صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دوست و دشمن؛ مقهور علم و تدبیر رضوی

  • کد خبر: ۲۴۷۷۴۷
  • ۰۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۶
امام‌رضا (ع) در ولایتعهدی، تجملاتی نداشتند و به سیره نبوی و علوی زندگی می‌کردند. این ساده‌زیستی و تواضع دربرابر فقرا، رسواکننده حکومت مأمون بود.

به گزارش شهرآرانیوز، امام رضا (ع) با جبر مأمون ولایتعهدی را پذیرفتند. مأمون فردی زیرک و باهوش بود و می‌کوشید با این اقدام، صدای اعتراض آل‌علی (ع) را بخواباند و با این روش هوشمندانه، قیام علویان را در جای‌جای سرزمین‌های اسلامی سرکوب کند و مدعی شود وقتی در رأس آل‌علی (ع)، علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) حضور دارد و ولایتعهدی من را پذیرفته است، پس دلیلی برای مخالفت با خلافت و قیام علیه من وجود ندارد.

مأمون درصدد بود بدون درگیری نظامی و از این مسیر، قیام علویان را سرکوب کند و شاید تاحدودی هم موفق شد، اما مهم آنکه امام‌رضا (ع) هوشمندانه شروطی را برای پذیرش ولایتعهدی اجباری بیان کردند تا به جهان اسلام اعلام کنند این پذیرش با طیب‌خاطر نبوده است؛ چون مردم اعم از آل‌علی (ع) و جز آن می‌پرسیدند ایشان اگر ولیعهد است، چرا در عزل و نصب‌ها و در امور دیگر حکومتی دخالت و ورودی ندارد، پس این ولایتعهدی به زور و اکراه و اجبار بوده است. این راهبرد رضوی، جبر مأمون را برملا کرد.

امام‌رضا (ع) در ولایتعهدی، تجملاتی نداشتند و به سیره نبوی و علوی زندگی می‌کردند. این ساده‌زیستی و تواضع دربرابر فقرا، رسواکننده حکومت مأمون بود. شاهد ماجرا، نماز عید حضرت است. مأمون، امام‌رضا (ع) را برای اقامه نماز عید فطر اعزام کرد و ایشان با پای برهنه و به‌سادگی و با عمل به سیره پیامبر (ص) به‌سمت بیابان حرکت کردند.

شوری خاص مردم را دربر گرفت و حتی افسران مأمون که فرصت باز کردن بند کفششان را نداشتند، با دشنه بند‌ها را بریدند تا با امام‌رضا (ع) همراه شوند. وقتی خبر این فضا و شور و حال به مأمون رسید، او مانع اقامه نماز توسط امام شد؛ چون نماز ساده و همراه با معنویت حضرت ثامن‌الحجج (ع)، طمطراق و تجمل‌طلبی مأمون را رسوا می‌کرد.

مناظرات و مباحث علمی امام‌رضا (ع) بیش از هر چیز مکر و توطئه مأمون را برملا کرد. حضرت یک‌تنه در مباحثه با علمای ادیان و مکاتب شرکت کردند و بر آنها پیروز شدند و این پیروزی‌ها آوازه امام را دوچندان کرد و ایشان بهترین استفاده و پیام‌رسانی را کردند؛ برای همین هم مأمون دیگر تاب نیاورد و با اینکه خود، امام‌رضا (ع) را به ولایتعهدی منصوب کرده بود، درصدد قتل ایشان برآمد و همان‌طور که برادران یوسف (ع) درصدد قتل برادر برآمدند تا خود در چشم پدر دیده شوند، مأمون هم که احساس می‌کرد حضور ثامن‌الحجج (ع) او را از چشم‌ها انداخته است، برای آنکه خود در کانون توجهات باشد، نقشه قتل حضرت را کشید و ایشان را به شهادت رساند.

جلسات مناظرات امام‌رضا (ع) به قدری دیدنی بود که گاه از هنگام صبح تا زمان نماز و غذا برپا بود و بعد متوقف می‌شد و دوباره ادامه می‌یافت. اهمیت این مناظرات در آن بود که عالم آل‌رسول (ع) یک‌تنه مقابل افکار و آرای پیروان ادیان و مکاتب می‌ایستادند. باید بر افکار و آرای مسیحیت و تورات مسلط می‌بودند تا بر آنها در بحث و جدل توفیق می‌یافتند. همچنین است در مناظره با بزرگان اهل‌سنت. اینها نبود مگر به‌دلیل علم خاص آن حضرت که اکتسابی نبود، بلکه از رسول خدا (ص) به ارث برده بودند.

مأمون اگرچه کیس و زیرک بود، با آن‌همه هوش و درایت، مقابل امام‌رضا (ع) زانو می‌زد و مقهور علوم رضوی بود و مردم در شگفت بودند که چطور با وجود عالم آل‌محمد (ع)، فردی، چون مأمون باید بر مردم و امت اسلامی حکومت کند؟ همین هم باعث شد که درصدد قتل امام‌رضا (ع) برآید و نتواند آن وجود مقدس را تحمل کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.