حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ در دنیایی که همهاش بیم موج و گرداب و طوفان است، اتکا و اعتماد به قدرتی که بالاتر از ما و آگاهتر از ماست، میتواند ما را امیدوار به نجات کند و این نوید را بدهد که درنهایت به ساحل امن خواهیم رسید. آن که این امید را داشته باشد، در عین طوفان هم قلبش قرص و پشتش گرم است که هیچ لحظهای تنها نخواهد ماند. حال سؤال اینجاست که میدانی این نقطه اتکا کیست و این روزنه امید چطور بهدست میآید؟ آموزههای دینی توکل به خدا را مساوی با رسیدن به ساحل امن وامان میدانند.
مفهوم توکل با مفاهیمی، چون اعتماد، اتکا و اعتصام به خدا و نیز مفاهیمی ازقبیل تفویض الامرإلیا... مترادف و نزدیک است. در بعضی روایات بهجای لفظ توکل، لفظ «الثقه» بهکار رفته است. از امامجواد (ع) نقل شده است: «الثِّقَه بِا... تَعَالَى ثَمَنٌ لِکُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى کُلِّ عَالٍ؛ اعتماد کردن به خدا، بهای هرچیز نفیس و گرانبها و نردبانی برای هر مقام بلند است». این ثقه همان توکل یا مفهومی بسیار نزدیک به آن است. برای شناخت این مفاهیم، بهسراغ منبر علما رفتهایم؛ باشد که با معنا و مفهوم توکل بیشتر آشنا شویم و بتوانیم از آن برای رشد و کمال بهره ببریم.
یکی از کلیدهای مهم خوشبختی، اعتماد به خدا و توکل است. توکل به معنای واگذار کردن و سپردن امور به قدرتی است که به آن اعتماد داریم. ما در مسیر زندگی در حال استفاده از نیروها و امکانات بسیاری هستیم و اگر دقیقتر نگاه کنیم، نیروهای درونی و ظاهری بسیاری، ما را کمک میکنند. اما اینکه ما تا چه مقدار میتوانیم به این نیروها اعتماد کنیم، مهم است.
هیچ نیرویی بالاتر و برتر از نیروی خداوند متعال نیست، پس در این دنیا، تنها نیرویی که انسان میتواند بهطورکامل به آن اعتماد کند و به آن یقین داشته باشد، خداوند است. خداوند تنها وجودی است که زوالناپذیر است و تکیهگاهی برای ما خواهد بود. انسان بدون خدا بسیار تنهاست و این امر بهخصوص در زمان مرگ بهخوبی مشاهده میشود.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری
شما اگر ظرفت پهن باشد، هرچه بخواهی، میدهند. مرحوم حاجآقای دولابی میگفتند: هیچوقت درباره خودتان به غیرخدا تکیه نکنید. در همه مسائل، حتی بچههایتان را به خدا بسپارید. بگویید خدایا! تو خودت مواظبش باش. حضرت نوح برای بچهاش کم نگذاشت، اما [فرزندش]گمراه شد، خانمش گمراه شد.
در هر کاری از صمیم دل بگویید خدایا! توکل به تو. من اگر خراب نکنم، آباد هم نمیکنم. «کلکم ضال الا من هدیته». (بحارالانوار، علامهمجلسی، ج ۵، ص ۱۶). یعنی همه شما گمراهید؛ مگر اینکه من خدا هدایتتان کنم. همهتان بیچارهاید؛ مگر اینکه من چاره کنم. در راه خدا مثل آتش باشید. در مسائل دنیایی، بیخیال ولی در مسائل آخرتی، خیلی سرسخت و بیقرار باشید.
حجتالاسلاموالمسلمین حبیبا... فرحزاد
توکل و حسن ظن به خدا امید میآورد. علامه طباطبایی میگوید: «توکل، پل رحمانی است؛ آدم را کفایت میکند، رشد میدهد». این دوتا آیه را خیلی بخوانید. سفارش پیغمبر (ص) است: «وَمَنْ یَتَّقِ ا... یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَىا... فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّا... بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَا... لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» (سوره طلاق، آیات۲ و ۳).
