صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یادی از زنده‌یاد احمد گلچین معانی، شاعر، ادیب و پژوهشگر| گلچین گلزار ادب

  • کد خبر: ۲۲۶۱۰۴
  • ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۴
آن کسی که هربار قرائت نسخه قدیمی و دشوار خمسه نظامی را برعهده داشت، احمد گلچین بود. جوانی محجوب و مستعد که اضطرابش را در میان تحسین و تشویق حضار پنهان می‌کرد و گاه با اشعار تازه، پیشکسوتان جمع را بر سر ذوق می‌آورد.

به گزارش شهرآرانیوز، سال‌۱۳۱۰ را تصور کنید! یک کارخانه‌دار مستأصل و درمانده، آ‌ن‌قدر از اعتیاد کارگرانش به افیون تریاک درمانده شده که برای هدایت آنها دست به دامان نوجوانی می‌شود که تازه دو سالی است دست‌و‌پا شکسته شعر می‌گوید.

احمد گلچین معانی آن روز‌ها پانزده سال بیشتر نداشت که یک روز به سفارش برادرش تصمیم گرفت یک شعر درست‌و‌حسابی و استخوان‌دار در مذمت تریاک برای انتشار بنویسد:
زین حقه‌ها که حقه وافور می‌زند
بس مالک الرقاب که مملوک می‌کند...

از قضا شعر خوبی از آب درآمد. تحسین شد. تشویق شد، اما دیپلمش را که گرفت سر از اداره کل ثبت کشور درآورد. استخدام شد و دیری نگذشت با آدم‌های با‌سواد خوش ذوقی همکار شد که بعد‌ها از حلقه دوستی‌شان، به گعده‌های شاعرانه شهر راه یافت. ابتدا با امیری فیروزکوهی آشنا شد و بعد به واسطه او، زمینه دوستی با مرحوم رهی معیری فراهم آمد.

روزگار گل جوانی بود و ایام شباب، در انجمن ادبی حکیم نظامی می‌گذشت. جایی که استادان سخن در آن گرد هم می‌آمدند و هفته‌ای یک شب را علاوه بر شعرخوانی، به ریاست مرحوم وحید دستگردی به تصحیح خمسه نظامی مشغول می‌شدند. آن کسی که هربار قرائت نسخه قدیمی و دشوار خمسه نظامی را برعهده داشت، احمد گلچین بود. جوانی محجوب و مستعد که اضطرابش را در میان تحسین و تشویق حضار پنهان می‌کرد و گاه با اشعار تازه، پیشکسوتان جمع را بر سر ذوق می‌آورد. 

از دل همین مجامع ادبی بود که به موازات کار در دادگستری و دادستانی، به خدمت کتابخانه ملی ملک درآمد و از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۸ در این مجموعه مشغول به کار شد. به مرور چندین کتاب در رشته کتاب‌شناسی تألیف کرد و یک‌پا پژوهشگر در عرصه ادبیات مملکت شد.
از آن طرف با درگذشت مرحوم دستگردی، انجمن ادبی حکیم نظامی منحل شد، اما به همت احمد گلچین، «انجمن ادبی ایران» پا گرفت.

انجمنی متشکل از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات که در ادامه با همراهی رئیس فرهنگستان ایران، به «انجمن ادبی فرهنگستان ایران» تغییر نام داد و تا سال‌۱۳۳۲ با حضور ملک‌الشعرای بهار فعالیت‌های خود را دنبال کرد، اما مطبوعات نیز در دهه‌۳۰ از قلم جاری احمد گلچین بی‌نصیب نبودند. «ا. گ»، «سیمرغ»، «سجاف دفتر»، «هالو»، «سارق دیوان» و... همگی نام‌های مستعار احمدگلچین بودند، در روزگاری که استبداد حاکم، پذیرای هیچ مطلب جدی و سیاسی و انتقادی نبود.

اما با ورود متفقین به کشور، عرصه برای مدتی بر اهالی مطبوعات باز شد و این روال تا روی کار آمدن دکتر مصدق ادامه یافت. پس از کودتای ۲۸ مرداد، قدرتی نظیر ساواک قد علم کرد و رفته رفته قلم‌ها به انزوا کشیده شد و در این بین احمد گلچین نیز عمده فعالیت‌های خود را به نشر مقالات ادبی، فنی، تاریخی و کتاب‌شناسی محدود کرد و بیش از صدمقاله را در نشریات علمی و ادبی به چاپ رساند.
تا سال ۱۳۳۸ کارش این بود که عصر‌ها به کتابخانه ملی ملک برود، اما از اسفند همان سال با انتقال به مجلس شورای ملی، اوضاع عوض شد.

چهارسالی را هم در خدمت کتابخانه مجلس بود، اما نهایتا در سال‌۱۳۴۲ به تقاضای خود، بازنشسته شد. یک سال بعد از آن بود که به دعوت نیابت تولیت آستان قدس رضوی به مشهد آمد تا فهرستی از کتب خطی این مجموعه را فراهم کند. دعوتی که در ابتدا با قراردادی سه ساله آغاز شد و در ادامه با چهاربار تمدید قرارداد، جمعا دوازده‌سال به طول انجامید و با حفظ سمت، کارشناسی امور کتابخانه‌ها و مشاوره فرهنگی نیابت تولیت آستان را نیز بر عهده گرفت.

اما در تمام آن بیست‌وپنج‌سالی که در مشهد مشغول به کار بود، هرگز از فضای آموزشی دور نشد به طوری که سال‌۱۳۵۶ به دعوت دکتر غلامحسین یوسفی، به دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد رفت تا در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی تدریس کند. استفاده از نسخه‌های خطی فارسی، ادبیات عصر صفوی و فرهنگ‌نویسی فارسی از جمله دروسی بوده که احمد گلچین در مشهد به دانشجویان آموزش می‌داد، اما سرانجام در ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۷۹ پس از سال‌ها پژوهش و فعالیت در حوزه نظم و نثر فارسی، هشتادوچهارسالگی از دنیا رفت و در مقبره‌الشعرای آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

درباره تألیفات و تصحیحات به‌جا مانده از احمد گلچین معانی

در شش‌دهه فعالیت مستمر استاد گلچین در زمینه زبان و ادب فارسی، ده‌ها کتاب با رویکرد پژوهشی و ادبی به یادگار مانده که در چهار دسته قابل تفکیک است. دسته نخست، تألیفات و تحقیقات او در قالب ۹ کتاب نظیر: گلزار معانی، شهرآشوب در شعر فارسی، تذکره پیمانه و.... دسته دوم تصحیح و حاشیه‌نویسی متون در قالب شش اثر، از جمله لطائف الطوائف، تذکره میخانه، تاریخ ملازاده و.... دسته سوم نسخه‌نویسی و کتاب‌شناسی که به دوران خدمت او در آستان قدس رضوی برمی‌گردد و دسته آخر تصنیف‌ها که در «مجموعه اشعار عصری» مشتمل بر ۵ هزار بیت در دسترس است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.