۱۱ سال میگذرد از روزی که حسن موحدیان، فرماندار مشهد، روبان قرمز افتتاح روزنامه را قیچی زد و محمدجواد محمدیزاده، استاندار خراسانرضوی، برای روزنامه شدن یک هفتهنامه بیادعا یادداشت نوشت. ۱۱ سالی که خودمان هم نمیدانیم چرا اینقدر تند و سریع گذشت. روزی که شروع کردیم، دلار ۹۷۵ تومان بود و سکه تمام بهار آزادی ۲۱۲ هزار تومان. حالا همزمان با تغییر قیمتها، روزگار هم تغییرات زیادی به خودش دیده؛ از سن و سالی که به همه ما افزوده شده است تا تغییراتی که هرکدام در زندگی شخصی و اجتماعیمان دیدهایم. نمیدانم یاد آن ایام است یا گذر عمر که هر وقت به یاد سال ۸۸ میافتیم، حسرت روزهای نخست آغاز به کار روزنامه برایمان زنده میشود. شاید گذر عمر، شاید جمع کوچک و صمیمی همکارانی که بیادعا تلاش میکردیم و شاید خیلی چیزهای دیگر؛ اما گردش روزگار است و نمیشود جلوش را گرفت، شاید اگر قرار بود حالا هم مثل همان سال بمانیم، امروز از شهرآرا بهعنوان روزنامهای بدون تغییر و راکد نام برده میشد؛ روزنامهای که ۱۱ سال است هیچ تغییری نکرده است، در هیچکدام از مناسبات جریانساز نبوده و فقط جریدهای بوده که در آغاز دوازدهمین سال کارش، با نخستین سال کارش هیچ تفاوتی نداشته است و قطعا هیچکدام از ما این را نمیخواهیم.
حالا با تغییراتی جغرافیایی و تغییر مکان از بولوار شهید کامیاب به خیابان دانشگاه یک، همکاران بسیار دیگری نیز به ما اضافه شدهاند، حالا به قول امروزیها سری در میان سرها درآوردهایم، شهرآرا را شمار بسیار بیشتری از اهالی مشهد مطالعه میکنند، مسئولان خواسته یا ناخواسته بیشتر به تیتر اخبار و گزارشهای شهرآرا توجه میکنند و خودمان هم معترفیم که حضور این سالها بی دلیل و تأثیر نبوده است.
خبرنگاری شغل عشق است و ما نیز عاشقانی هستیم که در این مرام، از خیلی چیزها گذشتهایم، از روزهای تعطیل، از ساعات بیشتر همراهی با خانواده، شغل و مسئولیتهایی که در این سالها به کرات جلو راهمان قرار گرفت، و ماندن در این حرفه، نوشتن و گرهگشایی از مشکلات مردم را ترجیح دادیم. میراث امروز روزنامه شهرآرا برای مردم مشهد اگر خیلی زیاد نباشد، قطعا زیاد هست. زیرا ما در تمام این سالها تلاش کردیم خودمان را به بهترین شیوه و روش اثبات کنیم؛ روزها، ماهها و سالهای اول شاید تلاشمان حکم سیاهمشقهایی کمارزش را داشت، اما حالا میدانیم اگر قرار بر سنجش تأثیر نشریات محلی در مشهد بوده باشد، جایگاه امروزمان بسیار رفیعتر از گذشته است. روزی که شروع کردیم، به قول امروزیها سبک بودیم و به قدر و ارزش یک روزنامه محلی با تردید نگاه میشد، اما امروز وزن تأثیرگذاریمان به لطف خدا بیشتر شده است، درست برعکس رابطه حقوق ما و قیمت سکه که آن روزها ارزشش ۲ سکه تمامبهار بود و این روزها ارزش بازاری حقوق ما، کمی بیشتر از قیمت یک ربعسکه است!