای متمادی بر صحنه نمایش، با تله تئاتر «ویلای یوکا» به کارگردانی عباس جوانمرد به قاب تلویزیون کشیده شد و پس از این آغاز، تا سال ۱۳۴۹ که با فیلم «آقای هالو» بر پرده سینماها ظاهر شد در شش تله تئاتر دیگر به ایفای نقش پرداخت.
ماحصل سالها ممارست در بازیگری، سرانجام با بازی در مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» با نقش حاج محمدرضا کازرونی به ثمر نشست و پس از آن با حضور در سریال موفق «سلطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی به چهرهای آشنا در میان بازیگران تلویزیونی بدل شد. اما سال ۱۳۵۴ با پذیرش پیشنهاد بازی در مجموعه تلویزیونی «دایی جان ناپلئون»، بیش از پیش در میان بازیگران تازه نفس دهه ۵۰ به چشم آمد.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز با دو مجموعه «مثل آباد» به کارگردانی مسعود فروتن (۱۳۶۰) و «باز مدرسه ام دیر شد» ساخته حسین افصحی (۱۳۶۳) و «خیالاتی» (معروف به آقای دلار) کاری از مجید بهشتی (۱۳۶۸)، به یکی از چهرههای محبوب تلویزیونی تبدیل شد. او که از دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ در بیش از ۱۶ مجموعه تلویزیونی و ۱۴ اثر سینمایی به ایفای نقش پرداخته بود، سرانجام در سال ۱۳۷۵ با حضور در سریال محبوب و پرطرف دار «آژانس دوستی»،
یکی از به یادماندنیترین نقشهای زندگی هنری خود را ایفا کرد به طوری که پس از سالها همچنان تصویر مهربان آقای رئوفی را پشت میز آژانس پرخاطره دوستی به یاد میآوریم، در کنار فردوس کاویانی و حسین پناهی و پژمان بازغی.... پس از این مجموعه بود که دیگر اسماعیل داورفر به سینما رجعت نکرد و تا سال ۱۳۸۶ با هفت مجموعه تلویزیونی دیگر به فعالیتهای هنری خود ادامه داد تا اینکه رفته رفته از جمع هنرمندان رشته بازیگری فاصله گرفت و با مرور سالهای جوانی و درخشیدن بر صحنه نمایش، از پذیرش نقشهای متفرقه دوری کرد و در نهایت سال ۱۳۸۷ پس از تحمل یک دوره بیماری، بر اثر ایست قلبی در سن هفتادوپنج سالگی درگذشت.
سال ۱۳۷۸ سریالی از شبکه یک سیما پخش میشد که در قالب شصت قسمت، به یکی از محبوبترین و ماندگارترین تولیدات تلویزیونی در دهه ۷۰ و سالهای پس از آن تبدیل شد. این مجموعه که به کارگردانی گروهی مشتمل بر احمد رمضان زاده، محرم زینال زاده، حمیدرضا صلاحمند، مجید جعفری شیرازی، فرامرز قریبیان، کاوه دژکام و اکبر منصور فلاح ساخته شد، داستان یک آژانس مسافری و قصه رانندگان آن در هر قسمت بود.
پرداختن به مسائل انسانی و موضوعات روز جامعه با روایت شیرین و دوست داشتنی موجب شد تا این اثر جایگاه ویژهای در میان عموم مردم دست و پا کند. اسماعیل داورفر در نقش آقای رئوفی یکی از بازیگران اصلی این اثر بود که پس از آن در یاد و خاطر مخاطبانش، ماندگار شد.