صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نزاع خونین دو برادر برای یک سگ به قتل منجر شد

  • کد خبر: ۲۹۹۹۷
  • ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۵
  • ۱۱
نزاع خونین دو برادر به نام جمال و جلال به قیمت جان یکی از آن‌ها تمام شد
محمد جواد ابوعطا/ شهرآرانیوز - چند سالی بود که سگ توی زندگی‌شان می‌پلکید. شب و روز کنارشان بود و گاهی از صدای پارس او عصبانی می‌شدند. جلال از روز اول مخالف نگهداری سگ در منزلشان بود، جمال، اما انگار که جانش به این سگ بسته بود، همیشه از آن دفاع می‌کرد و نه تنها مخالف حضورش نبود که بار‌ها به جلال گفته بود: «اگر فکر می‌کنی این سگ جایت را تنگ کرده، از این خانه برو.» دعوای دائمی دو برادر هر چند وقت یک‌بار ناگهانی و رگباری آغاز می‌شد و همان‌طور ناگهانی هم تمام می‌شد. اما غروب سه‌شنبه ماجرا با قبل فرق کرد.

از شامگاه سه‌شنبه که ماجرای قتل جوانی بیست‌ونه ساله به نام «جمال. ن» به دست برادرش «جلال. ن» در منزلی مسکونی واقع در بولوار اقبال لاهوری به مقام قضایی گزارش شد، تا پاسی از شب که متهم به قتل متواری دستگیر شد، پرونده این برادرکشی در هاله‌ای از ابهام بود.

متهم میان‌سال به خوبی علت فرارش را می‌دانست، اما وقتی مقابل قاضی احمدی‌نژاد ایستاد، خودش را به بی‌گناهی زد و اول حال برادرش را پرسید، برادر بیست‌ونه ساله‌ای که دیگر جانی نداشت تا پاسخ این گستاخی را بدهد. جلال وقتی شنید جمال مرده است، اول چند قطره اشک ریخت. اشک‌هایی که خیلی زود خشک شد.

جلال چهل‌وسه ساله، با قدی متوسط، جثه‌ای نه چندان درشت و مو‌هایی که به سمت سفید میل پیدا کرده، متهم شده بود که در نزاعی با منشأ نامعلوم چند ضربه چاقو به تن برادر زده است. آن‌ها ساعت ۱۸ سه‌شنبه با هم درگیر شدند و کمی بعدتر این دعوا با ریخته شدن خون جمال، برادر کوچک‌تر، بر روی وسایل خانه و زمین تمام شد. وحشت ناشی از این دعوای خشن، سراپای برادر بزرگ‌تر را به رعشه انداخت. همین که تکنسین‌های اورژانس پیکر نیمه‌جان جمال را درون آمبولانس گذاشتند تا به بیمارستان جوادالائمه (ع) - نزدیک‌ترین بیمارستان به محل درگیری- برسانند جلال نیز با انداختن چاقو به نقطه‌ای نامعلوم، گریخت. البته جمال هیچ‌وقت به بیمارستان نرسید و در میانه راه تمام کرد.

بازسازی صحنه قتل
در حالی که جمال نبود تا از خودش دفاع کند و پاسخ دندان‌شکنی به ضد و نقیض‌گویی‌های برادرش بدهد، بازسازی صحنه قتل آغاز شد.

جلال از وضعیت زندگی‌شان گفت، از اینکه چه شده که دو برادر با هم زندگی می‌کنند. اعتیاد به مواد مخدر صنعتی تنها نقطه مشترک میان زندگی آشوب‌زده‌شان بود. آن‌ها همیشه برای خرید و مصرف مواد با هم مشکل داشته‌اند و علت اصلی دعوا‌های گاه‌و‌بیگاهشان همین بوده است.

جلال از سگی گفت که از چندی پیش موقتاً با جمال به خانه‌شان آمده بود، حیوان زبان‌بسته متعلق به یک دوست سفر کرده بود و قرار بر آن شد که به زودی آنجا را ترک کند، اما نه تنها این سگ هیچ‌وقت منزل آن‌ها را ترک نکرد، که در یکی از دعوا‌ها جمال گفت که سگ را خریده و قرار است برای همیشه پیششان بماند.

حالا حضور این سگ هم قوز بالای قوزی شده بود که دعوای گاه‌و‌بیگاه جمال و جلال را همیشگی کرده بود. جلال مخالف حضور سگ در منزل بود و از هر فرصتی برای بیرون کردنش استفاده می‌کرد، اما جمال شش‌دانگ حواسش به سگش بود تا مبادا اتفاقی برایش بیفتد. بار‌ها در میان بگومگوهایشان گفته بود که جانش به جان این سگ بسته است.

