صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مرصاد و کلماتی که از آلبانی شلیک می‌شود!

  • کد خبر: ۲۴۰۹۳۹
  • ۰۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹
آنچه در سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد، از نفس انداختن تفنگ‌های شان بود. اما آنان تغییر جبهه داده اند. به جای تفنگ هایشان، که زنگ زده است کلمه و فکت و تصویر را به خدمت گرفته اند که، مخرب‌تر از گلوله است.

هجوم منافقین به عنوان ارتش اجاره‌ای صدام، به میهن، فقط یک رویداد نظامی نیست که در یک عملیات نظامی خلاصه شود. این ماجرا باید تبار شناسی، پیشینه پژوهی و صد البته آینده پژوهی کرد.

در حصر زمان و زمین قرار دادن ما را از فهم تمام ساحتی واقعه دور می‌کند هرچند این پرداخت در قالب عملیاتِ بزرگ و راهبردی مرصاد باشد. من به سهم خود در این باره بسیار خوانده ام و بسیارتر تامل کرده ام. پرسش طرح کرده و به دنبال جواب گشته ام. واقعا برایم تعجب برانگیز است که چطور چند هزار نفر از فرزندان وطن من مسحورِ قدرت طلبی به نام مسعود رجوی می‌شوند؟

چطور نگاه فرقه‌ای دیده و بصیرت شان را به تصرف در می‌آورد که هیچ چیز دیگر جز او را نمی‌بینند. گاهی فکر می‌کنم حتما ما یک جا‌هایی کم گذاشتیم که آنان توانستند این همه آدم را به ماشین کشتار تبدیل کنند. چطور توانستند آدم‌های اهل فکر را با این "بی فکری مطلق" بکشانند که اراده شان را هم به اختیار گیرند؟ به هر حال کسانی که وارد کار سیاسی آن هم از این گونه می‌شوند، آدم‌های عادی نیستند.

اول پرسش‌ها در ذهن شان می‌روید، در پی جواب برمی خیزند. برخی در‌ها و راه‌ها را بسته می‌بینند، یک کژراهه را راه فرار و گاه حتی راه نجات می‌پندارند و با شتاب می‌روند و در برهوت گم می‌شوند. اگر جای دیگر به جواب می‌رسیدند شاید پا به این بیراهه نمی‌گذاشتند. آنان از مادر، "منافق" زاده نشده بودند.

مثل همه زیست طبیعی داشتند، اما چه می‌شود که به عاقبتی چنین شوم می‌رسند مسئله‌ای است که حتما اهل خرد باید برای پیدا کردن جواب آن بکوشند. خیلی حرف است در این زمینه که باید گفت. این همان پیشینه پژوهی است که معتقدم حتما و حتما باید مورد توجه نهاد‌های مسئول و فرهیختگان فرهنگی- تربیتی باشد، اما صفحاتی هم امروز باید بگشائیم هم ناظر به اکنون و هم فردای مواجهه با این فرقه. این نگاه می‌طلبد که عملیات مرصاد را در جبهه‌های نوپدید، پی بگیریم.

آنچه در سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد، از نفس انداختن تفنگ‌های شان بود. اما آنان تغییر جبهه داده اند. به جای تفنگ هایشان، که زنگ زده است کلمه و فکت و تصویر را به خدمت گرفته اند که، مخرب‌تر از گلوله است. بسیار هم دوربرد‌تر است چنان که از اتاقکی در آلبانی، شلیک می‌شود و اینجا بر ذهنِ افراد می‌نشیند.

ذهن که آلوده شد، فکر و دل را هم به غده‌های بدخیم گرفتار می‌کند. کلمات شان از شمشیر ابن ملجم زهرداده‌تر و بالتبع زهردادتر است. باید مراقب باشیم. به ویژه که در گستره بی کران فضای مجازی، خیلی راحت می‌توانند کارشان را پیش ببرند. هوشیاری انقلابی و غیرت ملی باید در کار کرد تا این بار هم این دشمن اجاره‌ای را به مرصاد کشاند.

بدانیم هر سخنی که بوی تفرقه می‌دهد، از آشپزخانه حروف این جماعت برمی خیزد. به آخرین نشر دهنده- که شاید مومن باشد- کار نگیریم، خط اش را که بجوییم به کانون نفاق خواهیم رسید. رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با مجلسیان در این باره هشدار داده اند. هوشیار باشیم. در عملیات مرصاد امروز باید فرهنگ و رفتار شان در فضای مجازی را با تبیین حقیقت زیر ضربه ببریم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.