صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

انگشت اتهام را به سوی مردم نگیریم

  • کد خبر: ۳۰۵۱۹
  • ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۹
سحر نیکوعقیده خبرنگار شهرآرا محله
در یکی از جلسات شورای اجتماعی محلات نشسته بودم و گله و شکایت مسئولان فرهنگی را می‌شنیدم درباره مشارکت مردم در اقدامات فرهنگی و اجتماعی در این سوی شهر. اینکه اگر اتفاق خوبی در این منطقه نمی‌افتد تقصیر خود مردم است و مردم خودشان باید آن‌قدر پیگیر مسائل باشند و دغدغه محله‌شان را داشته باشند تا مسئولان به وضعیتشان رسیدگی کنند. این حرف‌ها برای من که یک‌سال از فعالیتم در این منطقه می‌گذرد و طی این یک‌سال مشارکت مردمی را پررنگ‌تر از هرچیز دیگری حس کرده بودم، باورپذیر نبود و بیشتر برایم شبیه یک فرار رو به جلو بود.
مغلطه‌ای که تا پیش از این هم آن را بار‌ها از زبان برخی مسئولان شنیده بودم. شانه خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت و بار را به دوش دیگری گذاشتن. طی همین یک‌سال این را خوب فهمیده بودم که مردم این نقطه از شهر به دلیل پیشینه عمیق و قدیمی محلاتشان حس تعلق بیشتری به محل سکونتشان دارند. پیوند‌های بیشتری با هم دارند و بیشتر از سایر محلات همسایه و هم‌محله‌ای‌شان را می‌شناسند.
همه این‌ها روحیه همدلی و مشارکت را در میان مردم این نقطه از شهر افزایش داده و باعث شده است که اینجا بیشتر از هرجای دیگری تشکل مردمی داشته باشیم. گروه‌های خودجوش و آتش به اختیاری که اگر نخواهیم جای دوری برویم، در همین فعالیت‌های اخیرشان گفته این مسئول فرهنگی را تمام و کمال نقض کردند.
گمان نمی‌کنم که در هیچ نقطه‌ای از شهر این تعداد کارخانه کوچک خانگی برای تولید ماسک برپا شده باشد. فکر نمی‌کنم که در هیچ جای شهر، مردم با دست خالی صبح و شب به ضدعفونی‌کردن معابرشان مشغول بوده باشند.
گواه حرف من هم اسم این منطقه است که در سایت‌ها از آن به‌عنوان منطقه پرخطر نام برده نشد.
دلیلش هم فقط و فقط همدلی و مشارکتی بود که برخلاف گفته آن مسئول یادشده حسابی پررنگ بود. این مشارکت گسترده در حالی است که این مردم، مسئولیتی در قبال آن ندارند و با وجود درآمد اندکشان باز هم انرژی، وقت و حتی مالشان را پای آن خرج می‌کنند.
با همه این‌ها اگر بر فرض مثال مشارکتی هم نباشد، این مشارکت‌نداشتن می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد و اول باید محدودیت‌هایی را که منجر به آن می‌شود، بررسی کرد و بعد انگشت اتهام را به سوی
مردم گرفت.
آن کارگر زحمت‌کشی که کلی قسط و قرض دارد و دغدغه‌های ریز و درشت زندگی‌اش را دارد، چطور می‌تواند چشمانش را به روی مشکلات خودش ببندد و به مشکلات محله‌اش فکر کند.
اصلاً با کدام کفش به‌جز کفش سنگین و زمخت دغدغه‌های خودش می‌تواند روی کوچه‌پس‌کوچه‌های محله‌اش قدم بردارد و از منظری دیگر محله‌اش را ببیند؟ اصلا رمق، وقت و انرژی برایش باقی می‌ماند که آن را صرف محله و هم‌محله‌ای‌هایش کند؟
فراموش نکنیم که این‌ها وظیفه مسئولی است که مسئولیت او همین است و محل درآمدش همین است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.