صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جوان‌گرایی یا رقابت و شفافیت

  • کد خبر: ۲۷۴۲۰
  • ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۳
عباس عبدی - رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
با اعتراضات و انتقاداتی که برخی جوانان و دانشجویان اصول‌گرا نسبت به پیربودن بسیــــاری از مســـئولان کردند، دوباره بحث جوان‌گرایی و ضــــرورت آن موضوع گفتگو شده است. در این یادداشت می‌خواهم توضیح دهم که مشکل اصلی در این ماجرا جای دیگری است. اصرار بر انتصاب جوانان همان اندازه بی‌نتیجه است که برخی زنان فقط بر انتصاب و استفاده مدیریتی از زنان تأکید می‌کنند. این نحوه ورود به مسئله مشکل را حل نمی‌کند، زیرا مشکل فقدان جوان‌گرایی نیست. مشکل جای دیگری است. مشکل ارادت‌سالاری به‌جای لیاقت‌سالاری و نیز خاص‌گرایی گروهی و قوم‌وخویشی و ایل‌وتبار به‌جای عام‌گرایی است که همه در فقدان شفافیت تجلی پیدا می‌کند.
بهتر است با یک نمونه عینی آغاز کنیم. آیا تا به‌حال دیده‌اید که تیم‌های ورزشی و به‌طور مشخص تیم‌های فوتبال جوان‌گرایی نکنند؟ پاسخ منفی است. چون آنان مجبورند که هرازگاهی عذر نیرو‌های پابه‌سن‌گذاشته را بخواهند و به‌جای آنان جوانان را به‌کار گیرند. چرا قیمت ورزشکاران جوان بسیار بیش از افراد پابه‌سن‌گذاشته است حتی اگر در لحظه مورد نظر آن بازیکن پابه‌سن‌گذاشته بهتر از آن جوان بازی کند؟ چرا فوتبالیست محبوب و موفقی مثل زیدان نمی‌تواند یا نمی‌خواهد فرزندان خود را در تیم خودش یا یک تیم دیگری در سطحی بالاتر از آنچه شایستگی دارند به‌کار گیرد؟ و چرا بی‌توجهی به جوان‌گرایی در برخی ساختار‌های سیاسی رخ می‌دهد و همچنان نیز ادامه پیدا می‌کند؟
پاسخ این است که جوان‌گرایی در تیم ورزشی تبدیل به مفهومی اقتصادی و شاخص موفقیت می‌شود. تیمی که از بهترین بازیکنان پابه‌سن‌گذاشته تشکیل شود، در نیمه‌دوم کم می‌آورد و شکست می‌خورد و با گذشت یکی‌دو سال کل تیم باید به‌موزه برود. برای اینکه ورزش و فوتبال از قواعد شفاف و رقابتی کامل تبعیت می‌کند. عملکرد همه بازیکنان کاملا قابل سنجش است. تیم‌ها نیز برحسب عملکرد خویش امتیاز می‌گیرند؛ چه در مسابقات داخلی و چه در سطح بین‌المللی. حتی هر بازیکن براساس شاخص‌های معینی در هر بازی امتیاز می‌گیرد. جوان یا میان‌سال‌بودن بازیکن هیچ‌گاه مسئله نیست، بلکه کسب امتیاز است که اهمیت دارد. این شفافیت و رقابت‌پذیری است که مسئله اصلی است.
بود یا نبود این ۲ ویژگی است که باید مورد توجه قرار گیرد. برای هر ساختاری که مصداق خودگویی و خودخندی باشد، جوان‌گرایی بی‌معنی است.
اگر به‌یاد داشته باشید که احتمالا دارید، در جریان انتخابات اخیر مجلس، مدرک جعلی یکی از جوانان که رأی آورده بود، موجب آبروریزی و ابطال انتخابات حوزه او شد. بعد معلوم شد که اتفاقا این جوان با جوانان دیگری هم همکاری داشته است. جالب‌تر اینکه در دوره دانشجویی نیز در برخی نهاد‌های دانشجویی فعالیت می‌کرده است. آیا انتصاب چنین جوانانی مشکل را بدتر نمی‌کند؟ آیا انتصاب هر زنی به‌مدیریت مشکل نابرابری زنان را حل می‌کند؟ قطعا در ساختار‌های غیرشفاف و غیررقابتی زنانی در مصدر امور قرار می‌گیرند که صلاحیت‌های آنان از بسیاری از مردان و زنان شایسته دیگر کمتر است. اگر پیگیر اخبار باشید، حتما خواهید دید که در محاکم رسیدگی به فساد، تعداد متهمان جوان کمتر از افراد سالمند و میان‌سال نیست، چه بسا بدتر از آنان فساد کنند. پس به‌جای جوان‌گرایی خواهان شفافیت و رقابت شویم. البته اگر صادق باشیم. اگر خواهان جوان‌گرایی هستیم، باید از شفافیت و رقابت سخن بگوییم. وگرنه انگار می‌خواهیم بگوییم این‌ها را عوض کنید و ما را در مصادر امور قرار دهید. اگر از پاسخ‌گویی دفاع نکنیم، چه مدیر جوان باشد چه پیر، فرقی ندارد. شاید جوانان بدتر خواهند بود.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.