به گزارش شهرآرانیوز، «بابات تفکرات عهد بوقی داره، چی میفهمه دکوراسیون یعنی چی!»، «نیازی نیست به بابای بی خیالت بگی، خودم تاهفته دیگه جورش میکنم.»، «من و بچهها میریم؛ توهم هروقت دلت خواست بیا.»، «لطف کن دیگه چیزی رو تعمیر نکن. هنوز خرابکاریهای قبلی ات گوشه انبار خاک میخوره!» و «چرا این قدر به رفت و آمدهای این بچه گیر میدی؟ نه اینکه هرهفته میبری اش این طرف و اون طرف؟»
شاید مشابه چنین مکالمههایی را زیاد از خانمهای فک و فامیل یا دروهمسایه تان شنیده باشید. اینکه برخی مردها در زندگی مشترک بی مسئولیت هستند یا گاهی حق با این خانم هاست، اصلا کاری نداریم. صحبتمان درباره یک آسیب مهم و غیرمحسوس است که در درازمدت افزون بر بنیان خانواده، تربیت و آینده بچهها را هم به مخاطره میاندازد.
برای نمونه درست وقتی که بچهها به سن نوجوانی میرسند و باید از یک مرجع مقتدر در خانواده حرف شنوی داشته باشند، ما با تخریب تدریجی جایگاه پدر در ذهن بچهها، آنها را با یک جای خالی بزرگ در زندگی شان روبه رو میکنیم. مشکلی که پیامدهای آن از این سن به بعد تازه خودش را نشان میدهد و ما برای هیچ کدامشان راه حلی نخواهیم داشت.
نقش کم رنگ پدرها در زندگی بچهها به هردلیلی که باشد، آسیبی جدی است. مسئلهای که امروز دغدغه شیرین شاهی خانه مقدم، روان شناس و مشاور فعال در حوزه نوجوانان هم هست و قرار است ما همراه با او قدری دراین باره با شما صحبت کنیم.
بچهها به همان اندازه که به آغوش پرمهر مادر نیاز دارند، باید از رفتارهای مقتدارنه پدر در زندگی هم بهره ببرند. در غیر این صورت حتما در نقشهایی که باید در زندگی بازی کنند یا مسئولیتهایی که باید بپذیرند، با مشکل جدی روبه رو میشو ند، فرقی هم نمیکند پدر به طور ذاتی انسانی ضعیف است یا شرایط زندگی مشترک او را در موضع ضعف قرار داده است.
درهر دوصورت این بچهها به ویژه پسران هستند که آسیب جدی از این موضوع میبینند. برای نمونه نتایج مطالعات جامعه شناسان نشان میدهد بیش از نیمی از مردان بزهکار از سایه پدری مقتدر بی بهره اند و نمیتوانند با پدران خود ارتباط مناسبی برقرار کنند. واقعیت این است که نقش پدران در تربیت فرزندان به یک بعد خاص از زندگی آنها خلاصه نمیشود و همه ابعاد رشدشان را دربرمی گیرد. برای نمونه میتوان به این موارد اشاره کرد:
حضور فعال و مثبت پدرها در زندگی بچهها سبب ایجاد ارتباط عاطفی قوی بین آنها میشود. این ارتباط عاطفی افزایش اعتماد به نفس بچه ها، ایجاد ارتباطهای اجتماعی مؤثرتر و توسعه مهارتهای ارتباطی آنها را به همراه دارد.
وجودیک پدر مقتدر و آگاه در خانواده، به بچهها کمک میکند تا بتوانند تعادل بین عشق و محبت و اقتدار را در زندگی حفظ و همچنین استقلال خود را تقویت کنند. معمولا بچههایی که فقط متکی به عشق مادر هستند، از وابستگی بیشتری در زندگی رنج میبرند.
پدرها به بچهها یاد میدهند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند و از همکاری و مشارکت بهرهمند شوند. همچنین مهارتهای حل مسئله، برطرف کردن سوءتفاهمها و شیوه مذاکرات را یاد بگیرند.
پدران با الگو بودن برای بچهها بر رفتارها و بینش آنها تأثیر زیادی دارند. آنها به پسران خود نشان میدهند که چگونه مردانه و با احترام با زنان رفتار کنند و دختران هم میآموزند که چگونه قوی و مستقل در برخورد با مردان نقش ایفا کنند. این پدران در ارتباطات عاطفی آینده فرزندانشان هم بی تأثیر نیستند و نقش مهمی بازی میکنند.
پدران مقتدری که توانسته اند تعادلی مناسب بین کار و زندگی خانوادگی خود ایجاد کنند، الگوی مناسب آموزش مسئولیت پذیری و نظم در زندگی خود هم هستند.
پدرها به صورت منحصربه فردی با بازی با بچهها و نشان دادن آموخته هایشان به آنها کمک میکنند تا تصمیمات بهتری در برخورد با بحرانهای زندگی بگیرند و توانایی حل مسئله را بیابند.
تشویق، تأیید و تحسین، در آغوش گرفته شدن، بوسیده شدن و نوازش بچهها از سوی پدران در هنگامی که آنها ناراحت هستند یا ترسیده اند، سلامت و بهداشت روان آنها را تضمین میکند.
