قصه رزمندگی و شهادت، در سرزمین ما قصه عجیبی است و معارفی دارد به بلندای معارف بلند دینی ما و سترگ، چون قصههای کهن پارسی و اسطورههای دلیر این دیار پهلوانپرور. هر وقت که دشمنی قصد حمله به این سرزمین میکند و چشم ناپاکی به این خاک پاک دوخته میشود، انگار روح دیگری در این سرزمین دمیده میشود و مردان مرد، یکپارچه برای زمین زدن دیوسیرتان بدطینت، سینه سپر میکنند.
شهادت در فرهنگ دینی ما بالاترین جایگاه نیکی است که کسی میتواند به دست بیاورد که فرمود:
فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ ا... فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ ا... فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ: «امامصادق (ع) میفرمایند رسول خدا (ص) فرمود: برتر از هر نیکی، نیکی دیگری است، تاجاییکه مرد در راه خدا کشته شود، پس، چون در راه خدا کشته شد، دیگر بالاتر از آن نیکیای نیست».
البته در ماجرای اخیر و حمله مستقیم رژیم اشغالگر صهیونیستی به کشورمان، سلحشوری دلیرمردان ارتش جمهوریاسلامی ایران، جلوه دیگری داشت و این اژدهای خونخوار با آنکه درباره حمله به ایران زیاد شعار داده بود، دوست و دشمن گفتند که حمله او به ایران بروز و ظهوری نداشت و درواقع به وسیله نیروی پدافندی ویژه کشورمان و کار قهرمانانه این عزیزان، خنثی شد و نتوانست به اهداف خودش برسد؛ البته در این دفاع جانانه و مؤمنانه، چند نفر از فرزندان برومند کشور در ارتش، جان خودشان را تقدیم کردند و جاودانه شدند و در اینجا باید یاد شاعر حماسهسرای پارسی کرد؛ آنجا که حال سلحشوران دلیر این مرزوبوم را اینگونه در تاروپود اشعار خودش ترسیم میکند که:
دریغ است ایران که ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود
همهجای جنگ سواران بُدی / نشستن گه شهریاران بُدی
کنون جای سختی و جای بلاست / نشستن گه تیز تکاژدهاست
کسی کز پلنگان بخوردست شیر / در این رنج، ما را بود دستگیر
حسی که دربین مردم کشور بعد از این حمله و دفاع جانانه حکمفرما بود، به هیچوجه نشان از ترس و وحشت نداشت، بلکه حس غرور و تحقیر دشمن بود. این موضوع در تمام تصاویر و واکنشهای مردم آشکار بود.
در قرآن مجید، حدود ۱۰ آیه بهصورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، وجود دارد. ازجمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است، عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
آیه معروف قرآن درباره شهدا این آیه شریف است که میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ ا... أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
بحث اصلی و رازآلود درباره شهیدان، این است که این زندگی که قرآن کریم آن را به شهید نسبت میدهد، چه کیفیتی دارد و چگونه است؛ در جایی که میگوید شهدا را مرده نپندارید، بلکه آنها زنده هستند، سطحیترین توضیح همین است که نام این الگوهای ایثار همیشه باقی خواهد ماند و همیشه بهنیکی از آنها یاد خواهد شد و اگر اینگونه است که مرگ بهسراغ همه خواهد آمد، خوشا که انسان اینگونه بمیرد؛ همانگونه که یکی از مصادیق بارز این شعر معروف سعدی شهدا هستند که فرمود:
سعدیا! مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
یکی از وظایف اصلی ما این است که از این شهدای بزرگوار تجلیل کنیم و پیوسته نام و یادشان را زنده بداریم که ارزش کار این افراد، قابل احصا و توصیفکردنی نیست.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «هرکه از خانه خود به قصد نگهبانی مرزها یا برای جنگ و جهاد در راه خدا بیرون آید، در هر قدمی که برمیدارد، ۷۰۰ هزار حسنه داده میشود و ۷۰۰ هزار گناه از وی بخشیده میشود، او در ضمان و برعهده خدا خواهد بود به هر نحوی که بمیرد؛ چه با اجلش بمیرد و چه شهید شود و چنانچه برگردد، بخشوده و پاک شده است و دعایش در پیشگاه خدا مستجاب خواهد بود».
از خداوند بزرگ میخواهیم همه ما را قدردان این شهدای عزیز و ادامهدهنده راه آنها در دفاع از خاک و مال و ناموس و جان دادن در مسیر خدا قرار بدهد و دعای خیر و مستجاب این شهدای همیشهزنده را شامل حالمان قرار بدهد، انشاءا...!