صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

غول شیشه‌ای

  • کد خبر: ۲۲۳۱۹۲
  • ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۸
غول چراغ جادو گفت: چند بار بهت بگم؟ من اصلا وجود خارجی ندارم که بخوام آرزوهاتو برآورده کنم.

غول چراغ جادو گفت: چند بار بهت بگم؟ من اصلا وجود خارجی ندارم که بخوام آرزوهاتو برآورده کنم.

گفتم: الکی نگو. اگه واقعا وجود خارجی نداری چطوری دارم باهات حرف می‌زنم.

غول با کلافگی گفت: این‌ها همش به خاطر مصرف شیشه است. همین شیشه است که باعث ایجاد این همه توهم بینایی و شنوایی توی وجودت شده.

گفتم: باشه. حالا آرزومو میگم، شما برآورده اش کن.

غول گفت: بدجور داری زجرم می‌دی.

گفتم: خوب اگه به قول خودت وجود نداری، چطور زجر می‌کشی. مگه میشه وجود نداشته باشی ولی زجر بکشی.

غول گفت: آدم معتاد تمام کسانی رو که اطرافش هستند و نیستند زجر میده. من جز اون‌هایی هستم که نیستم.

گفتم: اصلا این حرفت منطقی نبود.

غول پوزخندی زد و گفت: فقط مونده بود تو مصرف کننده باسابقه شیشه درباره منطق حرف بزنی.

گفتم: ببین. آرزوی من خیلی راحت برآورده میشه. من که آرزوی پنجاه تن طلا ندارم فقط پنجاه گرم شیشه اصل و خالص می‌خوام.

غول گفت: من فکر نکنم شیشه به این مرغوبی که تو مصرف کردی بتونم گیر بیارم.

گفتم: حالا تلاشت رو بکن. می‌بینی که آرزوی خیلی کوچیکیه.

غول گفت: کجای آرزوت کوچیکه؟ بعد گوشی اش را درآورد و گفت اینجا رو نگاه کن. نوشته مجازات تولید، حمل و فروش بیش از ۳۰ گرم شیشه مصادره اموال و اعدام فرد مجرم است.

گفتم: تو که اموالی نداری مصادره کنن. حتی وجود خارجی نداری، بتونن اعدامت کنن.

غول گفت: درسته وجود ندارم ولی می‌ترسم. بعد هم از اتاق خارج شد. بلندشدم تا به غول برسم و مانع رفتنش شوم ولی در قفل بود. چند تا لگد به در زدم ولی اتفاقی نیفتاد. فقط صدایی شنیدم که می‌گفت: معتاد اتاق ۱۳ کمپ، این قدر به در لگد نزن. حالاحالا‌ها مهمون مایی.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.