پدرها چه حضور فیزیکی ضعیفی در خانواده داشته باشند و چه در تصمیم گیریها و سیاست گذاریهای خانواده کم رنگ ظاهر شوند، نتیجه آن یکی است و سلامت عاطفی و روانی بچهها را چه در شرایط فعلی و چه در آینده تهدید و آنها را با چالشهای جدی روبه رو میکند. برای نمونه به این موارد توجه کنید:
جایگاه ضعیف پدرها در خانواده، بچهها را از داشتن یک مدل مثبت برای تقلید محروم میکند. در نتیجه در ارتباطات بین فردی، حل مسائل، تصمیم گیری و تعاملات اجتماعی خود با مشکل روبه رو میشوند.
نبود پدر یا نقش کم رنگ او در زندگی بچهها مشکلات روحی و روانی زیادی مانند اضطراب، افسردگی و کمبود اعتماد به نفس را در آنها ایجاد میکند. همچنین سبب میشود تا بچهها روابط سمی با دیگران برقرار کنند و به آنها بی اعتماد باشند و به خاطر ناتوانی در تکیه به پدر ترس از رهاشدن و طردشدگی داشته باشند.
نقص در مهارتهای ارتباطی، ناتوانی در حل مسائل اجتماعی و تطبیق ناپذیری با قوانین اجتماعی کمترین اثر منفی است که پدران ضعیف بر حوزه روابط اجتماعی بچههای خود میگذارند.
توانایی بچهها در درک ارزشهای اخلاقی، احساس ارزشمندی و لیاقت، احترام به دیگران و متعهد بودن نسبت به مسئولیتهای اجتماعی، ویژگیهایی است که بچهها در سایه داشتن یک پدر مقتدر آنها را یاد میگیرند.
سپردن همه مسئولیتهای زندگی و به ویژه تربیت بچهها به مادران، داشتن مشغله زیاد و درگیریهای شغلی، یادنداشتن مهارتهای فرزندپروری، ناهماهنگیهای تربیتی بین والدین و طلاق رسمی یا عاطفی از عواملی هستند که سبب تضعیف جایگاه پدرها و ایفای نقش کم رنگ آنها در زندگی میشود؛ بنابراین ضروری است که پدرها همواره در ارتباطاتی که با فرزندان خود دارند، قدری تأمل و بازنگری کنند و حتی اگر مشغله زیادی هم دارند، بر کیفیت رابطه شان به جای کمیت آن بیفزایند. ازاین رو برای برقراری ارتباطی سالم و باکیفیت به پدرها توصیه میکنیم:
سعی کنید زمان کافی برای بودن با فرزندتان اختصاص بدهید و به طور فعال در زندگی او نقش ایفا کنید. بازیهای دونفره، شعر خواندن، مشارکت در فعالیتهای مشترک و حضور در رویدادهای مهم زندگی اش مانند سالگرد تولد و فارغ التحصیلی همیشه در ذهنش ماندگار خواهد شد.
گفتگو با بچهها و گوش دادن به آنها آثار مثبت تربیتی بسیاری دارد. پس به او اجازه دهید درباره تجربهها و احساساتش صحبت کند و آنها را درک و راهنماییاش کنید. نشان دهید که به نظرات و دغدغه هایش توجه دارید و آرزوها و افکارش برای شما مهم است.
زمانی که با فرزندتان هستید، به او توجه کامل کنید و اجازه دهید احساس کند که برای شما مهم و ارزشمند است، برای نمونه میتوانید با کمک خود او برنامه یک سفر را بچینید و برای یک سفر کوتاه مدت برنامه ریزی کنید.
تشویق و تأیید برخلاف تنبیه همیشه زمینه رشد و شکوفایی را ایجاد میکند. پس سعی کنید تواناییها و استعدادهای فرزندتان را بشناسید و او را تشویق و حمایت کنید. شما با این کار دوبال برای پرواز به او میدهید.
به فرزندتان نشان دهید که او را دوست دارید و در عمل هم به او اثبات کنید. استفاده از عبارتهای مثبت، تحسین کردن، هدیه دادن، بوسیدن و در آغوش گرفتن از مواردی هستند که به او احساس عشق و ارزشمندی میدهد. همچنین به او بگویید که او برای شما چقدر مهم و خاص است.
پسرها بیش از دخترها که روابط خود با دیگران را براساس شخصیت پدرشان شکل میدهند، از پدرشان الگو میگیرند. آنها از همان سن بسیار کم به دنبال دریافت تأیید از پدرانشان هستند. ازاین رو وقتی پدری مهربانانه با پسر خود برخورد میکند، پسر هم با الگوبرداری از این رفتار با دیگران خیلی مهربانانه برخورد خواهد کرد. ولی اگر پدر حضور کم رنگی در زندگی پسرش داشته باشد، او به رفتار و شخصیت مردهای دیگر زندگی اش نگاه میکند و از آنها تقلید خواهد کرد. مسئلهای که در بروز یا پیشگیری از مشکلات رفتاری او در آینده نقش زیادی بازی خواهد کرد.
دخترها برای احساس امنیت و حمایت عاطفی به پدران خود بسیار وابسته اند، چون این پدر است که به دختر خود نشان میدهد یک رابطه خوب با مردها چگونه است. برای نمونه اگر پدر قوی، شجاع و محکم باشد، او در آینده به مردانی نزدیک خواهد شد که دارای چنین ویژگی شخصیتی باشند. همراهی پدرها با دخترها در طول زندگی شان به آنها احساس امنیت و داشتن پشتیبان میدهد و از مسائل و مشکلات روانی آنها در بزرگ سالی میکاهد.