به گزارش شهرآرانیوز، دوره پایانی حکومت سامانی و اوایل دوره غزنوی برگ زرین ادبیات نغز ایران در بازه زمانی سیساله با خلق رزمنامهای گسترده و فراگیر به قلم سحرانگیز حکیم نظامی، فرهنگ نامه هویت فاخر زن را به شیوه شهریاری به تصویر کشید.
شاعر بلندآوازه ایران با در خدمت گرفتن شعر برای ترسیم ارزشهای ناب انسانی، کنشهای چالشبرانگیز و متفاوت زنان را در ابیات شاهنامه رقم زده و عاشقانههایی آمیخته با پاکدامنی و نجابت را با مضمونهای بکر و بدیع آفریده است.
نمود زن در شاهنامه، شخصیتپردازی مستقیم از زنان سرباز نامداری است که جامع خصایص مدنی، فرهنگی و اخلاقی ایران باستان بوده و روح سلحشوری در وجودشان موج میزند.
روح حماسی حاکم بر فحوای اشعار شاهنامه، زنان تأثیرگذار در شئونات اجتماعی را بهگونهای معرفی میکند که علاوه بر دارابودن خویهای اصیل انسانی، حرف اول در حماسه عشق بوده و آرمان متعالی زن بودن از همه جنبهها را به منصه ظهور رسانند.
نقشآفرینی نزدیک به بیست زن در فضای حماسی شاهنامه نقش اساطیری و پهلوانی و تاریخی متفاوت از زن در باور ایران باستان است که نشانه پاکی و نیروی زایندگی بوده و با برخورداری از عنصر زیبایی و خرد و نگرش متفاوت، حضور گسترده زن جسور و صریحی همچون تهمینه همسر رستم یا سودابه همسر کیکاووس را رقم زده و با کنکاش در ویژگیهای درونی و کرداری زنان اثرگذار، همسر پرآوازه زال در پاکدامنی و صبر و درایت را معرفی نموده و دلیری و جسارت زن را در مباحثه را چنان به نمایش میگذارد که حضور کمرنگ “فرانک” در دوره اساطیری هم زنی در برابر پیکره پوچی و تباهی آفریده و تصور بیپایه پیشین سنتهای زنستیز اجتماعی را از اذهان مردسالار تمدن کهن بشری بزداید.
بازتاب سیمای زنانی که با بررسی فاعلیت آنان درمییابیم دارای نوعی آزادی و حق انتخاب بودهاند بیان شیوای شعر را بااصالت نژادی زن درآمیخته و همخوانی بعد احساسی با حالت پهلوانی مرد را با بهرهگیری از بنمایههای میهنی و پیشینهای به قدمت زندگی بشر در هالهای نهفته در سایه روشنهای اسطوره در قالب نقشهای سفیر همچون سیندخت همسر گشتاسب و صلحآفرینی چونان مریم زن پرویز و خردمند دلاور همسان شیرین به نمایش میگذارد.
فرهنگ خردمدارانه حکیم طوس با نگاه توصیفی به زن صاحب رای، سطوح معرفتی قابل توجه از خصایص درهمتنیده شخصیت زنی که در ابراز عشق به همسر بیپروا و جسور، اما در وفاداری و نگاهداری اسرار و نفوذ خاص دستور زنانه بعد از مرگ همسر و در بازشناساندن هویت قهرمانان حماسهساز توسط مادر اسوه و نمونه است مشترکات فرهنگی ایران باستان و فرهنگ اسلامی با پشتوانه قوی قرآنی را در پهنه ادب فارسی متجلی ساخته و یکتنه ندای آزادی مشروع زن را به جهانیان میرساند.
حضور تعیینکننده و سرنوشتساز زنانی که در فضای حماسهآفرین شاهنامه نمیتوان انتظار نقشآفرینی همپای مردان پهلوان داستان را از آنان داشت در ابیات شاهنامهای که آیینه اندیشه فردوسی در بازتاب ارزشآفرین فرهنگ اجتماعی حمایت از منزلت زنان است پیام جهانی همراهی رعنایی زن باحجاب و حیا بوده تا به جای سخنگفتن از چکاچک شمشیرهای مردان قهرمان، توجه به دلاوری زن تا دلبری او را متذکر گردیده و مجموعهای گرانقدر از حکمت و ارزشهای والای انسانی را گردآوری نماید.
بازنگری و انعکاس زنانی که حتی با موج برابری حقوق زنان بهسادگی الگوی زن قرار میگیرند در حماسه جاوید فردوسی نشانگر حضور یکپارچه زنان در صحنههای اجرایی کشور در داستان شهر هروم بوده و با پیبردن به ژرفنای سخن سالارمرد فرهنگ اصیل ایرانی، ورود ابیات جعلی و الحاقی زنستیز بودن شاعر پرآوازه به گفته شاهنامه پژوهان اثبات میگردد.
کمتر برههای در حافظه تاریخ بشر سراغ داریم که با سبک موشکافانه و دقیق ادبی سمبولیسم به پاسداشت آداب زنان خردورزی پرداخته باشد که اعتبار آنان به تبع مردان پهلوان و عمدتاً نقشهای مکمل است؛ اما جذابیتهای خاص ایشان بدون چهره عرفانی شخصیتها رخدادهای سازنده و انسانساز را برای جامعه بشری به ارمغان آورده باشد.
منبع: جهان بانو