به گزارش شهرآرانیوز؛ رهبر کبیر انقلاب اسلامی، در دوران تبعید خویش، یعنی از ۱۳ آبان ۱۳۴۳ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، و به ویژه از ۱۴ مهر ۱۳۵۷ به این سو، طی ایام اقامت در فرانسه، آن زمان که رسانههای داخلی نمیخواستند یا نمیتوانستند صحبتهای ایشان را بازتاب دهند، مکرر با رسانههای کشورهای خارجی گفتوگو میکردند.
همین وضعی که رسانههای داخلی در آن قرار داشتند، و اساسا مسئله «آزادی بیان»، یکی از موضوعاتی بود که ایشان در آن گفت وگوها، و البته در سخنانی که در حضور ایرانیان خارج از کشور ایراد میکردند، به آن میپرداختند. آنچه در ادامه آمده است بخشی کوچک از آن گفته هاست.
خب، بیاییم سراغ مطبوعات. یک رشته هم رشته مطبوعات است. خب، همین روزنامههای فعلی ایران، که آن وقت هرچه مینوشتند فقط فرمایش «اعلیحضرت آریامهر» بود و هرچه میگفتند ثناخوانی و ثناگویی او بود و از آرای ملت هیچ در آن نبود، الان دارند میگویند که «ما آزاد نبودیم.» همین روزنامههای خودشان است، همینهایی که از خودشان هست، الان دارند میگویند که «ما در این چیزهایی که آن وقت مینوشتیم آزاد نبودیم.»
حالا هم نمیگذارندشان آزاد باشند. این هم یکی از چیزهاست. خب، کدام روزنامه در زمان سلطنت ایشان ــ حالا سلطنت پدرش که محل ابتلای ما نیست آن یا بدتر از این بود یا مثل این بودــ کدام یکی از این روزنامههایی که ما داریم، مطبوعاتی که ما داریم، این ها، در زمان سلطنت ایشان، از اولی که سلطنت را متفقین اعطا کردند به ایشان، تحمیل کردند این آدم را به ملت ایران، تا حالا، بیایند ببینند که کدام یک از این مطبوعات آزاد بوده است و «اعلیحضرت» آزاد کرده است. علاوه، «اعلیحضرت» حالا آزاد کردهاند؛ خب، در یک سال پیش از این چطور؟! معلوم میشود که یک سال پیش از این آزادی نبوده و ایشان حالا آزاد کردهاند!
۲۹ مهر ۱۳۵۷
سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج
درباره دخالت همه جانبه آمریکا در ایران
***
[در]پنجاه سال جنایت این پدر و پسر، این مملکت بوی آزادی به خودش ندیده بود: نه مطبوعاتشان آزاد ــ نه حالا، که شما خیال کنید؛ زمان رضا شاه هم همین بود و من یادم است ــ نه مطبوعات ما آزاد بود، نه مردم در حرف هایشان آزاد بودند، نه تبلیغات آزادی داشتیم، نه اهل منبر ما میتوانستند یک مطلب حقی بگویند، نه علمای ما میتوانستند یک مطلبی بگویند، نه بازاری و دانشگاهی و جبهههای سیاسی میتوانستند یک حرفی بزنند. یک کلمه میگفتند، جایشان توی زندان بود.
۳۰ مهر ۱۳۵۷
سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج
درباره کارنامه سیاه رژیم و نقش قیام للّه
***
«فضای باز سیاسی» در ایران یعنی اختناقِ همه چیز، سانسور همه مطبوعات و جلوگیری از هر اظهارنظر! بشر در اظهارنظر خودش آزاد است. «فضای باز سیاسی» یعنی جلوگیری از هر اظهارنظری، در زندگی خودش، در مقدراتِ خودش، هیچ حق اظهارنظر ندارد، مطبوعات هیچ حق ندارند که یک کلمه برخلاف آنکه دیکته به آنها میشد بنویسند! خب، حالا، اخیرا، یک قدری اینها صحبتهایی میکنند و رادیو هم همین طور؛ و این توجه عمومی و این مشتهای گره کرده برادران ما در ایران، این، موجب این شد که نتوانند دیگر آن طورکه دلشان میخواست عمل بکنند.
حالا هم باز به آن آزادی نیست و، لهذا، میبینید که در تمام این روزنامهها و در تمام این رادیوها و دستگاه تبلیغی آن نقطه اصلی را باز نمیتوانند ذکر کنند. [..]«آزادی» و «فضای آزاد سیاسی» معنایش این است که هیچ کس حق اظهارنظر ندارد، چنانچه مطبوعات ما حالا هم حق اظهارنظر ندارند!
اگر یک وقتی آزاد بشود مطبوعات ما و دستگاههای تبلیغاتی، ازقبیل رادیو و تلویزیون و این ها، آن وقت معلوم میشود قضیه چه هست و چه بوده. [..]الان شما مطمئن باشید که کتابها نوشته شده است، لکن اینها نتوانستهاند این کتابها را طبع کنند و منتشر؛ و، آن وقتی که آزاد بشود به معنای حقیقی، آن وقت است که این کتابها بیرون میآید، آن وقت مطبوعاتْ دیدنی است.
حالا هم باز مطبوعات ما سانسور است و، لهذا، اسم جانیِ حقیقی در هیچ یک از مطبوعات ما نمیشود منعکس بشود، و نشده است، و در خطابههای هیچ یک از رجال باز یک همچو مطلبی که جانی حقیقی را معرفی کنند، این کسی که همه جنایات را کرده است، این شخصِ محمدرضا، پسر رضا، هیچ نتوانستهاند تا حالا بگویند، ولی مردم میگویند؛ این [را]در لسان مردم، بچههای دوازده ساله و ده ساله میگویند، مردم توی خیابانهای قم و تهران و سایر شهرستانها میگویند مطلب را، اما رجال ما نمیتوانند بگویند!
۱۱ آبان ۱۳۵۷
سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج
(تغییر معانی الفاظ و اقتصاد ویران ایران)
آزادی بیان، آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی رادیو-تلویزیون، تبلیغات این از حقوق بشر و از ابتداییترین حقوق بشر است. آمریکا نمیداند که ما نه یک تبلیغات آزاد داریم، نه یک مطبوعات آزاد داریم؟! الان تمام مطبوعات ایران تعطیل است، ازباب اینکه دوباره حکومت نظامی آمد و همه را سانسور کرد و عده زیادی را گرفت، عده زیادی از اشخاص مختلف؛ تا حالا ششصد نفر میگویند از سرشناسها را گرفتهاند.
آمریکا نمیداند که در ایران مطبوعات ایران هیچ وقت آزاد نبوده، آزاد به معنای حقیقی؟! این چند روزی که یک آزادی جزئی صوری دادند، در هیچ یک از مطبوعات ایران حق اینکه یک کلمه راجع به خود شاه ــ که سرکرده دزدهاست ــ یک کلمه بنویسند هیچ همچو چیزی نبود، در همه مطبوعات ایران.
شما این روزنامه «اطلاعات»، این روزنامه «کیهان»، روزنامههای دیگر، در هیچ یک از مطبوعات ایران، شما نمیبینید که یک کلمه راجع به شاه نوشته شده باشد؛ هرچه هست هی دولت و ــ عرض میکنم که ــ مأمورین؛ و همه تقصیرها را گردن مأمورها میگذارند و گردن دولتها میگذارند و گردن ــ مثلاــ نظامیها میگذارند این ها، حال اینکه آن جانی اصیل عبارت از شخص شاه است.
۱۷ آبان ۱۳۵۷
سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج
درباره وضعیت عمومی ایران