ماه محرم که از راه میرسد، با خودش حال و هوایی غریب، اما دوستداشتنی به همراه دارد. خوب که نگاه میکنی، یک جور مهربانی و احترام، تفکر، یک حس نوعدوستی و یک نوع از محبت و ایثار را میتوانی در بین مردم کوچه و خیابان ببینی.
مسجدها، حسینیهها، تکیهها، خیابانها و حتی خانههایی که بر سردرشان با نصب پرچمهای سیاه و کتیبههای شعر محتشم کاشانی به پیشواز مجلس عزاداری کربلاییان آمدهاند.
همهی شهر، حتی بچههایی که در کنار بزرگترها در ایستگاههای صلواتی در گرمای تابستان به عزاداران و هیئتها خدمترسانی میکنند و نذری شربت و چای میدهند، همگی، به عشق امام حسین و یاران باوفایش در این راه قدم گذاشتهاند.
آنها هرگز خسته نمیشوند، زیرا امام (ع) و خاندان و یاران او را دوست دارند. دوست داشتن، به آدم نیرو میدهد که تا آخرین نفس در راه نورانی امام (ع) باشد، مانند ۷۲ یار باوفایش.
همهی این کودکان و نوجوانان عاشورایی نیز که جای جای شهر، خیمهی حسینی برپا کردهاند، خودشان را دوست و یاور بچههای واقعهی کربلا میدانند و در حقیقت، میزبانان مجلس امام حسین (ع) هستند که میخواهند راه و یاد عاشورا را زنده نگه دارند.
به قول سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: «ما ملت امام حسینیم.»