با توجه به تاریخچه نامطلوب جدارهها یا همان نمای شهری در دورههای اخیر در ایران، امروزه نگرانی شدیدی درباره کیفیت فضای کالبدی فضای شهری وجود دارد. در این میان نمای ساختمانها در تعریف فضای شهری نقش مهم و سرنوشتسازی دارند. این تأثیر هم از کمیت جداره و هم از کیفیت آن ناشی میشود. نما جزئی از فضای شهری است و علاوه بر اینکه نقش نمایشی دارد و نیاز روانی مالک بنا را به ابراز وجود و عرض اندام در فضای عمومی برآورده میکند، هم نقش حفاظتی دارد و هم نقش ارتباطی. اما امروز هیچکس به نما به عنوان جزئی از فضای شهری که نقش مستقیمی در زیباسازی شهر دارد، توجهی نمیکند و اغلب نماهای ساختمانها به صورت منفرد و بنا به سلیقه شخصی طراحی میشود. این درحالی است که هماهنگی و نظم در نمای شهری تأثیر بسزایی در ذهن شهروندان دارند. تجربه موفق نماهای هماهنگ و یکپارچه در حوزه طراحی شهری، خیابان صاحب الزمان و در واقع ابتدای خیابان دانشگاه است که مالک خصوصی نداشته و متولی آن شهرداری است. بررسی نمای شهری در محلات حاشیه بزرگراه آزادی و توس نشان میدهد که هیچ هماهنگی و یکپارچگی در نمای شهری وجود ندارد و حتی گاهی اوقات برخی از ساختمانهای ناموزون و فاقد نما به عنوان یک نشانه برای آدرس دادن یا نشانی گرفتن در بین هم محلهایها استفاده میشود. در حالت استاندارد، اما بناهای مهم و دارای نماهای شاخص به عنوان یکی از نشانههای شهری برای مکانیابی استفاده میشود. البته نمای ابنیه، نه تنها در توس که در کلیه محلات حاشیه شهر وضعیتی بغرنج دارد. بسیاری از مالکان در این محلهها اصلا پولی برای هزینه نمای ساختمان و طراحی آن ندارند یا اگر هزینه میکنند بنا به سلیقه خودشان و بدون مشورت با معماران است. تراکم بالای ساختمانی در این محدوده، باعث شده است که ساخت و سازها مطابق با ضوابط شهرسازی نباشد. از سوی دیگر به دلیل بافت مسکونی ارزان قیمت و ساخت و سازهای غیر مجاز، سازندههای غیرمجاز به بهانه هزینههای زیاد نماکاری ساختمان، در قرارداد به هیچ عنوان به این ماجرا متعهد نمیشوند و ساختمانی زشت، بد ترکیب و به اصطلاح نیمه تمام به مشتری تحویل میدهد که خود نشاندهنده نبود استحکام و نداشتن پایان کار
قانونی از سوی شهرداری است، چون یکی از الزامات دریافت پایانکار بهرهبرداری و تفکیک اعیان آن از نمای ساختمان است که در حداقلیترین حالت باید سیمان سفید باشد و شهروندان باید بدانند که خانه فاقد نما یعنی اینکه آن ساختمان پایان کار ندارد و فاقد استحکام است. رعایت نکردن همین حداقلها باعث شده است که محلات پیرامونی شهر مشهد هیچ نمای زیبایی نداشته باشند و از یک آشفتگی و بینظمی رنج ببرند که در مناطق برخوردارتر شهر کمتر شاهد آن هستیم. امروز هیچ کدام از خیابانهای اصلی بولوار توس و بزرگراه آزادی نمای مطلوب و جذابی ندارند که دعوت کننده یا شاخص باشد که همین امر باعث میشود کسی رغبت به خرید خانه یا زندگی در این محله نداشته باشد و متأسفانه این مسئله در طرحهای بالادست اصلا گنجانده نمیشود. به عنوان یک پیشنهاد، میتوان مثلاً درباره خیابان امام هادی که به لحاظ عملکردی متنوع و سرزنده است، ایده طراحی خیابان امام هادی با محوریت منظر شهری را ارائه داد و مالکانی که قصد بازسازی ابنیه در حاشیه این خیابان را دارند، به اجرای نمای یکپارچه و هماهنگ با ضوابط مشخص ارائه شده از سوی شهرداری ملزم هستند تا ریتم و توازن مناسبی در طول جداره این خیابان به وجود آورد. البته باید به این نکته توجه داشت که نمای ساختمان و در مقیاس بزرگتر جداره خیابان، در این محله شاید تنها موضوعی است که اصلا جدی گرفته نمیشود! غافل از اینکه روح آدمی به دنبال محیط زیبا میگردد و ما در تصویر ذهنی و عینی که از محله داریم، اغلب ساختمانهای برهنهای را به یاد داریم که همگی یا اغتشاشات بصری دارند یا نماهای منزجرکننده با آجرهای گری با ملات سیمان لابهلای آن. آنهایی هم که نما شدهاند اغلب به دلیل توسعه نیافتن اصولی در شهرسازی، کیفیت چندانی برای عرض اندام ندارند و در محیط کاملا ناپیدا هستند.