در سفارشهای مرحوم آقای نخودکی به حضرت امام (ره) هم هست خواندن این دعا بعد از نماز در تعقیبات. امامسجاد (ع) یک مناجات دارد به نام مناجات امیدواران (راجین) که در مفاتیح هست. خیلی الفاظ قشنگی دارد: «یَا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعِیهِ؛ای خدایی که در خانه تو باز است بهسوی آنهایی که تو را بخوانند!».
«وَ حِجابُهُ مَرْفُوعٌ لِراجِیهِ؛ برای آنهایی که به تو امید ببندند، حجابی نیست، راحت میآیند با تو حرف میزنند». راحت حرف بزنید با خدا به زبان فارسی، گوشهای بنشینید، درددل کنید، خدا کمکتان میکند.
ابوطیار یک تاجر ورشکسته بود. در کوفه مغازهاش خالی از جنس بود. طلبکارها به او فشار میآوردند. آمد خدمت امامصادق (ع) زانوی غم بغل گرفت و نشست. آقا فرمود چه شده است؟ گفت: آقا! ورشکست شدم. آقا فرمودند: ناامید نباش! من یک راهکار به تو بدهم، عمل میکنی؟ گفت: بله. آقا فرمودند: «صَلِّ رَکْعَتَیْنِ او اربعَ رَکعاتٍ». پا شو برو خانهتان، دو رکعت یا چهار رکعت، حالا هرچه حال داری، نماز بخوان و بعدش این دعا را بخوان: «تَوَجَّهْتُ بِحَوْلِ اَ... وَ قُوَّتِهِ بِلاَ حَوْلٍ مِنِّی وَ لاَ قُوَّه وَ لَکِنْ یَا رَبِّ بِحَوْلِکَ یَا رَبِّ وَ قُوَّتِکَ أَبْرَأُ إِلَیْکَ مِنَ اَلْحَوْلِ وَ اَلْقُوَّه إِلاَّ مَا قَوَّیْتَنِی...»
خدایا! من از حول و قوه خودم رفتم بیرون. کاری از من برنمیآید. من تکیه کردم به حول و قوه تو!». گفت: چشم! بلند شد آمد، نماز خواند و این ذکر را هم گفت و رفت در مغازه خالی را باز کرد. دید یک نفر پارچه میفروشد. صدایش زد. با او شریک شد. بالاخره بعد از مدت کوتاهی زندگیاش از اینرو به آنرو شد.
حجتالاسلاموالمسلمین ناصر رفیعی
توکل و امید داشتن در تمام امور زندگی، یکی از ویژگیهای مهم و نقشآفرین امامحسین (ع) و اصحاب باوفایشان در نهضت عاشوراست. حال شاید این سؤال برای ما پیش بیاید که آیا دلگرمی به هر پشتوانهای و به هر تکیهگاهی، ارزشمند است؟ توکل به هرکسی، باعث موفقیت و سربلندی فرد میشود؟ در پاسخ باید گفت: خیر، توکل به فردی که خود نیازمند اتکاست، امیدواری به پشتوانهای که خود از لغزش و شکست مصون نیست و نیاز به دلگرمی دارد، روا نیست.
کسانی که بهدنبال موفقیت و سربلندی، عزت و امیدواری از راهی و فردی به غیر از خدا هستند، هیچگاه به مقصود خود نمیرسند. رسول مکرم اسلام (ص) میفرمایند: «لا تتکل الی غیرا... فیکلک ا... الیه؛ به شخصی غیر از خدا تکیه نکن که خداوند، تو را به او وامیگذارد.» (مستدرکالوسائل، ج ۱۱، ص ۲۱۷). کوفیان و عمربنسعد به عبیدا... بنزیاد و یزید، توکل کردند و امیدوار شدند و برای بهدست آوردن جایزه وعدهدادهشده، به مقابله با امام زمانشان پرداختند و نتیجهاش را نیز دیدند].
حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا صادقیواعظ
خداوند فرموده است: روزی، امنیت و... با من، تو فقط به تکلیفت عمل کن و کاری با بقیهاش نداشته باش. خداوند به موسی (ع) فرمود: من میگویم بنیاسرائیل را بردار و ببر، کاری هم به بعدش نداشته باش! بقیهاش با من است. من دریا را برای شما باز میکنم و فرعون و قومش را هم در همین دریا غرق میکنم، بنابراین توکل یعنی به خدا اعتماد و به تکلیفت عمل کن و کار خدا را به خدا واگذار کن.
حال اگر انسان این نقش را تغییر داد، دائم در دنیا خسته است، ولی اگر این نقش را به خدا واگذار کرد، دائم راحت و در آسایش است؛ زیرا با خود میگوید: کار من این نیست که مشکلات خودم را رفع و زندگیام را درست کنم؛ البته ممکن است جایی خدای متعال روی دوش انسان تکلیفی بگذارد و بگوید برو و به این اندازه دنبال معیشتت باش که آنهم تکلیف است و نتیجهاش به من مربوط نیست، پس معنای توکل این نیست که انسان بنشیند و کار نکند، بلکه توکل یک حد باطنی است که آن یقین است. در یک روایت نورانی که از رسولا... (ص) نقل شده، آمده است که ایشان از جبرئیل سؤال کردند: «توکل چیست؟» (البته این سؤال، سؤال استاد از شاگرد است)
جبرئیل به حضرت عرض کرد: «توکل به معنای این است که شخص به این نکته اعتقاد پیدا کند که «الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا یضُرُّ وَ لَا ینْفَعُ وَ لَا یعْطِی وَ لَا یمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْیأْسِ مِنَ الْخَلْق؛ مخلوق نه میتواند ضرر بزند، نه میتواند نفع برساند، نه میتواند چیزی را از شما بگیرد نه چیزی را عطا کند، پس هنگامی که از همه مخلوقات مأیوس شوید «وَ لَمْ یرْجُ وَ لَمْ یخَفْ سِوَی ا...»، از غیرخدا نمیترسید. به غیرخدا تکیه نمیکنید و از غیرخدا نمیخواهید و اگر اینها حاصل شد، شما به توکل رسیدهاید».
حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمدمهدی میرباقری
درست است که خدا انسانها را هر لحظه امتحان میکند، اما امتحانهای خدا هر روز نیست. آیا خدا ابراهیم (ع) را هر روز امتحان کرد؟ بله، اما چندبار امتحان گرفت که برو سر فرزندت را ببر؟ یوسف (ع) را هر روز امتحان کرد، اما چندبار ماجرای خانه زلیخا پیش آمد؟ واقعه کربلا چندبار بود؟ همه یکبار.
شاید در عمر هر انسانی یکیدومرتبه بیشتر این اتفاق پیش نیاید، اما اگر انسان همان یکبار از قبل نداند که چهکار باید بکند، زمین میخورد. خداوند در این آیه سوم سوره طلاق میگوید جایی که راه برایتان بسته است، با من معامله کنید. خطوط قرمز را زیر پا نگذارید. هرکه به خدا توکل کند، خداوند برایش کافی است. توکل این نیست که تنبلی کرده و کارمان را به خدا واگذار کنیم؛ توکل یعنی تو بندگی کن و خدایی را به خدا بسپار، اما آنچه از دستت برمیآید، انجام بده.
گاهی ما انسانها کوتاهی میکنیم، بعد از خداوند گلهمند میشویم. نقل شده است حضرت موسی (ع) بیمار شد و سراغ طبیب نرفت و درمان نکرد و فرمود: «توکل به خدا میکنم». مدتی گذشت و خوب نشد. به خداوند گفت: «من توکل و دعا کردم، چرا خوب نمیشوم؟». خطاب رسید که یا موسی! من آن گیاه دارویی را حکیمانه خلق کردم؛ تو با توکلت میخواهی حکمت مرا باطل کنی؟ باید دنبال سببش بروی، بنابراین عالم اسباب است، باید از اسباب استفاده کنیم.
حجتالاسلاموالمسلمین مسعود عالی