اظهارات متهم که به شامگاه سه‌شنبه رسید، اعتراف کرد که در میانه دعوا با برادرش چشمش به سگ افتاده و، چون اعصابش به هم ریخته بوده، لگدی به گرده سگ بی‌نوا زده است. همین لگد نزاع دو برادر را شعله‌ورتر کرده و جمال شروع به فحاشی به جلال می‌کند، جلال هم از کوره در می‌رود.

جلال وقتی به خود می‌آید که متوجه می‌شود یک چاقوی خونین در دست دارد و پیکر غرق به خون برادرش روی زمین افتاده و به سختی نفس می‌کشد. مابقی ماجرا خود به خود پیش می‌رود و او فقط صحنه فرار را به خاطر سپرده است.

ضربه به قلب علت قتل
معاینات کارشناس پزشکی قانونی بر روی جسد نشان می‌دهد که ۳ ضربه عمقی بر روی پیکر مقتول وجود دارد. یکی از این ضربه‌ها به ترقوه سمت راست خورده بود و ضربه‌ای که علت مرگ تشخیص داده شد، به زیر بغل و سمت قلب فرو رفته بود و رگ حیات این جوان را بریده بود.

اینجا ببینید: 
 
 
 
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناجی حسینی
۲۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
کچل چرا برادرت رو کشتی ؟اونم برادری به این خوشتیپی
نسیم
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
من میشناسمشون.جلال مادرزادی مو نداره چطور موهاش سفید شده!تازه متوجه شدن ماجرا این نبوده و اصلا شاید به علت ضربات جلال نمرده باشه.و اینکه بعد قتل فرار نکرده بوده.
ناشناس
۲۲:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۴
جلال اصلا کچله و کلا این نیست داستان
M
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۷
راست میگه
سامان
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
الان اون سگ کجاست؟ زودتر یک آدم درست حسابی باید به سرپرستی بگیرتش وگرنه آواره خیابون میشه
الهام
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
لعنت به این مواد مخدر ...همه ی جوانهارو روانی کرده
علی اصغر شکری
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
لزوما آنکه ازبین میرود صفرابی گناه نیست ، واما چون حق بزرکتری از او ازبین می رود باید توسط دادگاه، مجرم محاکمه واحقاق حق شود ، شما خبری منعکس کرده ای ولی در این انعکاس خود رادر جایکاه دادستان کل ایران یا وکیل جمال ونهایتا سگ جمال قرار داده ایی ، برای تنویر افکار خودتان بیان می شود . مگر جمال صاحب ملک بوده که به برادرش می گفته اگر جایت تنگ است از این خانه برو ، این خود زور گویی وستم کمی است ؟؟!!. یعنی هرکس می تواند حیوان مورد علاقه اش، چون سگ ، کربه ، بزعاله ، مرغ وخروس در واحد خودش در آپارتمان نگه دارد. زیبااست؟؟. ومزخرفاتی چون چار دیواری ، اختیاری وغیره به بقیه تحویل دهد. و آن اینکه چرااوسگش را بر نمی داشته از آن خانه برود؟ اشاره ای شده که حق وحد خبر نگاری رعایت کنی. وبقیه کار به دادگاه بسپار که دردهای بسیار در سینه مردم است وآنرا نمکین نفرمایی ، ممنون ازشما‌
امیر
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
همه اش به خاطر بی دینی است مطمئنا هیچکدامشان تقوی نداشتند
H
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
جاهلیت مدرن. اخه جهل آدمیزاد تمامی نداره. بخاطر یک سگ نسج انسان کشی؟؟؟
Parinaz
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
من خودم از بچگی گربه دارم یعنی از 12 سالگی الانم 29 سالمه واقعا وابسته گربه م هامم خونواده م بعضی اوقات غر میزنن یا وقتی باهام بحث میکنن و اعصبانیشو رو گربه م خالی میکنه واقعا خیلی ناراحت میشم حرص میخورم آخه اون حیوون چه گناهی داره. واقعا برای اینجور آدما متاسفم
ناشناس
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
لعنت بر اون برادر کثافت که بویی از آدمیت نبرده ..بمیرم برای اون برادری که قلب مهربان داشته و از حیوون زبون بسته حمایت میکرده