به گزارش شهرآرانیوز، هفتمین روز از ماه صفر بنا بر برخی اقوال، مزین است به سالروز ولادت حضرت موسیبنجعفر (ع)؛ امامی که ارزشهای اخلاقی بیمثال را برای ما به یادگار گذاشتهاند و عمل به این فضایل و الگوبرداری از آنها، بهشت دنیا را برایمان محقق میکند. بهمناسبت فرارسیدن این روز در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین عبدالهادی مسعودی، رئیس دانشگاه قرآن و حدیث، این میراث ماندگار را مرور کردهایم.
اگر بخواهیم سیره و رفتار ائمه (ع) را به پیروان آنها نشان دهیم، یکی از راههایش این است که در القاب این بزرگان دقت کنیم. خوشبختانه بیشتر ائمهاطهار (ع) القاب بیشماری داشتهاند که نشاندهنده آن است که این بزرگان در عرصههای مختلف از رفتار و سیرههای زیبا و درستی برخوردار بودهاند. اولین لقب امام هفتم شیعیان، الکاظم است. واژه کاظم در قرآن تصریح شده است: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ»؛ یعنی آنکه شخصی بتواند خشم خود را فروببرد.
یکی از حالتهای سخت کنترل هیجان، حالت خشم است؛ به این معنا که شاید انسان بتواند جلوی خنده خود را بگیرد یا بتواند ناراحتی و حزن خود را پنهان کند، ولی خشم بهدلیل آنکه شیطان در آن دخالت مستقیم دارد و نیز از حالت هجومی برخوردار است، کنترلش سخت است. در دعای هشتم صحیفهسجادیه که به دعای استعاذه مشهور است، آمده است: «در مقابل حمله ددمنشانه حیوان درندهای که به انسان هجوم میآورد، به خدا پناه میبرم».
ما برای اثبات برخی گناهان به چهار شاهد نیاز داریم، ولی برای ثابت کردن قتل دو شاهد لازم است، این درحالی است که کسی که مرتکب قتل میشود، بالاترین گناه را انجام داده است. دلیلش آن است که این اتفاق پرتعداد رخ میدهد و وقتی طرف خشمگین میشود، دیگر نمیتواند خود را کنترل کند و به عواقب کارش فکر نمیکند و نمیتواند خشمش را بهسرعت فرو بنشاند. اگر خشم خود را فروببرد، کظم غیظ کرده است؛ صفتی که ممدوح قرآن است و بارها و در بالاترین درجه در سیره امامکاظم (ع) وجود داشته است و ایشان اسوه والای کنترل خشم هستند.
امام هفتم شیعیان، القاب دیگری نیز دارند؛ یکی از آنها «الصابر» است. صبر به معنای آن است که انسان سختیها، ناراحتیها و ناخوشایندهای زندگی را تحمل کند بدون اینکه از مدار حق خارج شود، بدون آنکه از خود بیتابی نشان دهد، بدون اینکه از مواضع اصولی خود کوتاه بیاید، بدون آنکه عقل و فکرش، توانایی کار نداشته باشد. صبر یعنی آنکه انسان در مقابل ناملایمات بتواند خود را بهدرستی مدیریت کند.
امام کاظم (ع) به صابر هم مشهور است؛ زیرا یکی از دورههای بسیار سخت طولانی زندان را ایشان تحمل کرده است. ما درباره سایر ائمه (ع) دوران زندان نداریم؛ البته امام حسن عسکری (ع) و امامهادی (ع) در پادگان یا شهر سامرا که شبیه پادگان است، حضور داشتهاند، اما امامکاظم (ع) چندین سال در زندان انفرادی در سیاهچالی بدون نور و بدون امکانات، دربند بودند و در همین حال آنچنان به عبادت و طاعت خدا مشغول بودند که هارونالرشید و زندانبانها را به تعجب واداشتند.
از القاب دیگر حضرت، «الامین» است. امانتداری یکی از دو رکن اصلی ایمان است. امامصادق (ع) درباره چرایی رسیدن امامعلی (ع) به این درجه از منزلت و جایگاه رفیع و بالا نزد خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص)، میفرمایند: بهخاطر امانتداری و صدق و راستی علیبنابیطالب (ع) این منزلت را نزد پیامبر (ص) پیدا کردند؛ موسیبنجعفر (ع) هم مثل جد بزرگوارشان امین بودند. امین بر مال مردم، جان مردم، دین مردم، شریعت و شئون دینی مردم و هرآنچه امام در آنها بر امت باید امین باشد.
از دیگر ابعاد مهم سیره امامکاظم (ع)، شاگردپروری و نیروسازی است؛ چنانکه ایشان بیش از دویست نفر از اصحاب و شیعیان را آموزش دادند که این امر نشاندهنده عالم بودن حضرت و وجود علم و دانش و حکمت در ایشان است. روایات بسیار زیادی از موسیبنجعفر (ع) در حوزههای فقه، اخلاق، معارف دینی و معرفت علمی بهجای مانده است؛ بهطور مثال در «تحفالعقول» نقل شده است که حضرت میفرمایند: «هرگونه کمک به افراد ناتوان صدقه محسوب میشود». این یعنی لازم نیست صدقه بهصورت نقدی باشد. هر کار نیک و معروف بهویژه یاوری و یاری دادن به افراد کمتوان، صدقه محسوب میشود.
صفت دیگر امام موسیکاظم (ع)، «العبدصالح» یا همان بنده شایسته خداست. ما در روایات داریم که راویها هرگاه میخواستند حدیثی از امامکاظم (ع) نقل کنند، ایشان را العبدالصالح مینامیدند؛ البته شاید این امر بهدلیل زندانی بودن حضرت بوده است تا نام ایشان را نبرند، اما این لقب میتواند بهخاطر عبادات شایسته حضرت هم باشد؛ چنانکه درباره کیفیت نماز و عبادات ایشان، وصفهای بسیار نقل شده است.
از القاب دیگر امامهفتم (ع) «الوفی» است به معنای وفاداری و وفای به عهد. این صفت نیز در قرآن کریم مدح شده است. کسی که وفا به آن پیمان بسته است؛ یعنی انسان پیمان با خداوند بسته است، پیمان با انسانهای دیگر بسته است، پیمان برای امامت نگاه داشتن و قیادت امت بسته است. این وفاداری خود از مهمترین صفات است.
در مورد الگوبرداری از امامکاظم (ع) در صفت امانتداری هم باید گفت اگر امانتداری و اعتماد به بازارهای ما برگردد، دادوستد رواج بسیار پیدا میکند. اگر امانتداری در ریاست اداره، در ریاست لشکر، در وزارتخانه، در مدیریتهای کل رعایت شود، ما دیگر با اختلاس، دزدی، بدگمانی مواجه نمیشویم. تمام این صفات اخلاقی وقتی در سطح کلان جامعه اجرا شوند، زمینه تشکیل یک جامعه توحیدی و یک اجتماع الهی فراهم میشود.
درباره رهاورد عمل به این اوصاف در جامعه باید بگوییم اگر جامعه و افراد آن بتوانند خشم خود را فروبخورند، در چنین جامعهای دعوا صورت نمیگیرد، بین زن و شوهر دعوا بالا نمیگیرد، پس از تصادف دو اتومبیل، راکبان آنها به هم بدوبیراه نمیگویند و با هم زدوخورد نمیکنند و یک خسارت مالی را تبدیل به یک خسارت جانی نمیکنند و دیگر اینقدر افراد به دلایل سهوی و ساده راهی زندان و دادگاهها نمیشوند و بیعدالتی ناشی از خشم رخ نمیدهد.