اگرچه خلقت انسان با لطف عظیم الهی همراه است، در این خلقت ما را رها نکرده است تا هرچه دوست داریم، انجام دهیم. تصور کنید بچهای که بهدنیا میآید، پدر و مادر امکاناتی به او بدهند و سپس رهایش کنند و کاری به کارش نداشته باشند، او هم هرچه میخواهد، انجام دهد. اینچنین ممکن است بهجای آب، زهر بنوشد.
از اینرو، خدای متعال بهواسطه لطف عظیم خود، انسان را خلق و با ارسال انبیا، هدایت کرد و سرانجام نبی خاتم (ص) را برانگیخت. بعثت، نشان عشق ا... به خلق است. توجه سنگین خدا به عالم هستی با مبعث نبی خاتم (ص) رخ داد و این لطفی است که اوج توجه حضرت حق به عالمیان را جلوهگر میکند، لذا اگر خدای متعال «ربالعالمین» است، پیامبر (ص) را «رحمهللعالمین» قرار میدهد، اما همانطور که برخیها از ربوبیت حضرت حق بهرهمند میشوند، برخی هم از این رحمت برخوردار شدهاند. بهعبارت دیگر اگر پیوندمان صحیح باشد، از رحمت نبوی بهره میبریم.
همانطور که خدا در خلقت توقف نکرد، پیامبر (ص) هم در بعثت توقف نکردند؛ یعنی عملا با مبعوث شدن، حرکت جدیشان آغاز شد و در طول ۲۳سال رسالت، لحظهای سکون نداشتند؛ چون میخواستند جامعه را تغییر و رشد بدهند. پیامبر (ص) برای رشد و پیشرفت جامعه در خطابه متوقف نشدند. ایشان با همه وجود حرکت کردند و تلاششان مضاعف بود. امروز ما نیاز داریم سراغ سیره رسول خدا (ص) برویم، اما عملا در سیره ایشان توقف کردهایم و خود را متدین هم میدانیم، حالا اگر بخواهیم دقیق حرکت کنیم، باید سیره حضرت را بررسی کنیم. باید برنامه اصلی حوزههای علمیه، شناخت سیره باشد.
سیره حضرت رسول (ص) عجیب و شگفتآور است. ایشان فریاد «قولوا لاإلهإلاا... تفلحوا» را در بازار مشرکان سردادند و ندای توحید برکشیدند، آنهم در شرایطی که منافع مشرکان با این فریاد، دچار خطرهای جدی میشد؛ به همین دلیل نیز حضرت رسول (ص) را سنگ زدند و پای مبارکشان را زخمی کردند، اما نه تحریم اقتصادی، نه تهدید، نه ضربوجرح و شکنجه مسلمین مانع شد که ایشان از هدف و دعوتشان دست بکشند و عقب بنشینند. امروز به بازخوانی و اجرای این سیره نیاز داریم، اما غافلیم.
حضرت رسول (ص) با بعثت، قیام لله کردند و حرکتشان با همه وجود توحیدی است. امامسجاد (ع) در دعای دوم صحیفه به محورهای هجرت نبوی اشاره میکنند که از موطن و کنار خانه خدا دل کندند و همه سختیها را به جان خریدند، اما دست از رسالت نکشیدند. پیامبر (ص) همه این مسیر را طی کردند تا انسان به جایگاه حقیقی خود دست یابد. اگر خدای متعال، انسان را خلق کرد و رهایش نکرد، پیامبر (ص) را فرستاد تا جامعه در مسیر هدایت قرار بگیرد، از اینرو مهمترین، کلیدیترین و پایدارترین خواسته ما از پروردگار «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» است؛ یعنی خدایا! کمک کن ما عامل باشیم و در مسیر نبی خاتم (ص) و اهلبیت ایشان قرار بگیریم.
اگر میخواهیم قدردان و شاکر حضور نبی خاتم (ص) باشیم و به مسلمانی خود افتخار کنیم، باید انسانیت را تکریم کنیم. حمد مسلمانی تسلیم خدا شدن و الگو گرفتن از پیامبر (ص) است. مسلمانی یعنی نگریستن به شیوه و سیره پیامبر (ص) که ایشان برای تغییر و رشد جامعه و راهاندازی کارخانه انسانسازی و تأسیس تمدن دینی چه کردند و ما هم همان گام را برداریم.
در مبعث، انسان برانگیخته میشود. مبعث آغاز قیام لله و حرکتی توحیدی است. خدای متعال درباره قیام لله میفرماید: «تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى»، یعنی نمیتوانم و نمیشود، معنا ندارد و هرکه به اندازهای که میتواند، باید گام بردارد. مبعث به ما انرژی میدهد تا برای خدا قیام کنیم؛ چنانکه پیامبر (ص) بهتنهایی در جامعه مشرک جزیرهالعرب، پرچم قیام برافراشتند و عالم را متحول کردند.
ما هم باید قیام کنیم تا هم خود به آن صفات الهی آراسته شویم و از جبهه طاغوت فاصله بگیریم و هم جامعه را اسلامی کنیم. همانطور که که فضاسازی معنوی دغدغه پیامبر (ص) بود، ما هم باید چنین عزم و دغدغهای داشته باشیم؛ چون رسول خدا (ص) بر اسلامیسازی فضا تأکید میکردند. این یعنی عزلت برگزیدن و گوشهنشینی و انجام وظایف فردی کافی نیست.